آقایی در ابتدای این نشست در پاسخ به سوالی درباره لزوم پرداختن به مسائل زنان در ادبیات، گفت: در شروع راه داستان نویسی، قصد نداشتم راجع به زنان بنویسم، اما مسئلهای که به آن مسلط بودم و برایم جالب بود همین موضوع بود. در دهه ٦٠ که ما شروع به نوشتن کردیم ادبیات زنان، بسیار محدود بود. شروع نوشتن من با ادبیات جنگ بود بااینکه ما در جنگ نبودیم ولی به همه طریقی درگیر مسائل جنگ بودیم. بنابراین شروع کردم به نوشتن راجع به زنهایی که میشناختم. الان که به گذشته نگاه میکنم قصد و قرض و عمد خاصی نداشتم ولی خود به خود به این سو کشیده شدم که صدای زن در نوشته ها من باشد؛ به ویژه زنهایی که بهنظر خودم خیلی قدر و پیشرو و موفق بودند و مظلوم و کتک خور نبودند و میتوانستند روی پای خودشان بایستند،کار و درآمد داشته باشند و زندگی خودشان را بچرخانند. و الان متوجه میشوم که دغدغه من زن بوده و صدای زنان هنوز در داستانهای من شنیده میشود.
وی در ادامه درباره شهودی بودن یا نبودن امر نوشتن برایش گفت: نمیدانم اگر جایی به غیر از ایران بودم چه میکردم ولی، حرکت و شکل گرفتن داستانهای من از حقیقت شروع میشود.
این داستاننویس همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره داشتن نگاه فمینیستی در ادبیات گفت: فکر میکنم چه بخواهیم چه نخواهیم در جامعه مدرن ما این تفکر فمنیستی وجود دارد. اگر چه که این اواخر برای خود من مسلم شده است که یک وجه سنتی نیز در من وجود دارد. یک وجه سنت را که در زن ایرانی است در وجودم دارم،که شاید با گذر زمان و بالارفتن سنم این مسئله دارد در من نمود بیشتری پیدا میکند.
آقایی در پاسخ به سوال دیگر الهام فلاح مجری این نشست، درباره علت حضور پررنگ دین در داستانهایش گفت: متاسفانه طی سالهای گذشته و به خاطر اشکالاتی که از کتابهایم گرفتند، به این نتیجه رسیدهام که حتی نوشتن راجع به مذهب هم در کشور ما، خودی و غیرخودی دارد. موضوع دین همیشه برایم جالب بوده و به نظرم بشر در کنار مفهومی به نام دین، هویت پیدا میکند.
نویسنده رمان «از شیطان آموخت و سوزاند» در پایان درباره تجربه چند دهه گذشتهاش گفت: طی دهههایی گذشته، تغییر و تحولات زیادی بوده که امروز هم وجود دارند و سرعتشان بیشتر شده است. اما اینکه تحولات در من تهنشین شوند و سپس بهصورت داستان بیرون بیایند، خیر! من داستانهایم را در زمانهای مختلف نوشتم و آن زمانها هم در داستانها نمود دارند.
نظرات