نقش بخش خصوصی و دولتی در ترجمه موازی، طرحهای حمایتی گرنت و تاپ از جمله مواردی بود که در نشست «آسيبشناسی ترجمه صادراتی ايران» از سوی کارشناسان و دستاندرکاران این حوزه مورد بررسی و نقد قرار گرفت.
فعالیت بخش خصوصی در حوزه ترجمه مورد توجه نبوده است
اربابی در این نشست با تاکید بر اهمیت ارتباط فرهنگی با دیگر کشورها برای ترجمه آثار مولفان ایرانی گفت: برای ترجمه آثار نویسندگان ایرانی، ایجاد پل ارتباطی بین تولیدکنندگان فرهنگی در کشور مبداء و تولیدکنندگان فرهنگی در کشور مقصد بسیار با اهمیت است. ترجمه ادبیات کهن، معاصر و فرهنگ غنی ایران همیشه مورد توجه بوده، اما طی 40 سال گذشته با ظهور مفاهیم صدور انقلاب و یا صدور تفکر، قرار بر این بوده که جریان ترجمه با سازوکار بهتری دنبال شود.
وی با اشاره به اهمیت ارائه راهکار برای بهبود وضعیت ترجمه آثار نویسندگان ایرانی، درباره اقدامات انجام شده در این حوزه افزود: طی 40 سال گذشته برای سازماندهی ترجمه کتابهای فارسی به زبانهای دیگر، سازمانهای دولتی متعددی ایجاد شده است. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با ایجاد مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علومانسانی و همچنین تدوین اساسنامه در این حوزه، ازجمله این سازمانهاست. خانه ترجمه موسسه خانه کتاب و مرکز ترجمه حوزه هنری نیز در این بخش فعالیت کردهاند. دو طرح گرنت و تاپ نیز ازطرحهای جدید هستند که به خوبی معرفی نشدهاند.
رئیس انجمن صنفی مترجمان شهر تهران با بیان این مطلب که بخش خصوصی در حوزه ترجمه فعالیتهای قابل توجهی داشته، ادامه داد: بخش خصوصی و آژانسهای ادبی فعال در حوزه ترجمه چندان مورد توجه نبودهاند. با توجه به بیش از چهار ساله فعالیت در حوزه ترجمه تاکید میکنم که موازی کاریهای فراوانی وجود دارد که منجر به هدر رفت بودجههای کلانی شده است و به رعایت هزینه و فایده بیتوجه بودهایم. بنابراین باید پرسید که آیا سازوکار مناسبی برای ترجمه صادراتی ایجاد شده است؟
اربابی گفت: ترجمه آثار نویسندگان ایرانی به دیگر زیانها با توجه به تخصیص بودجه و تدوین اساسنامه، جزو سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. حضور بخش خصوصی در این حوزه را میتوان ناشی از دغدغه بهاصطلاح دلی علاقهمندان و یا حرکت در قالب چارچوب سیاست کلی نظام دانست. بنابراین سیاستگذاری و تعریف استراتژی برای هر دو گروه بسیار مهم است.
وی با اشاره به نبود بانک اطلاعاتی از آثار ترجمه شده فارسی به سایر زبانها افزود: فعالیت پراکنده در حوزه ترجمه آثار و نبود ارتباط بین شبکههای اطلاعاتی یا دستکاری در دادهها ازجمله عوامل موثر بیتوجهی به ایجاد بانک اطلاعاتی در زمینه آثار ترجمه شده از فارسی است. سیاست عمومی در این حوزه در بخشهای مختلف در دستور کار قرار گرفته بهعنوان مثال هدف مرکز ترجمه سازمان فرهنگ و ارتباطات در اساسنامه مرکز کاملا مشخص شده و ترجمه کتابهای علومانسانی و اسلامی هدف اصلی است و ادبیات بههیچ وجه در این اساسنامه جایی ندارد. بنابراین انتظار داریم که گزارش عملکرد این مرکز با شفافیت منتشر شود. این انتظار از مرکز ترجمه حوزه هنری نیز وجود دارد، تا مشخص شود چه حد در ترجمه ادبیات فعالیت داشته است.
رئیس انجمن صنفی مترجمان شهر تهران ادامه داد: نکته قابل توجه در بررسی عملکرد مراکز دولتی فعال در حوزه ترجمه، دخالتهای سلیقهای است. سلیقهها هرچند که در تدوین استراتژیها نقش ندارند اما در اجرای آنها موثرند.
به گفته این فعال حوزه ترجمه، براساس نتایج چند پژوهش، مشخص شده که فعالیتهای دولتی در این حوزه پراکنده و مقطعی است. بهعبارت دیگر با تغییر مدیران، نمیتوان میزان بودجه صرف شده را مشخص کرد.
اربابی گفت: جریان ترجمه یک فعالیت دولتی نیست بهعبارت دیگر جریان ترجمه باید بهگونهای، هدایت شده باشد که دولتها کمترین دخالت، دستکاری و حتی بودجهگذاری را در آن داشته باشند. دولتها گاه با توجه به احساس ضرورت دخالت دارند. طرح «تدا» در ترکیه نمونهای از این دست ضرورتها به شمار میرود که برخی از ناشران و مترجمان ایرانی نیز از این طرح استفاده کردهاند. در طرح «تدا» کتاب از سوی ناشر و یا مترجم خارجی انتخاب و در ازای انتشار اثر، مبلغ توافق شده پرداخت میشود. این جریان طبیعی است اما در ایران فعالیت ما مصداق دویدن روی تردمیل است، همواره به دنبال سیاستگذاری و کنترل بودجه هستیم.
وی بیان کرد: در ایران ناشر و نویسنده ایرانی و مترجم و ناشر خارجی در جریان ترجمه یک اثر حضور دارند اما ارتباط بین این دو چگونه اتفاق میافتد؟ علاوه براین به دنبال ترجمه چه کتابهایی هستیم؟ آیا مخاطبسنجی و ارزیابی شده است؟ موضوع عرضه این آثار نیز بسیار مهم است. چند درصد آثار ترجمه شده در خارج از ایران عرضه شدهاند؟
اربابی با تاکید بر نقش نظارتی دولت در حوزه ترجمه صادراتی بیان کرد: دولت باید بهعنوان سیاستگذار و ناظر بر فعالیتهای بخش خصوصی نقش ایفا کند. این دو رویکرد باید وجود داشته باشد اما بخش خصوصی نیز باید از اختیارات لازم برخوردار باشد.
رئیس انجمن صنفی مترجمان تهران با تاکید بر اهمیت ایجاد زمینه حضور مترجمان علاقهمند به آثار ایرانی افزود: بخشی از ایجا انگیزه در مترجمان خارجی اجرای جوایز جهانی ترجمه از سوی فعالان بخش خصوصی است.
بخش دولتی خود را متولی فرهنگ میداند
در ادامه این نشست لیلی حائری با اشاره به عملکرد سازمانهای مختلف در حوزه ترجمه بیان کرد: طرح تاپ در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و یا طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف ترویج و تشویق ناشران خارجی برای ترجمه و انتشار آثار مولفان ایرانی ازجمله فعالیتها در حوزه ترجمه است.
وی افزود: علاوه بر این طرحها، نباید فعالیت خانه ترجمه و تلاشهای ابراهیمی الوند را فراموش کرد چراکه سهم بسزایی در ترجمه داشت. او با نویسندگان صاحبنام ارتباط میگرفت که قدم بزرگی در مسیر ترجمه بود و موجب شد تا بسیاری از نویسندگان اروپایی و آمریکایی به ایران سفر کنند و ترجمه کتابهای خود را ببینند. مجموع این فعالیتها با تاسیس آژانسهای ادبی و دستاندکاران کتاب با هدف برقراری ارتباط با نویسندگان ادامه پیدا کرد.
مدیر آژانس ادبی کیا با بیان این مطلب که بارها، درباره اجرای طرح تاپ با مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفتوگو کردهام، ادامه داد: ادبیات در این طرح دیده نشده و کتابهای شعاری با اعمال سلیقه برای ترجمه انتخاب میشوند. به گفته برخی از رایزنهای فرهنگی بسیاری از این کتابها به دست مخاطب نمیرسد چراکه با توجه به نیاز مخاطب انتخاب و ترجمه نشده است. حتی بعد از مدتها نیز خمیر میشود. هرچند که ادبیات به تازگی در دایره انتخاب و ترجمه این سازمان قرار گرفته اما خروجی قابل توجهی نداشته است.
حائری گفت: بخش دولتی خود را متولی فرهنگ میداند و بعد از حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب از عقد قراردادهای بزرگ ترجمه مانند 150 عنوان کتاب خبر میدهند اما هیچگاه خروجی این قراردادها را ندیدم.
وی دریاره طرح گرنت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: گرنت نیز با تلاش زیاد دستاندکاران و فعالان بخش خصوصی و با تاکید بر لزوم حمایت و ترویج زبان فارسی شکل گرفت، اما در این زمینه نیز از قراردادهای متعدد و حتی 150 عنوان کتابی صحبت میشود؛ در حالیکه خروجی این اخبار مشاهده نمیشود. قراردادها نیز از اعتبار قابلتوجهی برخوردار نیستند، بنابراین تصور میشود هدف اصلی، عقد قرارداد با ناشران خارجی کمتر شناخته شده و دادن پول به آنهاست.
مدیر آژانس کیا افزود: ناشران خارجی مورد نظر، برای ترجمه آثار مشاهیر ایرانی مانند مرتضی مطهری، مبلغ بسیار ناچیزی را هزینه میکنند؛ بهعنوان مثال، برای مجموعه آثار مرتضی مطهری در مجموع مبلغ 350 دلار در قرارداد آمده و در ازای ترجمه هر کتاب، باید سههزار دلار به ناشر خارجی پرداخت شود.
وی در ادامه ضمن تشریح آغاز فعالیت در حوزه ترجمه آثار نویسندگان ایرانی افزود: تلاش داریم همواره ترجمههایی از فارسی به انگلیسی آماده داشته باشیم، علاوهبراین به ناشران و شناسایی علاقه مخاطبان خارجی در همه ردههای سنی نیز توجه داریم.
حائری درباره راهکارهای کاهش هزینه ناشران ایرانی برای حضور در عرصه بینالمللی با توجه به نپیوستن ایران به معاهده برن بیان کرد: ناشران خارجی به این دلیل که ایران هنوز معاهده برن را امضا نکرده است چندان رغبتی برای همکاری با ناشران ایرانی ندارند، اما به نظر میرسد حضور متوالی در رویدادهای فرهنگی بینالمللی و تلاش ناشر ایرانی موجب میشود تا کتابها دیده شود. علاوه بر این خرید کپیرایت از ناشر خارجی تمایل برقراری ارتباط با ناشران ایرانی را ایجاد میکند.
حضور ناشر ایرانی در عرصه بینالمللی بازگشت سرمایه را در پی دارد
رئیس آژانس ادبی کیا با بیان این مطلب که ورود ناشر ایرانی به بازارهای بینالمللی زمینهساز بازگشت سرمایه است، ادامه داد: راه پیدا کردن به بازارهای بینالمللی و در معرض نقد قرار گرفتن بسیار با اهمیت است.
این فعال حوزه نشر درباره عملکرد برخی دولتها در ایجاد راهکارهایی برای ترجمه آثار نویسندگان گفت: طرح «سه سرزمین و یک زبان» از سوی سفارت سه کشور سوئیس، اتریش و آلمان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اجرا میشود. نویسندگان کتابهایی که برای ایران قابل عرضه است در قالب این طرح شناسایی میشود. نویسندگان این کتابها در قالب تورهایی از ایران بازدید میکنند. این نویسندگان با مترجمان ایرانی ارتباط برقرار میکنند و بسیار بعید است که رایت کتاب این نویسندگان خریداری و آثارشان ترجمه و منتشر نشود.
وی ادامه داد: چرا رایزنیهای فرهنگی برای انجام این برنامهها موفق نیستند؟ اگر بخش خصوصی در نمایشگاههای بینالمللی حضور پیدا نکند و برای نویسندگان ایرانی برنامهریزی نداشته باشد، بعید است که رایزنهای فرهنگی عملکردی در این حوزه پیشبینی کرده باشند. البته به گفته رایزنهای فرهنگی، مهمترین مانع اجرای این دست برنامهها برای نویسندگان ایرانی، دولت است. بنابراین همه این مشکلات اجازه نمیدهد که کتاب ایرانی راه خود را باز کند.
رعایت حق رایت برای مترجم ایرانی پرستیژ است
حائری بیان کرد: رعایت حق رایت برای مترجمان ایرانی نوعی پرستیژ محسوب میشود. تاکید بر این نکته که که فقط کتابهایی که حق رایت آنها خریداری شده را ترجمه میکنند قدم بسیار مثبتی است. مترجمان میتوانند با رعایت حق رایت نویسند در دورههای آموزشی بینالمللی شرکت کنند و دانش خود افزایش دهند.
بخشی از ناکامیها به تلاشهای نمایشی ناشران مربوط است
شحنهتبار در ادامه این نشست گفت: درباره موضوع ترجمه صادراتی و بودجههای سنگینی که دولت طی 40 سال گذشته هزینه کرده بارها بحث شده است و از سوی دیگر بخش بزرگی از این ناکامیها به کوتاهی و تلاشهای نمایشی ناشر ایرانی مربوط میشود.
وی با بیان این مطلب که شاهد کمرنگ شدن تاثیر و حضور بخش خصوصی در نمایشگاههای بینالمللی هستیم، افزود: بعد از 17 سال حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت امسال در این رویداد فرهنگی شرکت نمیکنم و به نظر میرسد که بخش دولتی مجددا به دلیل توان مالی حضور پررنگتری دارد. بنابراین ترجیح میدهم درباره موضوع فرانکفورت صحبت نکنم.
مدیر انتشارات «شمع و مه» با انتقاد از عملکرد دولت و رایزنهای فرهنگی در حوزه فرهنگ گفت: به نظر میرسد که دولت در بخش فرهنگ، طرحهایی که با بودجههای میلیاردی ایجاد کرده از بین میبرد و دوباره از نو و با بودجه کلان دیگری طرحهایی را ایجاد میکند. برخی ناشران فعالیتهای زیادی را با صرف بودجههای میلیاردی انجام دادهاند اما خروجی قابلتوجه نیست. دریافت حمایت اندک از دولت برای بخش خصوصی، بسیار فرسایشی است بهطوری که تامین این حمایت ناچیز خارج از بروکراسی اداری و سلیقه ایرانی، آسانتر است.
گرنت و تاپ باید درست اجرا شود
وی ادامه داد: از ایده دو طرح گرنت و تاپ راضیام، اما به شرطی که درست اجرا شود. ماهیت گرنت بسیار خوب است اما بعد از اجرا نشان داد که موجب فرسودگی میشود و نهتنها انگیزهای ایجاد نمیکند؛ بلکه نتیجه عکس دارد و زمینه از بین رفتن وجه ادبی ایران در دنیا میشود. در حالی که ادبیات و همچنین نویسندگان ایران در مقایسه با ادبیات دیگر کشورها داشتههای فراوانی دارد. بنابراین به نظر میرسد که دولت ایران به انتقال ادبیات اهمیتی نمیدهد.
بزرگترین حمایت دولت دخالت نکردن است
به گفته این فعال حوزه نشر، دولت مستقیما به بخش خصوصی کمک نمیکند اما برای فعال فرهنگی بخش دولتی 20 برابر هزینه میکند. ماهیت سیستمها در ایران دولتی است بنابراین بزرگترین کمک دخالت نکردن است.
مدیر انتشارات شمع و مه با انتقاد از عملکرد ناشران در جریان معرفی آثار نویسندگان افزود: ناشران در کشورهای موفق در انتقال فرهنگ و صادرات ادبیات تقش اساسی را داشتهاند. مشکلات اقتصادی ناشر ایرانی دلیل نمیشود تا بودجه اندکی را که در اختیار دارد در این زمینه هزینه نکند. از سوی دیگر در فضایی که ناشران فعالیت قابلتوجهی انجام نمیدهند چشمها، انتظارات و انتقادها به سوی ناشران فعال است. این نوع نگاه عوارض متعددی را به دنبال دارد بنابراین باید همواره مراقب بود.
شحنهتبار ادامه داد: قرار نیست ناشر خصوصی نقد شود. ناشران خصوصی در بخش بینالملل به این دلیل که از تعداد انگشتان یک دست کمتر هستند بسیار مورد توجهاند، گویا همه ناکامیهای 100 سال گذشته از چشم این ناشران دیده میشود. این ناشران علاوه بر تحمل مشکلات فراوان در خارج از کشور باید پاسخگوی این عده نیز باشند. در حالیکه هیچگاه از ناشران دولتی و یا رایزنهای فرهنگی درباره عملکردشان پرسیده نمیشود.
وی با تشبیه فعالیت فرهنگی به صنعت خودروسازی افزود: فعالیتهای فرهنگی در ایران بسیار به صنعت خودروسازیمان شباهت دارد. درحالیکه میلیاردها دلار هزینه میشود، اما خروجی در حد سمند و پراید است. به نظر میرسد با توجه به وضعیت فعلی، شرایط فعالیت در بخش نشر به مرور دشوارتر میشود.
ادبیات ایران در ابعادی از سینمای ایران جلوتر است
شیوا مقانلو نیز در ادامه این نشست گفت: بخش عمده نویسندگان ایرانی از هیچ حمایتی برخوردارد نیستند؛ درحالیکه به متولی و حامی نیاز دارند. فکر میکردم طرح گرنت برای حمایت از نویسندگان این آثار ایجاد شده است اما خبری از این حمایت نیست.
وی با مقایسه وضعیت ادبیات و سینمای ایران بیان کرد: سینمای ایران از وجوهی نسبت به ادبیات جلوتر است. زمانی که آثار کیارستمی در دنیا شناخته شد، سینمای ایران بر سر زبانها افتاد و دنیا عادت کرده که در فستیوالهای بینالمللی مانند آکادمی اسکار از ایران نیز فیلم بخواهند. هرچند که حضور ایران به اصطلاح ویترینی است.
این نویسنده ادامه داد: اگر فیلم اصغر فرهادی در فرانسه اکران میشود، پول این اکران وارد چرخه مالی سینمای ایران نمیشود. البته سینمای ایران به دلیل جلوگیری از اکران فیلمهای خارجی، از ادبیات عقب است چراکه در ادبیات آثار بسیاری ترجمه شده و میشود.
به گفته این نویسنده، باید بپذیریم، تا مدتها چرخه مالی در ادبیات ایران وجود نخواهد داشت. ادبیات کودک شناخته شده است و ناشران در نمایشگاههای بینالمللی به دنبال این حوزه از ادبیات ایران هستند در حالیکه محال است این اتفاق برای ادبیات بزرگسال بیفتد.
مقانلو درباره حضور و دخالت دولت در حوزه نشر و بهویژه ترجمه افزود: دو بخش دولتی و خصوصی میتوانند همکاری داشته باشند. نمونه بینالمللی این همکاری، انتشار یک قرن نشریه کودک در ترکیه است. راهکار را صاحبان قدرت در عرصه اجرایی باید ارائه کنند.
مردم لهستان ادبیات ایران را دوست دارند
درتا سواپا؛ مترجم لهستانی رمانهای ایرانی در ادامه این نشست درباره تجربه و انگیزه اصلی خود برای ترجمه آثار ایرانی گفت: مهمترین دغدغه من برای مطالعه ایرانشناسی، ایجاد زمینهای برای آشنایی لهستانیها با فرهنگ ایران بود. رمان و داستان نیز برای این آشنایی بهترین راه ارتباطی است.
این مترجم لهستانی اضافه کرد: بعد از ترجمه کتاب گلی ترقی متوجه شدم که علاقه برای آشنایی با فرهنگ ایرانی در بین مردم لهستان زیاد است اما دولت چنان حمایت نمیکند و از سوی دیگر تعداد مترجمان نیز اندکاند.
وی درباره دیدگاه مخاطب لهستانی درباره ترجمه آثار نویسندگان ایرانی افزود: بسیاری از مردم لهستان مطالعه آثار نویسندگان ایرانی را دوست دارند.
برای رعایت حق رایت تحت فشارم
مژگان دولتآبادی مترجم آثار ترک نیز در ادامه این نشست گفت: رعایت کپی رایت را اصل قرار دادهام و با توجه به اینکه دولت هدفگذاری و سیاستگذاریهای خود را دارد، بهعنوان مترجم تلاش کردم مسیر را هموار کنم.
وی افزود: بسیاری از همکارانم نیز به دلیل توجه من به رعایت حق رایت معترض هستند چراکه تصور میکنند این رویکرد آنها را تحت فشار قرار میدهد.
نظرات