علیرضا عباسی در نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «سرزمین سنگ پشتها» گفت: با توجه به شرايط تاريخی و بغرنجیهای جهان پيرامون، شاعربودن و مهمتر از آن شاعر امروزی بودن، صرفا نمایش ذوق و استعداد نیست؛ بلکه خردگرايی به عنوان نقطه عطف شعر امروز، شاعر را بر آن میدارد كه در اثرش آیینه صاف و تمام نمای زندگی و مسايل عينی جهانی باشد كه در آن حيات دارد.
علیرضا عباسی اولين منتقد جلسه سخنانش را با اشاره به اهميت وسواس و عجول نبودن در انتشار كتاب آغاز كرد و گفت: با شناختی که طی سالهای اخير از روند كار شاعر این مجموعه دارم، صبر و وسواس او را در چاپ مجموعه اول، كه به دقت در انتخاب آثار پختهتر منتهی شده، مثبت ارزيابی میكنم.
عباسی افزود: با توجه به شرايط تاريخی و بغرنجیهای جهان پيرامون، شاعر بودن و مهمتر از آن شاعر امروزی بودن، صرفا نمایش ذوق و استعداد نیست؛ بلکه خردگرايی به عنوان نقطه عطف شعر امروز، شاعر را بر آن میدارد كه در اثرش آیینه صاف و تمام نمای زندگی و مسايل عينی جهانی باشد كه در آن حيات دارد.
وی در ارزيابی و قياس شعر خوب با شعر مهم و تاثيرگذار از ویژگیهای اين شعرها گفت و خاطر نشان کرد: شعر خوب میتواند شعر مهمی نباشد. شعر خوب عموما با رعايت قواعد و مجهز شدن به امكانات و ظرفيتهای زبان و صناعات ادبی شكل میگيرد اما اساسیترين ويژگی شعر خوب و مهم، شعری است جهان شمول و دربرگيرنده، شعري برآمده از خرد جمعی كه از فرديت شاعر در شعرش بازتاب پيدا میكند.
عباسی با اشاره به شعر و ادبیات کهن و غنی ایران، گفت: بهترين و درخشانترين نمونههای شعر و به معنای دقيق شعر حقيقي را در گنجينه شعر كلاسيک فارسي در اختيار داريم، اما ورود به شعر مدرن دريچههای ديگری را به روی ما گشوده است. در واقع فاصله ما از شعر حقیقی به معنای عبور از آن ضمن شناخت امكانات منحصر بفرد آن است و نه تماما پشت كردن به سنت.
عباسی در ادامه به مقالهای از داریوش آشوری اشاره كرد كه به تقسيمبندی شعر، شعرتر و شعرترین پرداخته و گفت: منظور از شعرترين همان شعر حقیقی درخشان و بیتكرار کلاسیک فارسی است و بعد از عبور از دوران كلاسيک، حرف زدن در مورد شعر و شعرتر برای ما راهگشاتر خواهد بود. در دوران خردگرايی با شعری روبهرو هستیم که جزییات زندگی را شامل میشود و به عينيتهای زندگی نزدیکتر است و به طبع مصادیق زندگی روزمره را هم در بر میگیرد.
این منتقد با اشاره به گاردهای مقابل هنر متعد، شعر سیاسی، تحتالشعاع قرار گرفتن زیباشناسی و سایر موارد گفت: در اينگونه مباحث صحبت از هنر متعهد نیست، صحبت از شاعر و هنرمند متعهد است که محصول او شعر و هنر متعهد خواهد بود بدون اینکه اثرش در شعار و ایدئولوژی محدود شده باشد. شعر خردگرا و پرسشگر امروز برتابنده حدیث نفس نیست بلکه بر تابنده فردیت است تا مسايل كاملا شخصی.
عباسی گفت: شعر جايی میان زبان و معنا اتفاق میافتد، شعر نه به تنهایی زبان است و نه به تنهایی معنا. کسی که نثر و دستور زبان را نشناسد شعر خوبی نخواهد گفت؛ ویژگی بارز این مجموعه شناخت خوب شاعر آن از زبان فارسي است.
وی سپس در اشاره به بازههای زمانی شعر معاصر گفت: اگر جریان پویایی امروز وجود داشته باشد، وامدار آرای نيما و شاگردان او و نيز جریانهای سیاسی دهه چهل و پنجاه، جریانهای محفلی و هستیشناسانه دهه 60 و جسارتهای زبانی و فکری دهه 70 است و شاعر توانمند امروزی شاعری است که بتواند از تمام اینها بهره بگیرد و برآیندی از پيشنهادات و تجربيات گذشتگانش باشد.
عباسی در ادامه شعر اول مجموعه را تحليل كرد و آن را شعری موفق و در نوع خود درخشان معرفی كرد و گفت: انسجام ذهنی و محورهای جانشينی در آن به دقت صورت گرفته است. او در بررسی تعدادی از شعرهای بلند مجموعه گفت در تعدادی از شعرهای بلند اين مجموعه، مخاطب با فضایی انضمامی روبهروست؛ فضایی که کلید واژگان مشترک و فضاهای تصویری یکسانی ندارد اما فضای معنایی یکسانی در آنها وجود دارد كه در نهايت اثر يكهای میسازد. سرودن این گونه از اشعار دشوار است و شاعر این مجموعه جز در چند مورد به خوبی از عهده آن برآمده است و برخی از شعرهای درخشان این مجموعه هم در همین فضا اتفاق میافتد.
عباسی به شروع خوب شعرها اشاره کرد و گفت: بايد توجه داشت كه فاصله بین جرقه اول در ذهن تا اجرای آن فرسنگهاست و برخی از شعرها علیرغم شروع خوب، ادامه موفقی ندارد و سطرها هرچند به خودی خود زیبا هستند اما به شعر کمکی نکردهاند.
عباسی افزود: شاعر مجموعه «سرزمين سنگ پشتها» در شعرهايي كه جهان آنها خود ارجاع است عملكرد موفقی دارد بهعنوان مثال اگر گلوله و جنگ در جهان شعر او وارد شده، عليرغم جهان ذهنی، از چنين واژگانی به درستی استفاده شده است. از سویی عادت مرسوم در به كارگيری و پيوند کلمات در شعری دیده میشود به اين صورت كه وقتی کلمه حباب آمده، شاعر حتما ملزم بوده از آب حرف بزند و در ادامه تنگ، ماهی، جزیره، ملوان، دریا و...اين مساله بر خلاف فضاهای متكثر در ساير شعرهای مجموعه، بدون آنكه شاعر متوجه شود او را در يک فضای بسته محدود كرده است.
این شاعر و منتقد در پايان گفت: بيشتر شعرهای کوتاه این مجموعه شعرهای خوب و کاملی است و گاه یک شعر کوتاه و كامل مهمتر از شعری چند صفحهای و زیباست.
فضلزاده شعر سیاسی را میشناسد اما مبارزهای نوینی طراحی میکند
در ادامه جلسه کورش کرمپور به عنوان منتقد دیگر سخنان خود را اینگونه شروع کرد که من درباره کتاب شعر حرف نمیزنم بلکه این شعر است که مرا به سخن وا میدارد.
کرمپور به میراثی از نسلهای قبل اشاره کرد که در آن شاعران جدی درباره شاعران جدی دیگر سخن میگفتند و اظهار کرد: همانطور که در دهه 40 فروغ از اخوان سخن گفته است و در دهه هفتاد شاعرانی از یگدیگر و این بُعد شفاهی سخن ورزی است که میتواند به عنوان مولفهای در برابر ناشر و شعر رسانهای قرار بگیرد و از همین روست که در دهه 70 به عنوان مثال علی باباچاهی و مهرداد فلاح از شاعران آینده سخن میگویند تا در نتیجه کشف شاعر و شعر خوب به تاخیر نیافتد.
کرمپور این سوال را مطرح کرد که چرا «سرزمین سنگ پشتها» و چرا این شاعر در صورتبندی شعر فارسی قرار میگیرد و افزود: این به خاطر جریان ذهنی شاعر است که در ادامه جریان ذهنی شعری است که ما به خوبی میشناسیم.
این شاعر خوزستانی با ارایه مثال کوچکی از شعر مهرداد فلاح گفت: برهم زدن مکانیسم ذهنی و کشف روابط جدید در این شعر اتفاق میافتد و من معتقدم که روابط جدید یعنی ما با ذهنیتی جدیدی روبهرو هستیم و این ذهنیت در شعر هفتاد در پاراگرافها رخ میدهد اما در شعر ساجد فضلزاده در کلیت آثار رخ داده است و ما با شعرهایی معنادهنده مواجهایم.
کرمپور با اشاره به شعر سیاسی و تعریف آن، مطرح کرد: در شعرهای این کتاب اعتراض به معنای کلاسیک آن وجود ندارد، اما شاعر امر سیاسی خودش را مطرح میکند و بیان امر سیاسی هژمونی ایجاد میکند. ساجد فضلزاده انگشت اتهام به سوی کسی نمیگیرد، مرگ بر تو نمیگوید بلکه با تولید گفتمان آن را به چالش میکشد و از نقاط قوت این کتاب همین است و هر جا از امر سیاسی بهره گرفته میشود با شعرهایی تپنده روبهرو هستیم. شاعر شعر سیاسی را میشناسد اما مبارزهای نوینی طراحی میکند و در این امر هوشمندانه عمل میکند.
شاعر مجموعه شعر «ولد زن» بحث مَفصلبندی گفتمانها را مطرح و با اشاره به کتاب عنوان کرد: شاعر مَفصلبندی گفتمانها را تغییر داده است. حیوانات در این کتاب بر خلاف کلیله و دمنه نمادین نیستند بلکه از فیزیک حیوانات برای تعبیر و تصویرسازی استفاده شده است و این رویکردی جدید است؛ شاعر هستیشناسانه در مورد سوژهها صحبت نکرده است بلکه از چیستی سوژهها صحبت شده است.
کرم پور در ادامه سخنانش گفت: در برخی اشعار شاعر مفاهیم را باز آفرینی میکند و گویا مطلبی را از خودش میدزدد که این امر شاعر را محدود میکند و نباید اتفاق بیافتد و همچنین در استفاده از ضربالمثلها و تکه کلامها باید دقت بیشتری داشته باشد و اگر استفاده بهتری از این تکهکلامها نشود به شعر کمکی نخواهد کرد.
این شاعر جنوبی با اشاره به یکی از شعرها از تفاوت قصه و روایت گفت و افزود: هرجا شاعر روایت میکند موفق است و برعکس هرجا قصه میگوید چندان موفق نبوده است که دو شعر این اتفاق میافتد.
کرمپور در خاتمه سخنانش گفت: من تلاش کردم نقدی صورت نگیرد و فقط نکاتی مهم درباره کتاب گفته شود. ژانری برای اشعار پس از هفتاد در نظر نمیگیرم اما این شاعر میراث خوبی از شعر فارسی است که بازآفرینی خوبی با امضای خودش انجام داده است و او تحتتاثیر کسی نیست تحتتاثیر جریانی است که شعر فارسی را به اینجا رسیده است.
در پايان جلسه کوروش کرمپور شعر تیغ را از مجموعه شعر «پروردگارا ایران را به خاطر بسپار» خواند.
جلسه با استقبال و حضور شمار زيادی از شاعران و علاقهمندان شعر تشكيل شد و هرمز علیپور، اکبر قناعتزاده و محمد آشور از ديگر مهمانان حاضر در اين جلسه بودند.
نظر شما