آیا معتقد به خط فکری خاصی برای مترجم هستید؟ به عنوان مثال برخی مترجمان تنها آثار آمریکای لاتین را ترجمه میکنند و برخی در پی آنند تا با ترجمه آثار یک نویسنده خاص به عنوان معرف او شناخته شوند. رویکرد کلی شما در ترجمه چیست؟
من دنبال معرفی نویسنده خاصی نیستم، در حال حاضر مایلم از نویسندههای مختلف و سبکهای مختلف کتاب ترجمه کنم، کتابهایی که خودم از خواندنشان لذت میبرم. شاید حرکت در یک خط مستقیم مترجم را در یک حیطه خاص قوی کند، ولی من در این مقطع به دنبال کسب تجربهام و خودم را محدود به ترجمه کارهای بخصوص نمیکنم.
معیار شما برای انتخاب کتاب و ترجمه آن چیست؟
معیارهای گوناگونی در انتخاب کتاب دخیل هستند و در زمانهای مختلف این معیارها تغییر میکنند. یکی از معیارهای من این است که ترجمه دیگری از آن کتاب در بازار موجود نباشد چون به جای تکرار ترجمههای موجود یا موازیکاری مایلم توان خود را صرف ترجمه یک کار جدید کنم. از دیگر معیارهایم این است که کتاب بازخوردهای خوبی در زبان مبدأ گرفته باشد، اگر داستانی است ماجرایش جذاب باشد، تعداد صفحاتش در حد توان من در آن مقطع باشد و فضای کلی کتاب متناسب با بافت فرهنگی اجتماعی ما باشد وگرنه ناخواسته حذفیاتی صورت میگیرد که به اثر لطمه میزند.
رمانی با ترجمه شما به نام «مرد گردویی» به تازگی منتشر شده که از یک نویسنده کار اولی است به عنوان یک مترجم لزوم ترجمه از آثار نویسندگان جدید را تا چه حد ضروری میدانید؟
بله «مرد گردویی» اولین کتاب این نویسنده مستقل است. این موضوع هیچ تأثیر منفی یا مثبتی در انتخاب این اثر برای ترجمه نداشته. نویسنده ایده این رمان را ده سال در ذهنش پرورانده و حاصل کارش کتابی است که بر دل مینشیند.
مختصری درباره ماجرای رمان «مرد گردویی» توضیح دهید و بگویید چه نکته ویژهای در این رمان بود که برای ترجمه آن ترغیب شدید؟
ماجرای این رمان در فلوریدای دهه هفتاد میلادی اتفاق میافتد و راوی آن زن مسنی است که بعد از بیست و پنج سال پرده از راز مرد گردویی برمیدارد. مرد گردویی پیرمرد سیاهپوست بیخانمانی است که بچهها به این نام صدایش میکنند و همه از او میترسند. او به استخدام زن راوی قصه در می آید تا چمنهای حیاطش را بزند و اندکی بعد به اتهام قتل راهی زندان می شود. این زن یک پیشخدمت سیاهپوست هم دارد که به تنهایی پنج فرزندش را در محلۀ سیاهپوستان بزرگ می کند و حضور پررنگی در ماجرا دارد و زندگی خودش و فرزندانش با مرد گردویی در پیوند است. از نکات ویژه این کتاب که من را ترغیب به ترجمهاش کرد، پرداختن به موضوعاتی چون تبعیض نژادی، تجاوز و دروغ است. همچنین قصه هر یک از شخصیتهای این رمان طوری روایت میشود که انگار خواننده شاهد یک سری تصاویر سینمایی است و این خاصیت سینمایی بودن رمان تأثیر بسیاری در جذابیت آن دارد.
این موضوع بسیار جای بحث دارد ولی مختصر بخواهم بگویم، به نظر من پرفروش بودن یک کتاب به این معنا نیست که ارزش ادبی ندارد و کتابهای باارزش هم لزوماً کتابهای کمفروشی نیستند. این نکته را هم باید در نظر گرفت که خیلی از کتابهای پرفروشی که این روزها ترجمه میشوند باعث رونق کار ناشران شدهاند و ناشر با پولی که از همین کتابها کسب میکند توان مالی پیدا میکند تا کتابهای جدیتر و دارای ارزش ادبی بیشتر را چاپ کند. مترجم (اگر حق فروش کتاب را به ناشر واگذار نکرده باشد) و توزیعکننده و کتابفروش هم از این راه جان میگیرند.
به نظرتان کتاب «مرد گردویی» اثری نخبهگراست یا صرفا پرفروش و اصولا این مرزبندیها چقدر در انتخاب شما به عنوان یک مترجم اثر دارد؟
فارغ از این مرزبندیها، این کتاب یک اثر داستانی جذاب است که از سال چاپش یعنی 2012 به مرور مورد توجه قرار گرفته و نسخههای زیادی از آن به فروش رفته. به نظرم جذابیت و تأثیرگذاری قصه، شیوه روایت، شخصیتپردازی و تصویرسازی قوی نویسنده این رمان را اثری قابل احترام، جدی و در عین حال پرطرفدار کرده. من به عنوان مترجم اصراری ندارم فقط کتابی ترجمه کنم که قشر خاصی آن را بخوانند و جزو انتخابهای عامه مردم نباشد. از آن طرف، تمایلی هم ندارم کتاب زردی ترجمه کنم که نه حرفی برای گفتن دارد، نه نثر جذابی دارد و فقط به واسطۀ تبلیغات و عوامل دیگر کتاب پرفروشی شده.
بله، شاید کتابهای بعدی این نویسنده را هم ترجمه کنم.
چه اثری در دست ترجمه دارید؟
کتابی که در حال حاضر مشغول ترجمهاش هستم Status Anxiety نوشتۀ آلن دوباتن است و دربارۀ اضطرابی است که خیلی از مردم برای کسب و حفظ جایگاه اجتماعی تجربه می کنند. دوباتن در این کتاب دلایل به وجود آمدن این اضطراب را بررسی میکند و راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه میدهد. این کتاب قرار است امسال در نشر چترنگ منتشر شود.
گفتنی است اولین کتابی که با ترجمه زهرا باختری منتشر شد رمان «بیلیاردباز» نوشته رابرت راسن بود که در نشر چترنگ سال 1394 چاپ شد و اتفاقاً اولین کتاب این نشر هم بود. بعد از آن ترجمه چند داستان کوتاه از یک مجموعه داستان با عنوان «سودازدگی زیدان» در نشر چترنگ به عهده این مترجم بود. کتاب بعدی او «سیر عشق» نوشتۀ آلن دوباتن بود که سال 95 چاپ شد. این کتاب با استقبال خوبی مواجه شد و تا امروز نشر چترنگ چندین بار آن را تجدید چاپ کرده است. کتاب بهترین قصهگو برنده است در نشر اطراف نیز از این مترجم است. در سال گذشته دو رمان پلیسی در مجموعه «ادبیات پلیسی جهان» نشر قطره به نامهای «وردست زنبوردار» و «پرونده خدمتکار مفقود» ترجمه کرد که دومی هنوز چاپ نشده است. رمان «مرد گردویی» نوشته کاسی دندریج سلک هم جدیدترین کتابی است که با ترجمه او به تازگی از سوی نشر سده منتشر شده است.
رمان «مرد گردویی» نوشته کاسی دندریج سلک با ترجمه زهرا باختری به تازگی از سوی نشر سده در شمارگان 1000 نسخه در 236 صفحه به قیمت 22500 تومان منتشر شده است.
نظر شما