کوروش الماسی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد
نخبگان ما ابتداییترین الفبای سیاست، سیاستورزی و جامعه را نمیدانند!
کوروش الماسی، مترجم «کاربردهای فلسفه اخلاق» میگوید: هدف همه افراد در همه سطوح این است که زندگی بهتر و آرامتری را داشته باشند اما تأمین این موضوع در سایه چارچوبی جمعی اتفاق خواهد افتاد و امنیت و آرامش تنها دستاورد فردی افراد نیست بلکه طی یک فرایند اجتماعی بهوجود میآید اکنون چنین شرایطی در جامعه ما وجود ندارد و همین موضوع است که ضرورت پرداختن به فلسفه اخلاق و بهویژه اخلاق کاربردی را بیشتر نمایان میکند.
چه ضرورتی برای ترجمه این اثر احساس کردید؟
تحصیلات من مرتبط با حوزه فلسفه است و در حوزه اخلاق و فلسفه نیز یادداشتها و پژوهشهایی را داشتهام بنابراین دغدغهام در این حوزه موجب شد تا با توجه به اینکه اصلیترین مشکل کشور را ضعف اخلاقی میدانم اقدام به ترجمه این اثر کنم، چراکه نخبگان کشور اخلاق متناسب با جایگاهشان ندارند و پرداختن به فلسفه اخلاق از این منظر اهمیت مییابد. از سوی دیگر ادبیات سازی در کشور ما درباره این موضوع صورت نگرفته است و بنابراین نیازمندیم تا بحثهای نظری در حوزه فلسفه اخلاق مطرح شود تا موضوع اخلاق در میان نخبگان مدیریتی کشور ما حل نشود. مشکلات ما در حوزههای آموزش، فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و ... حل نشده باقی خواهد ماند. البته در این کتاب بحث اخلاق عملی بهصورت برجسته مورد توجه قرار گرفته و سعی شده تا روی این مبحث مانور داده شود.
همانطور که میدانید در بحث اخلاق، گرایشهای مختلفی مانند اخلاق سیاسی وجود دارد و به طور مثال در فصل نخست این کتاب مخاطب هدف سیاستمداران قرار میگیرد. نویسنده در این فصل روی سیاست در اخلاق تاکید میکند و ریشههای سیاسی اخلاق را بررسی کرده و به مبانی سیاستورزی اخلاق میپردازد. در این فصل بیان میشود که چنانچه جامعهای بخواهد سیاستورزی موفقی داشته باشد باید مبانی و قواعد اخلاقی را رعایت کند در غیر این صورت راه به جایی نخواهد برد.
به نظر میآید که فلسفه اخلاق از جمله علومی است که در کشور ما درباره آن کار چندانی صورت نگرفته و منابع غربی در این باره هم بومیسازی نشده است. نظر شما چیست؟
نقدی که همواره به نخبگان کشور با توجه به تجربه زیسته در خارج از کشور داشتهام این است که از میان کتابهای ما ایدهای بیرون نمیآید به عبارت دیگر ما استاد، فیلسوف، روانشناس و ... بسیار داریم اما در عین اینکه صاحبنظر و دانشگاهیان بسیاری داریم نتوانستیم از میان آنها ایدهای داشته باشیم. در کشور ما افراد بسیاری درگیر تولید و ترویج علم هستند بدون اینکه بتوانند تغییری در شرایط ایجاد کنند. این در حالی است که به قول مارکس علمی که نتواند چیزی را تغییر دهد بیهوده است. کتاب حاضر نیز با توجه به شرایط و فرهنگ کشور انگلستان نوشته شده و ما نمیتوانیم نظریههای غربی را تماما بدون بومیسازی در داخل کشور استفاده کنیم. بنابراین نیاز است که اندیشهها و نظریههای غربی متناسب با نیازهای جامعه ایرانی بومیسازی شده و بهکار گرفته شود.
مولف کتاب به ما میگوید که اگر اخلاق نظری به اخلاق عملی تبدیل شود نیاز جامعه و شرایط آن چگونه خواهد بود؟ ما نیز باید با توجه به وضعیت کنونی خود این گزاره را تغییر دهیم و از چارچوب گفتهها و اندیشههای جوامع دیگر استفاده کرده و اطلاعات را پردازش و برای خودمان کاربردی کنیم. بههرحال هدف همه افراد در همه سطوح این است که زندگی بهتر و آرامتری را داشته باشند اما تأمین این موضوع در سایه چارچوبی جمعی اتفاق خواهد افتاد و امنیت و آرامش تنها دستاورد فردی افراد نیست بلکه طی یک فرایند اجتماعی بهوجود میآید اکنون چنین شرایطی در جامعه ما وجود ندارد و همین موضوع است که ضرورت پرداختن به فلسفه اخلاق و بهویژه اخلاق کاربردی را بیشتر نمایان میکند. البته مخاطب کتاب نخبگان جامعه است چراکه اساسا عامه مردم با چنین موضوعاتی درگیری ندارند اما نخبگان میتوانند روی مسائل تاثیرگذار باشند این در حالی است که اکنون نخبگان ما ابتداییترین الفبای سیاست، سیاستورزی و جامعه را نمیدانند و به دلیل ناآشنایی با مفاهیمی چون ماهیت جامعه، امنیت، حقوق و... قادر به تاثیرگذاری در جامعه خود نیستند.
اساسا میتوان برای اخلاق تعریف خاصی ارائه کرد و مصادیق اخلاق عملی در جامعه چیست؟
تصور کنید یک گربه پیش شما میآید و شما آن را نوازش میکنید و به آن غذا میدهید اما اگر همین گربه پیش من بیاید و من آن را آزار و اذیت کنم این گربه به صورت غریزی متوجه میشود که برای ادامه حیات خود باید به شما مراجعه کند. بحث اخلاق هم در جامعه دقیقا چنین چیزی است یعنی همه موجودات زنده باید بدانند که چه کارهایی برای ادامه حیاتشان ضروری و غیرضروری است. پس بحث اخلاق عملی بدین معنی است که اخلاق بتواند به این بایدها و نبایدها آگاهی داشته باشد.
البته از سوی دیگر باید انتظارات اخلاقیای که از شهروندانی از سوی دولت و سایر نهادها وجود دارد برآورده شود. چراکه در بلندمدت اگر این نیازها و انتظارات برآورده نشود نمیتوان انتظار پیادهسازی اخلاق عملی در جامعه را داشت. اکنون یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما این است که انتظارات اخلاقی از شهروندان با توجه به شرایط امروزی آنها امکان کاربردسازی ندارد. اخلاق مبنای قانون اجتماعی است و اگرچه برای ادامه حیات ضروری است اما یک جاده یکطرفه نیست و باید انتظارت شهروندان نیز برآورده شود به طور مثال در شرایط فعلی جامعه حاکمیت نمیتواند از یک کودک کار یا اقشار حاشیهنشین و زاغهنشین انتظار رعایت قوانین و اخلاق را داشته باشد. اینها مباحثی است که مصادیق اخلاق عملی در جامعه است. باید سازوکارهایی وجود داشته باشد تا اخلاق عملی در جامعه اجرا شود. امروز ما در حاشیه تهران افرادی را داریم که در فقر مطلق زندگی میکنند از این افراد نمیتوان انتظار رعایت قانون و اخلاق داشت!
مولف کتاب «کاربردهای فلسفه اخلاق» در فصول مختلف این اثر به موضوعات متعددی پرداخته است آیا انتخاب این موضوعات علت خاصی داشته است؟
خیر، مولف در کتاب تنها سعی کرده در موضوعات مختلف به بحث کاربرد اخلاق بپردازد. بنابراین فصول کتاب دایره وسیعی از موضوعات از جمله مسئولیت فردی، استدلالهای دولت و ... را در برمیگیرد و گزینش آنها تنها از منظر کاربرد اخلاق بوده است.
نظر شما