گفتوگو با مصطفی دلشاد تهرانی در سالروز ولادت امام علی (ع)؛
ضرورت پرداختن به مباحث زنده و راهگشا در اندیشه و سیره امام علی (ع)
مصطفی دلشاد تهرانی، نویسنده و نهجالبلاغهپژوه معتقد است پرداختن به مباحث اصلی و زنده و راهگشا در اندیشه و سیره امام علی (ع) از نیازهای امروز جامعه علمی است. بحث آزادی، اخلاق، حقوق، قانون، عدالت و سازوکارهای هریک در اندیشه و سیره امام (ع)، مباحثی جدی و راهگشاست و میتوان از آن راهحل برای مشکلات استخراج و آنرا معاصرسازی کرد و بهره گرفت.
مصطفی دلشاد تهرانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین که آثار بسیاری در ارتباط با سیره عملی حضرت و کتاب شریف «نهجالبلاغه» به رشته تحریر درآورده، به مناسبت این روز مبارک در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، بیان کرد: آثاری که در حوزه اندیشه و سیره امام علی (ع) بهصورت مکتوب منتشر شده، از نظر کمی بسیار چشمگیر است، یعنی کتابهایی که درباره فضایل، تاریخ، اندیشه، سیره و نهجالبلاغه نوشته شده درصد قابلتوجهی از نشر مکتوب را شامل میشود. همچنین توجه به نهجالبلاغه از نظر کمی رشد بسیاری داشته است.
عضو هیات علمی و مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه قرآن و حدیث، افزود: راهاندازی رشتههای کارشناسی ارشد نهجالبلاغه در چند دانشگاه و نیز رشته دکتری علوم و معارف نهجالبلاغه که در سال 96 نخستین دانشجویان آن از رسالههای خود دفاع کرده و فارغالتحصیل شدهاند نشان از توجه به نهجالبلاغه و اندیشه و سیره امام علی (ع) دارد. میزان پایاننامهها و رسالههایی که در این حوزه در رشتههای مختلف در دانشگاهها کار شده و میشود نیز به واقع چشمگیر است.
وی گفت: ولی با اینهمه آنچه هنوز دچار خلأ جدی است، آثار مکتوب کیفی و نیز آموزشهای باکیفیت و پایاننامهها و رسالههای مطلوب است. بسیاری از آثار منتشر شده از نظر محتوا تکراری و در مواردی تقریباً بهطور کامل مشابهسازی یا کتابسازی بوده و ضعف ادبیات مناسب در بسیاری از این آثار مشهود است.
نویسنده کتاب «رخساره خورشید: سیره امام علی (ع) در نهجالبلاغه»، ادامه داد: بیتوجهی یا ناآگاهی از روش علمی رویکرد به تاریخ و حدیث در اغلب آثار وجود دارد، یعنی آثاری که مبتنی بر فقهالتاریخ و نقدالتاریخ و فقهالحدیث و نقدالحدیث باشد، در این میان کم است. در بسیاری از آثار منتشر شده مطالب جعلی و بیاساس دیده میشود. باید دانست که بسیاری از مشهورات تاریخی و حدیثی اساس ندارد یا مجعول یا تقطیع شده یا نقل به معنای نادرست در آنها صورت گرفته و بیتوجهی و ناآگاهی از این امر آسیبزا است. بسیاری از پایاننامهها و رسالهها نیز ضعفهای اساسی دارند.
دلشاد تهرانی اظهار کرد: آنچه نیاز است، پرداختن به مباحث اصلی و زنده و راهگشا در اندیشه و سیره امام علی (ع) است. بحث آزادی، اخلاق، حقوق، قانون، عدالت و سازوکارهای هریک در اندیشه و سیره امام (ع)، مباحثی جدی و راهگشاست و میتوان از آن راهحل برای مشکلات استخراج و آنرا معاصرسازی کرد و بهره گرفت. آموزههای امیرمؤمنان علی (ع) آموزههای عقلانی بوده که امروز زنده و جاری است. به گفته ملای روم در مثنوی:
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شمه ای واگو از آنچه دیدهای
یا تو واگو آنچه عقلت یافته است
یا بگویم آنچه بر من تافته است
نویسنده کتاب «سیری در تربیت اسلامی»، افزود: بهعنوان مثال امیرمؤمنان علی (ع) به تعبیری که در خطبه 87 نهجالبلاغه آمده، فرموده است: «و ألبستکم العافیة من عدلی؛ از عدالت خود لباس عافیت بر تنتان کردم». این سخن یک مسئله اساسی را مطرح کرده و جای پژوهش جدی دارد که چگونه ممکن است چنین شده باشد؟ اگر چنین شده، با چه سازوکاری انجام شده است؟ مدل عدالت امام چه بوده که نتیجه آن پس از مدتی کوتاه، این بوده است؟ و جالب آن است که این سخن پس از آن بوده که امام (ع) وارث حکومتی شد که از جمله شاخصهای آن سیری ظالم و گرسنگی مظلوم بود، چنانکه در خطبه سه نهجالبلاغه آمده است که حضرت فرمود: من حکومت را نپذیرفتم مگر برای آنکه به این بیداد یعنی سیری ظالم و گرسنگی مظلوم ( کظّة ظالم و سغب مظلوم ) پایان بخشم.
وی در تشریح این موضوع گفت: تصویر اوضاعی که امام (ع) بر سر کار آمد در گوشهای از خطبه 129 نهجالبلاغه آمده است: «شما در روزگاری هستید که خوبی در آن پشت کرده و همچنان میرود و بدی روی آورده و پیش میدود و طمع شیطان در تباه کردنِ مردمان بیشتر میشود . این روزگار است که ساز و ساخت شیطان قویتر گردد و فریب و بدسگالی او فراگیرتر گشته و شکار وی در دسترسش قرار گرفته. گوشه چشم به هرسو که خواهی به مردم بیفکن! آیا جز مستمندی بینی که با فقر دست به گریبان است، یا دولتمندی که با نعمتِ خدا در کفران، یا آنکه دستِ بخشش ندارد و ندادنِ حق خدا را افزونیِ مال به حساب آرد؟! یا سرکشی که - از سخن حق رو گردان است - گویی گوش او از شنیدن موعظتها ناشنوا است».
دلشاد تهرانی ادامه داد: امام علی (ع)، وارث این اوضاع بود، ولی پس از چندی براساس سازوکار عالمانه عدالتمحور خویش، کار را به جایی رساند که در هر کجا که برنامه وی تحقق یافته بود، تقریباً فقیری دیده نمیشد، چنانکه در خبر ابن ابی شیبة - در گذشته به سال 235 - و احمد بن حنبل - درگذشته به سال 241 - آمده است که حضرت فرمود: «ما أصبح بالکوفة أحد إلّا ناعمًا ، و إنَ أدناهم منزلة من یأکل البرّ و یجلس فی الظلّ و یشرب من ماء الفرات؛ هيچكس در كوفه بهسر نمىبرد و روز را آغاز نمىكند مگر اينكه تأمين شده و در رفاه است و بىگمان پايينترين آنان از نظر جايگاه و موقعيت، نان گندم مىخورد و سرپناه دارد و از آب (پاک) فرات مىآشامد.»
نویسنده کتاب «دین و دینداری در نهجالبلاغه» تصریح کرد: در خبرى که شیخ طوسی در «تهذیبالاحکام» آورده، آمده است: «مَرَّ شَيْخٌ مَكْفُوفٌ كَبِيرٌ يَسْأَلُ» (پيرمردى از كارافتاده ديده شد كه دست نياز به سوى مردم دراز كرده بود). «فَقَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ: مَا هذَا؟» (اميرمؤمنان(ع) فرمود: اين چيست؟) «فَقَالُوا: يَا أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ، نَصْرَانِيٌ» (گفتند: اى اميرمؤمنان، مردى نصرانى است). فَقَالَ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اِسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا كَبُرَ وَعَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ! أَنْفِقُوا عَلَيْهِ مِنْ بَيْتِالْمَالِ» (اميرمؤمنان(ع) فرمود: هنگامى كه جوان و توانا بود از او كار كشيديد و اكنون كه پير و ناتوان شده است رهايش كردهايد! او را از بيتالمال تأمين كنيد).
وی افزود: شكل مطرح شدن اين ماجرا و برآشفتن امام از ديدن چنين صحنهاى و نوع پرسش حضرت كه «مَا هذَا؟» (اين وضع چيست؟) نشاندهنده آن است كه نبايد مستمند و نيازمندى وجود داشته باشد و در حكومت كوتاه على(ع) نيز چنين بوده است، يعنى در مناطقى كه در اختيار على (ع) بوده، فقر و نادارى تا بدان حد كاسته شده بود كه ديدن يک مورد فقير، موجب شگفتى حضرت شده و اعتراض شديد وى را در پى داشته است.
دلشاد تهرانی در پایان گفت: در نهجالبلاغه صدها مسئله برای پژوهش یافت میشود که درصورت کار علمی روی آنها، افقهای نو گشوده میشود و راهحلهای بکر بهدست میآید که البته شرط آن روششناسی رویکرد علمی به نهجالبلاغه است که در بسیاری از پژوهشها دیده نمیشود.
نظر شما