این کتاب در سه فصل به «تبیین دیدگاههای فرهنگی - اجتماعی در دیدار با شخصیتها و مسئولین مختلف»، «دیدگاههای اخلاقی و سبک زندگی آیتالله سیستانی» و «نگاهی به دیدگاههای سیاسی و نقش آیتالله سیستانی در عراق» میپردازد. در صفحات نخستین کتاب نیز زندگینامه آیتالله سیستانی برای مطالعه علاقهمندان ارائه شده است.
در بخشی از زندگینامه آیتالله سید علی حسینی سیستانی درباره «هوشمندی علمی» ایشان میخوانیم: «آیتالله سیستانی (دامظله) در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 ه.ق، در حالیکه سیویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیتالله خویی و شیخ حسین حلی، شد. این در حالی بود که از یکسو، آیتالله خویی جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده است، یکی از آنها آیتالله سیستانی و دیگری مرحوم آیتالله میرزاعلی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده است و از سوی دیگر، تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد از شیخ حسین حلی شد، حضرت آیتالله سیستانی است.»
آدمی که خانهاش شیشهای است، نباید به خانه همسایه سنگ بیندازد
فصل نخست کتاب به تبیین دیدگاههای فرهنگی - اجتماعی آیتالله سیستانی اختصاص دارد. در بخشی از این فصل در صفحه 80 کتاب، آمده است: «آقای مهدویراد چند بار از ایشان خواست اجازه چاپ کتاب «تعادل و تراجیح» خودشان را بدهند. فرمودند: اینها افکاری بوده است در همین حد که گفته یا نوشتهام و نمیخواهم چاپ بشود. من، وجودم و نوشتههایم متعلق به امام زمان (عج) است. هرکس میخواهد میتواند استفاده کند. ایشان روی نکته اخیر چندبار تکیه کردند و فرمودند: اگر کسی میتواند از همانها استفاده کند، اما بیشتر از این نمیشود؛ یعنی اگر کسی آنها را بهدست آورد و استفاده کرد، اشکالی ندارد. آقای مهدوی درخواست دیگری مطرح کرد و آن چاپ بحث تحریف قرآن بود که به هرحال، انتشار آن از سوی مرجع تقلید برای دفاع از شیعه مهم است. ایشان فرمودند: بهعنوان نظر من، میتوانید نظرم را درباره عدم تحریف قرآن اعلام کنید؛ اما چاپ آن بحثها فعلا مقدور نیست. ایشان فرمودند: زمان صدام هم کسی کتابی نوشت و عقاید اهلسنت را درباره تحریف بهصورت تاریخی از اول به این طرف آورد؛ مثلا آیه رجم و قصه بز عایشه و ... . من گفتم: چه لزومی دارد اینها منتشر شود؟ آدمی که خانهاش شیشهای است، نباید به خانه همسایه سنگ بیندازد. مگر شما میخواهید این چند نفری را هم که در نجف ماندهاند از بین ببرند؟!».
همچنین در ادامه مباحث کتاب در فصل سوم درباره موضوع «مواجهه با آمریکا»، میخوانیم: «با سقوط حاکمیت صدام و حمله آمریکا به عراق، نقش کلیدی آیتالله در مقابل آمریکا نیز آغاز شد. اولویت آیتالله سیستانی در این زمان، سرنگونی رژیم بعث بود. در دوره ثبات و تشکیل دوره جدید، اما رضایت به دخالت خارجی نمیدهند و حاکمیت را از آن مردم عراق میدانند. در بیانیههایی که ایشان پس از سقوط صدام صادر کردند، این دغدغهها نمایان است. وقتی که خبرگزاری رویترز از ایشان میپرسد: نظر شما درباره حکومت آینده عراق چیست؟ اینگونه پاسخ میشنود: «نظر اصلی ایشان درباره حکومت جدید عراق که بر آن تاکید میورزند، این است که باید فقط در اختیار عراقیها و بدون هرگونه سلطه خارجی باشد و این خود عراقیها هستند که حق دارند نظام موردنظر خویش را بدون دخالت اجانب انتخاب کنند.» آیتالله سیستانی خواهان انتخابات و مشارکت عراقیها در اداره کشور بود؛ کاری که آمریکا از آن اِبا داشت.»
نخستین چاپ کتاب «نگاهی به دیدگاههای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و سبک زندگی آیتاللهالعظمی سید علی حسینی سیستانی» در 254 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 20 هزار تومان از سوی انتشارات ایده نو راهی بازار نشر شده است.
نظر شما