محمدرضا برزگر خالقی میگوید: خاقانی در آن دوران مانند یک دایرهالمعارف متحرک بوده، تمام علوم رایج آن زمان را میدانسته و اهل فکر، تحلیل و دانایی بوده است. ما در ادبیات فارسی واقعا مانند خاقانی نداریم. خاقانی در رشته و زمینه خودش بینظیر است.
مهمترین ویژگی شعر خاقانی دیریاب بودن آن است
وی افزود: جامی در نفحات خود میگوید که من سر پل صراط جلوی خاقانی را میگیرم و میگویم من 13 بیت تو را نمیفهمم. ابتدا اینها را برای من معنی کن و بعد برو، اما من الان اقرار میکنم که شاید 1000 بیت آن را نمیفهمم، یعنی موضوعات و مسائل زیادی در شعر خاقانی است که اسناد آن از بین رفته است. میدانید که مادر خاقانی مسیحی بود و بعدا مسلمان شد، به همین دلیل خاقانی بسیاری از اصطلاحات مسیحی آن دوره را که مسیحیهای زمان ما هم آن را نمیدانند، در شعرش آورده است. همچنین مادر خاقانی آشپز بود بنابراین اصطلاحات آشپزی و غذاهای آن دوره هم در شعر خاقانی زیاد است. پدر خاقانی نجار بود به همین دلیل هم بسیاری از اصطلاحات نجاری آن دوره هم در شعر او زیاد دیده میشود.
او ادامه داد: از طرفی تربیت خاقانی برعهده عموی او یعنی کافیالدین عمربنعثمان بود که فردی منجم، فیلسوف و دانشمند بود به همین دلیل هم تمام اصطلاحات این حوزه و این قبیل مانند آیات قرآن و... در شعر خاقانی فراوان دیده میشود. لذا در مجموع شعر خاقانی بسیار سخت، مشکل، دیریاب و دور از دسترس بود. دیگران هم در تصحیح اشعار او زحماتی کشیدهاند که اجر و زحمتشان محفوظ است. من هم سعی ناچیزی کردم تا بتوانم اشعار و سخت و پیچیده خاقانی را سادهتر در اختیار علاقهمندان قرار دهم و از طرفی هم چون به بعضی از اشعار خاقانی علاقه فراوان داشتم، سراغ دیوان او رفتم.
نویسنده کتاب «شاخ نبات حافظ» درباره ویژگیهای شعر خاقانی گفت: خیلیها گفتهاند، که خاقانی شاعری مداح و مرثیهگو است ولی واقعا اینطور نیست و بسیار عرفان لطیف و اشعار نغز و زیبایی دارد. در عین اینکه به خودش تفاخر دارد، خیلی مواقع خودش را هم ندید میگیرد. غزلهای بسیار زیبایی دارد و میبینیم که حافظ در بعضی از غزلهای خودش متاثر از غزلهای خاقانی است. مضامین لطیف دارد. مداح پیغمبر است و چندین قصیده زیبا در مدح پیامبر دارد، تا آنجا که عموی او به او لقب حسانالعجم را داد. خاقانی یک بار هم به حج مشرف شده و دو سه قصیده زیبا، غرا و محکم هم در سفر حج گفته است.
برزگرخالقی ضمن اشاره به محتوای جلد دوم تصحیح و شرح او بر دیوان خاقانی از انتشار جلد سوم آن هم خبر داد و افزود: خاقانی 132 قصیده بلند دارد که در جلد اول این کتاب 50 قضیده اول دیوان او را شرح کرده بودم. در جلد دوم این کتاب که به تازگی منتشر شده و موضوع بحث ماست تا قصیده هشتادوپنجم را شرح دادهام. در جلد سوم آن که در دست کار است و تا نمایشگاه کتاب آینده منتشر خواهد شد، از قصیده 86 تا 132 شرح داده میشود. جلد چهارم کتاب خاقانی که سعی دارم آن را هم کار کنم ترجیعات و غزلیات او است و در جلد پنجم هم دیگر اشعار او مانند رباعیات، قطعات و قصاید کوتاه را شرح خواهم داد.
وی همچنین به وقفه پانزده ساله بین انتشار چاپ اول و دوم «تصحیح و شرح دیوان خاقانی» اشاره کرد و گفت: بین چاپ اول و دوم شرح دیوان خاقانی فاصله زیادی افتاد. جلد اول این کتاب سال 82 از طرف انتشارات زوار وارد بازار کتاب شد و به چاپ سوم هم رسید اما بعد از آن حدود 15 سال طول کشید که جلد دوم آن را چاپ و منتشر کنیم، چون من بعد از آن مشغول چاپ دیوان سنایی شدم، «شاخه نبات حافظ» که شرح غزلهای حافظ است را کار کردم، «شرحی بر گلشن راز» را نوشتم. جلد اول شرح دیوان ناصرخسرو را با زندهیاد محمدی از اساتید دانشگاه تهران کار کردیم که متاسفانه ایشان فوت شدند و کتاب نیمه کاره ماند. به هر حال یک سری کارهای اینچنینی پیش آمد و این بود که مقداری از خاقانی دور شدم. اما بعد از 15 سال به دیوان خاقانی بازگشتم و جلد دوم آن منتشر شد.
ده سال بیوقفه سر کلاس خاقانی دکتر شهیدی نشستم
استاد سابق دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین شاگردی سید جعفر شهیدی در درس خاقانی را یکی از دلایل توفیق او در نوشتن شرح بر دیوان خاقانی دانست و بیان کرد: یکی از توفیقاتی که خداوند نصیب من کرد این بود که در سال 1369 که من دانشجوی دکتری بودم در درس خاقانی سید جعفر شهیدی شرکت داشتم که از اول دیوان خاقانی را شروع به شرح گفتن کرد. من سال 72 فارغالتحصیل شدم اما بعد از فارغالتحصیلی این کلاسها را رها نکردم و به مدت 10 سال هر چهارشنبه، زمستان و تابستان، گرما و سرما و در هر شرایطی از قزوین به تهران میآمدم و در این کلاسها شرکت میکردم تا در خدمت استاد شهیدی باشم که اگر این کلاسهای استادم، دکتر شهیدی نبود، شرح دیوان خاقانی به این خوبی درنمیآمد و من مدیون زحمات استاد فقیدم هستم.
خاقانی در دوران خودش مانند یک دایرهالمعارف متحرک بوده است
وی ضمن بیان اینکه خاقانی در سرودن قصاید بلند تبحر دارد و حتی قصیدههایی تا 210 بیت هم دارد، اضافه کرد: آن چیزی که خاقانی را خاقانی میکند، پختگی مضامین، لفظ، معنا و آوردن مطالب علمی، نجومی، کلامی، طبی، گل و گیاه و حیوانشناسی و... است. خود من واقعا گاهی حیرانم که این بشر چگونه این همه را در شعر گنجانده است. خاقانی در آن دوران مانند یک دایرهالمعارف متحرک بوده، تمام علوم رایج آن زمان را میدانسته و اهل فکر، تحلیل و دانایی بوده است. الان کسی نمیتواند چنین شعرهایی بگوید و میتوان گفت که کمتر کسی توانسته از خاقانی تبعیت کرده باشد. ما در ادبیات فارسی واقعا مانند خاقانی نداریم. خاقانی در رشته و زمینه خودش بینظیر است.
هیچ شاعر زبان فارسی به پیچیدگی خاقانی نمیرسد
برزگر خالقی درباره تاثیر خاقانی بر شاعران پس از خود گفت: ردپای غزلهای خاقانی را میتوان در غزلهای حافظ پیدا کرد و بیگمان شعرای دیگر پس از خاقانی هم از شعر او تاثیر پذیرفتهاند، اما اینکه به طور مستقیم کار کنند و به مضامین مورد استفاده او بپردازند، کمتر اتفاق افتاده است. البته خود خاقانی از سرچشمه سنایی سیراب شده است و خودش هم میگوید که: «بدل من آمدم اندر جهان سنایی را/ بدین دلیل پدر نام من بدیل نهاد». همه بزرگان ما نظیر نظامی، خاقانی، مولانا، عطار و... بر سر سفره سنایی نشستهاند و سنایی درواقع سرچشمه بود. اما ویژگی خاقانی در لفظ، معنا و مضمون منحصر به فرد بود، حتی انوری هم در این زمینه به پای خاقانی نمیرسد. هرچند که انوری هم قصاید زیبا و غرایی دارد اما هیچ شاعر زبان فارسی به پیچیدگی خاقانی نمیرسد.
شرح من بر دیوان خاقانی گزیدهسازی نیست
وی درباره شیوه کار خود در تصحیح و شرح بر دیوان حافظ اشاره کرد: متاسفانه بعضی از آثار اینچنینی که چاپ میشود، گزیدهسازی است. مثلا از یک قصیده 150 بیتی خاقانی، هفتاد یا هشتاد بیت مشکل آن را حذف میکنند و هفتاد بیت راحت آن را شرح میدهند و خیلی راحت از آن رد میشود. اما من گزیده کار نکردهام و به ترتیب چاپ مرحوم استاد سجادی ابتدا قصیده اول را آوردهام و شرح کامل دادهام، بعد قصیدههای دوم و سوم و به ترتیب تا آخر را شرح دادهام. آن جاهایی هم که تکرار میشود را ارجاع دادهام. مثلا اگر مطلبی درباره ستاره بناتالنعش یا خوشه پروین یا چیزی درباره طاعون، وبا و... که در قصیده دهم به آن اشاره کردهام را در قصیده مثلا پنجاهم دوباره تکرار نکردهام و به همان قصیده دهم ارجاع دادهام. یا مثلا چیزی را در قصیده هشتاد گفتهام را مثلا در قصیده صدوبیستم دیگر تکرار نکردهام و ارجاع دادهام؛ چون اگر بخواهی همه چیز را بگویی هم حجم کار زیاد میشود، هم وقت زیادی میگیرد و هم هزینه و کاغذ زیادی صرف آن میشود. الان باید دیویدی وار و خیلی فشرده صحبت کرد و به نظر من این هنری است که کسی بتواند در کوتاهترین جمله، بیشترین مطلب را بگوید، یعنی در برخی دقیقا بر عکس این هستند و کمترین مطلب را در بیشترین جملات بیان میکنند. ما باید بتوانیم در کوتاهترین جمله بیشترین معنا را القا کنیم.
برزگر خالقی در پایان از آثار در دست کار یا انتشار خود خبر داد و افزود: جلد سوم همین «دیوان خاقانی» را تمام کردهام که در مرحله حروفچینی است و در نمایشگاه کتاب منتشر خواهد شد. کتاب دیگری هم دارم که امیدوارم به نمایشگاه کتاب برسد،
«داستانهای عاشقانه فرهنگ فارسی» است که در آن افسانههای عاشقانه شفاهی اقوام مختلف ایران را جمعآوری کردهام. همچنین «تصحیح و شرح مرزباننامه» که تصحیح جدیدی است از نسخههای جدیدی برای آن استفاده کردهام را هم در دست کار دارم که آن هم توسط انتشارات زوار به چاپ خواهد رسید.
شرح دیوان خاقانی به کوشش محمدرضا برزگر خالقی از سوی انتشارات زوار در 602صفحه و با قیمت 65هزارتومان منتشر شده است.
نظرات