دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۵
پدرم در جایی که حتی نمی‌دانستند متر چیست صحبت از فیزیک نوین می‌کرد

نام و آوازه دانشمندان ایرانی در سراسر دنیا برای همه ما امری مشهود و تا حدودی عادی است. در سال‌های اخیر اخباری مبتنی بر موفقیت دانشمندان ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی را شنیده‌ایم. اما چقدر از این دانشمندان به خاک این کشور تعلق دارند و یا چقدر از آن ها فضا را برای ماندن ترجیح می‌دهند؟ به مناسبت سالگرد درگذشت پروفسور محمود حسابی نگاهی به وضعیت و جایگاه دانشمندان در ایران انداخته‌ایم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مهتاب دمیرچی: پروفسور محمود حسابی دانشمند و فیزیکدان معاصر جزو افرادی است که علاوه بر شهرت ملی در میان مجامع علمی بین المللی دارای شهرت است. وی پس از اتمام تحصیلات خود در پاریس و با وجود پیشرفت‌های بسیاری که در آن زمان در اروپا درکنار دانشمندانی چون فابری می‌توانست داشته باشد، به ایران بازمی‌گردد و در کنار تمام فعالیت‌هایش با تالیف کتاب‌های درسی در رشته فیزیک قدمی ارزنده در گسترش این به شکلی نوین بر‌می‌دارد. وی در شهریور ماه سال 1371 در سن نود سالگی چشم از دنیا فروبست و در زادگاهش تفرش به خاک سپرده شد.

فرزند پروفسور حسابی، ایرج حسابی که در رشته مهندسی تحصیل کرده است، بنیادی به نام این دانشمند با عنوان بنیاد حسابی تاسیس کرد و در قالب آن عمده فعالیت‌های علمی و فرهنگی را به ثمر رساند. به مناسبت سالگرد درگذشت پروفسور حسابی با وی در تحریریه خبری ایبنا درباره فعالیت‌های بنیاد حسابی و جایگاهی که دانشمندان باید در میان جامعه داشته باشند گفت‌وگو کردیم.  متن این گفت‌وگو به شرح زیر است.
 
 
به نظر شما دانشمندان و صاحبنظران دانش در یک جامعه باید از چه جایگاهی برخوردار باشند. اینکه دانشمندان باید دارای یک جایگاه باشند شکی نیست اما این بدان معنا نیست که قشر خاصی را تشکیل دهند و شکاف بین آحاد جامعه با این افراد به وجود آید بلکه باید دانشمندان به قدری برای عموم مردم شناخته شوند که این مشهور بودن به محبوبیت بیانجامد نظر شما چیست؟
 
دانشمندان باید در دل و قلب مردم جایگاه داشه باشند و مردم خودشان به ان‌ها ارزش و احترام قائل باشند و این میسر نمی‌شود مگر آنکه آن‌ها خوب بشناسند. ارزش و احترام دانشگاهیان در ایران با اتاق‌ها و میزان دستمزدهایشان پیوند خورده است در حالی که در بیشتر کشورهای دنیا مردم دانشگاهیان را بیشتر از سیاستمداران می‌شناسند.
 
این مسئله باعث شده دانشمندان با عموم مردم تا حدودی بیگانه باشند و همین امر علت اصلی بی‌طرفدار ماندن دانش است.
طبیعی است که مردم یک جامعه شباهت زیادی به دولتمردان آن پیدا می‌کنند و این دولتمردان هستند که اهمیت ارزش‌ها را تعیین می‌کنند. بسیاری از افراد این انتقاد را داشتند که چرا وقتی دکتر حسابی به ایران آمد و بعد از فعالیت‌های گسترده تاکنون هیچ مقاله آی اس آی ندارد سال‌ها است که این انتقادها را می‌شنوم  و سال‌ها است که به آن‌ها پاسخ می‌دهم.
 
دکتر حسابی در سال ۱۳۰۴ به ایران می‌آید و در آن سال‌ها و در وضع آشفته جامعه شروع به ایجاد تغییر و تحول درنظام آموزشی می‌کند آن زمان حکومت وقت وی را در مکانی که عملاً امری بیهوده بوده است می‌فرستند اما پروفسور حسابی ایده‌های خود را به اجرا می‌گذارد. در کشوری که حتی متر و معیار دقیقی برای اندازه گیری زمین‌ها و مساحت آب‌ها وجود نداشت؛ پروفسور حسابی برای اولین بار میزان دقیق کیلوگرم را طراحی کرد در این اوضاعی که مردم حتی نمی‌دانند متر به چه چیزی می‌گویند پروفسور حسابی در زیرزمینی در وزارت دارایی شروع به عرضه وزنه‌هایی برای اندازه‌گیری می‌کند. وقتی این سوال را از من می پرسند که چرا هیچ مقاله‌ای از پروفسور حسابی در دسترس نیست پاسخم این است که آن سال‌ها هیچ مقاله آی اس آی در خیابان انقلاب فروخته نمی‌شد و یا هیچ مدرک دکترایی هم به فروش نمی‌رسید. شاید نمی‌دانند که تمام تلاش پروفسور حسابی برای ماندگار کردن دانش فیزیک نوین صرف شد.
 
آی اس آی فقط یک بازی مضحک است که دانشجویان به راحتی از طریق آن علم خود را در اختیار آمریکایی‌ها و دیگر کشورها قرار می‌دهند. معتقدم استادان برجسته کشور باید بتوانند با ارتباطات بین المللی گسترده جریان علمی پویا را در دانشگاه‌ها راه بیندازند؛ نمی‌توان تمام تقصیرها را  گردن افرادی انداخت که خریدار این محصولات تقلبی هستند آن‌ها راه حل‌شان را در این امر دیده‌اند. بنابراین دلیل فرار مغزها و افراد کاردان به خوبی مشخص می‌شود. این افراد عرصه‌ای برای شکوفایی خود نمی‌بینند. اصلی‌ترین چیزی که باعث شده میان ما و علم روز دنیا فاصله عمیقی بیفتد مشکلات مالی استادان و دانشگاهیان است. طبیعی است که هر انسانی بیش از هر چیزی حتی علم به فکر امرار معاش و درآمد خود است.
 
دیگر نمی‌توان انتظار داشت که عالمان عاشق باشند وقتی فکرشان در گرو نان باشد هیچ کاری از دل برنمی‌آید که بر دل نشیند. اسف بار است که در سال‌های اخیر شاهد موفقیت‌های دانشمندان ایرانی در عرصه‌های خارجی و بین‌المللی بوده‌ایم که هیچکدام در داخل ایران حتی نام هم ندارند و کسی آن‌ها را نمی‌شناسد. تا زمانیکه فساد در تمام دستگاه‌ها در کشور باشد انتظاری هم نمی‌توان داشت که استعدادپروری کنیم.
 
طبق صحبت‌هایتان نمی‌توان چندان به فرار مغزها خورده گرفت. انسان دوست دارد به شکوفایی برسد و این احساس در میان دانشمندان بیش از هر فرد دیگری نمود دارد وقتی دانشمندان و یا نخبگان جوان بومی دیوار قطور بی‌عدالتی‌ها و به قول عام پارتی‌بازی‌ها را در مقابل خود می‌بینند ترجیح می‌دهند فرار را بر قرار ترجیح دهند.
برخی دولتمردان خودشان به تولیدات داخلی که حاصل علم و دانش همین نخبگان است رحمی ندارند و باعث خروج کالاهای ایرانی از بازار داخلی می‌شوند و با رانت به عرضه محصولات خارجی در بازارهای داخلی می‌پردازند. طبیعی است که دانش دانشمندان و تولید کارآفرینان روی زمین و بدون خواهان بماند. این معضل به خوبی خود را در تالیفات هم نشان می‌دهد در کشوری که دولتمردان بهایی تولیدات داخلی ندهند طبیعتا بهایی هم به تالیفات داخلی نمی‌دهند.
 
پروفسور حسابی سال ها پاسخ افرادی را داد که با کارهایشان تیشه به ریشه علم و اقتصاد کشور زدند و تهمت‌های زیادی را هم متحمل شد. دولتمردانی بودند در گذشته نه چندان دور که هیچ ارزشی برای آبرو افراد فرهنگی و دانشمندان قائل نمی‌شدند. افرادی که برای رسیدن به اهداف  و سود مالی خود تلاش داشتند دست به هر کاری بزنند. به قول مرحوم حسابی شکی ندارم اگر از همین امروز اصلاحات زیربنایی در کارگزاران کشور به وجود بیاید به سرعت شاهد اتفاقات و رفع مشکلات بسیاری خواهیم بود. پروفسور حسابی معتقد بود اگر افراد لایق و شایسته در راس کار باشند ظرف پنج سال تمام مشکلات عمده‌ای که به ویژه این روزها با آن دسته پنجه نرم می‌کنیم از بین خواهد رفت.
 
بازگشت پروفسوذر در اوال سال 1304 به ایران شاهد خوبی برای وطن‌دوستی این دانشمند است.  فعالیت‌های علمی و کتابی پروفسور حسابی بیشتر در چه مواردی معطوف بود؟
وی فردی بود که از کتاب‌های مطرح علمی و دانشگاهی ایراداتی را می‌گرفت که در آن زمان کمتر کسی به صحت آن ها شک می‌کرد. وی از کتابی 630 صفحه‌ای که در زمان خودش مرجع دقیقی در زمینه ریاضیات به حساب می‌آمده 300 غلط محتوایی گرفته است و با وجود امکانات محدود آن زمان نظم و ترتیب را به راحتی در نوشته‌هایش می‌توان دید. مرحوم حسابی از هشت سالگی دچار ضعف شدید بینایی بوده و دارای دیدی آستیگمات و دوبینی بوده. با این حال ترتیب نوشته‌هایش نشانگر عشق و علاقه این فرد بوده است.


شاید بسیاری از مردم علاقه  داشته باشند که بدانند فردی مانند پروفسور حسابی در زندگی شخصیش چگونه زندگی می‌کرده و یا چه عاداتی داشته است، درباره ویژگی‌های شخصیتی پروفسور در زندگی شخصیش بگویید.
پروفسور حسابی اعتقاد زیادی به داشتن نظم و انضباط داشت و بسیار قدر زمان را می‌دانست. یادم می‌آید در دوران کودکی وقتی به مهمانی می‌رفتیم و یا اگر قرار بود در ساعت مشخصی آن‌جا باشیم در زمانی که باقی مانده بود به مطالعه می‌پرداخت و خودش می‌گفت: «فعلا وقت هست چیزی بخوانم».
 
پروفسور با توجه به اهمیتی که به زمان و وقت قائل بودندد کمتر پیش می‌آمد که بیکار باشند و تمام تلاش خود را در بهره‌گیری از زمان خود می‌کرد. پروفسور همیشه یادگیری مدیریت را جزو مهم‌ترین آداب تربیتی کودکان می‌دانست و از همان کودکی به فرزندان خود و دیگر کودکانی که با ما هم‌بازی بودند آموزش می‌داد. وی تا جایی که می‌توانست تلاش می‌کرد در بازی کودکان شریک باشد. همچنین علاوه بر تمام توانایی‌های که داشت  غریق نجات ماهری بود و نزدیک به بیست سال در تابستان‌ها به آموزش  شنا پرداخت وی تابستان‌ها به این کار مشغول بود تا در زمستان‌ها بتواند به تحصیل و تفحص علم بپردازند.
 
فعالیت‌های بنیاد حسابی بیشتر چه مواردی را شامل می‌شود؟
در بنیاد دو بخش اصلی داریم که یکی مربوط به فعالیت‌های تحقیقاتی و فرهنگی است و دیگری فعالیت‌های فرعی است. برای مثال نگه‌داری حیوانات و پرندگانی که از دوران کودکی من پروفسور حسابی نگه‌می‌داشت که همچنان این شیوه باقی است. وی معتقد بود آشتی انسان با حیوان و حیوان دوست بودن در روابط اجتماعی انسان‌ها بسیار تاثیرگذار خواهد بود. این دانشمند معتقد بود کودکی که یاد بگیرد به غیر از خودش از یک موجود دیگری نگه‌داری کند؛ این کودک در روابط اجتماعی‌اش در بزرگسالی موفق‌تر خواهد بود. همیشه می‌گفت نباید افراد در روابط خود نظر خود را تحمیل کنند و این را باید از کودکی به فرزندانمان بیاموزیم. علاقه وی به گیاهان و ارگانیک پروری زبانزد بود و امروزه تمام گیاهانی که پروفسور پرورش داده است در حیاط خانه ما و بنیاد موجود است.
 
«اگر می‌خواهید کشورتان آباد شود باید دو کار انجام دهید یکی با همشهریانتان ارتباط خوبی داشته باشید و دیگر اینکه با همکلاسیانتان روابط صمیمانه خود را حفظ کنید». این جمله‌ای بود که پروفسور همیشه بیان می‌کرد و خود اعتقاد وافری به آن داشت. وی معتقد بود ارتباط با همشهریان به نوعی اتاق فکر خوبی برای آبادی شهر و روستا است و ارتباط با همکلاسیان راهی است برای آبادی ملی و بین‌المللی.
 
همچنین موزه‌ای هم از اثار پروفسور حسابی در بنیاد حسابی بنیان نهاده‌ایم که در دو شیفت صبح و بعدازظهر برای بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان هر روزه میزبانی می‌کند.
 
آیا بنیاد حسابی روابط بین‌المللی با مراکز علمی دارد؟
در حال حاضر ارتباط بین‌المللی بسیاری با دانشگاه‌ها و دیگر مراکز علمی در خارج از کشور داریم. یکی از این ارتباطات مربوط به دانشگاه مترو پلیتن در لندن است نه سال ادامه دارد. بورسه دوره فوق لیسانس این دانشگاه در تمام علوم، عنوان پروفسور حسابی را دارد و به طور مشترک با این بنیاد دانشجویان خود را از ایران انتخاب می‌کنند. خوشبختانه بنیاد حسابی ارتباطات خوبی با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دارد و تا کنون همکاری زیادی انجام داده‌ایم.
 
هنوز نامه هایی که به پروفسو حسابی داده شده و وی پاسخ به آن‌ها را داده است موجود است اگر تمام این نامه ها ترجمه شود بی شک میل و رغبت فراوانی برای فرزندان این مرزوبوم برای آبادانی به وجود می‌آید. همچنین نزدیک به چهل الی پنجاه سفرنامه از وی به جای مانده است و تمام سفرنامه‌ها به زبانی است که به همان کشور مهاجرت کرده بود است.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها