در مثالی دیگر؛ تا چند قرن اخیر بیمارانی بودند که بر اثر برخی مشکلات قلبی جان خود را از دست میدادند اما امروزه درمانهایی حتی بدون عمل باز جراحی انجام میشود که افراد میتوانند سالها به زندگی خود ادامه دهند.
همچنین این روزها در علم پزشکی بشر صحبت از ساخت عضوی جدید و جایگزین برای انسانهایی میشود که در سوانح و یا در اثر بیماری یک عضو خود را ازدست دادهاند. حتی تا چندی پیش اخباری مبنی بر پیوند سر روی یک بدن سوژه داغ رسانهها بود که قرار بود 80 پزشک آن را در یک اتاق عمل فوق تجهیز شده انجام دهند. اکنون به آرامی باید نوید آن را بدهیم که با پیشرفتها و تجهیزات امروزی انسان نباید نگران قطع عضو و یا ابتلا به بیماریهای مهلک مانند سرطان و یا ایدز باشد؛ چراکه جهش عظیمی در به کارگیری سلولهای بنیادی و نسل جدید داروها باعث شده که کمترین آثار از بیماری در فرد یافت شود.
کتاب تاریخ «علم پزشکی» نوشته ویلیام باینوم به روایت سرگذشت این علم از یونان باستان تا عصر حاضر میپردازد. در این سیر تحول انسان ابتدا با علمی سروکار داشته که آمیخته با خرافات و موجودات فرازمینی بود اما امروزه شاهد شیوع ویروسی به نام اچ آی وی میشود که در یک دورهای جهان را مبهوت خود کرده بود و بسیاری از دولتها تا سالها به علت نوع انتقال آن آمار دقیقی از مبتلایان را ارایه نمیدادند.
در واقع این اثر دانشنامهای است به سیر تاریخی علم پزشکی به ویژه در یونان باستان پرداخته و فهیمه مخبر دزفولی آن را ترجمه کرده است.
ویلیام بایوم از جمله مورخانی است که در حوزه تاریخ علم پزشکی تحقیقات وسیعی داشته است. از تالیفات متعدد وی میتوان به آثاری چون «فرهنگ تاریخ علم» در سال 1981، «علم و طبابت در قرن نوزدهم» در سال 1994، «فرهنگ اعلام پزشکی» در پنج جلد به همراه همسرش هلن باینوم در سال 2007 اشاره کرد.
دانشگاه یورک انگلستان به پاس خدمات این مورخ در حوزه دانش پزشکی سالانه جایزهای را به نام وی برای پژوهشگرانی اهدا میکنند که در حوزه مطالعات تاریخ پزشکی و دیگر علوم فعالیتهای گسترده دارند.
در بسیاری از اسناد آمده است که پیشینیان برای درمان بیماریها به موجودات فرازمینی و خرافات متوسل میشدند تا حدی که قبل از عصر پزشکی در یونان باستان، علم پزشکی علمی دینی محسوب میشده است. باینوم یکی از معدود مورخانی بود که در تحقیقاتش خرافه و موجودات فرازمینی را از علم پزشکی جدا کرد و با پرداختن به عصر پزشکی در یونان باستان به رویکرد غیر دینی این علم پرداخت.
کتاب «تاریخ پزشکی» جزو آن دست آثاری است که ویلیام باینوم در این اثر با بیانی روان و گاه طنز آمیز شوق مطالعه را در مخاطب برمیانگیزد. او دو هزار و پانصد سال تاریخ پزشکی را به اختصار ولی بسیار عمیق عرضه میکند.
با اینکه عنوان کتاب «تاریخ پزشکی» است؛ مخاطب انتظار دارد نویسنده پژوهشی همهجانبه در علم پزشکی داشته باشد و تاریخ تمدنهای بزگی چون هند، چین، مصر و ایران باستان را هم در پژوهشهای خود گنجانده باشد. اما باید گفت هدف نویسنده از تالیف این کتاب تاریخ پزشکی در یونان و تاثیر آن بر پزشکی در غرب است که این هدف با عنوان کتاب مغایرت دارد.
نقد کوتاهی بر کتاب
نویسنده تاریخ پزشکی را در جدولی به پنج دوره و بخش تقسیم کرده است که عبارت است از پزشکی بالینی، پزشکی کتابخانهای، پزشکی بیمارستانی، پزشکی اجتماعی و پزشکی آزمایشگاهی. یکی از نقدهایی که شاید میتوان بر این کتاب داشت این است که نویسنده در بخش تاریخ پزشکی کتابخانهای به فعالیتها و تلاشهای پزشکان مسلمان در تالیف دایرهالمعارف پزشکی اشاره کرده است؛ اما پیشرفتهای پزشکی را در تمدن اسلامی به پزشکی کتابخانهای محدود کرده در حالیکه پزشکان مسلمان علاوهبر کسب توفیق در پزشکی بالینی و کتابخانهای، در پزشکی آزمایشگاهی و بیمارستانی هم پیشرفتهای درخور توجهی داشتند.
باینوم در مقدمه کتاب «تاریخ پزشکی» آورده است: «پزشکی در جامعه شامل تاکید بر اهمیت زیستمحیطی آب پاکیزه، دفع پسماند، برنامه واکسیناسیون بهداشت و امنیت در محیط کار و همچنین بررسی روند بیماریها و رابطه آنها با تغذیه، عادتها و عوامل محیطی است. پزشکی آزمایشگاهی بیشتر در آزمایشگاه انجام میشود و ظاهرا به معنای داروهای بهتر و شناخت سازوکارهای بدن است که میتواند سبب بهبود تشخیص و درمان شود.»
داستان زیبای پنیسیلین
این اثر در شش فصل تدوین شده است. نویسنده در بخش آخر کتاب به پزشکی در دنیای جدید در عصر حاضر پرداخته است. حول تحقیقات وی شامل تجهیزات بیمارستانها و نحوه مراقبت از بیماران همچنین کشف داروها و واکسنهایی است که به یکباره جهشی عظیم در علم پزشکی به وجود آورد.
در بخشی از این فصل میخوانید: «پنیسیلین احتمالا دارویی جادویی تمام زمانها بوده است و داستان آن بر جذبهاش افزوده است. در سال 1928 الکساندر فلمینگ با کپکی که بر روی یک ظرف پتری باز رشد یافت، پنیسیلین را کشف کرد. اما تا یک دهه کمابیش به آن توجهی نشد. با آغاز جنگ جهانی دوم هاوارد فلوری پروفسور پاتولوژی در دانشگاه آکسفورد و گروه همکارانش ماموریت یافتند تا در جستوجوی درمان جدید برای عفونتهای باکتریایی باشند. پنیسینین جزو مواد انتخابی آنان و چارهای موقت برای زمان جنگ بود. آنان مقدار مناسبی از این کپک ارزشمند را جدا کردند تا نشان دهند که تاثیر آن قطعی است.»
و اما...
در انتهای این فصل باینوم به کشف ویروس اچ آی وی و سیر دیدگاههایی میپردازند که دولتمردان نسبت به آن داشتند.در ادامه میخوانید: « ایدز درسی هدفمند درباره موقعیت مراقبتهای بهداشتی بازارگرای جدید بود. در زمان پیدایی این بیماری به شکل بدخیم در دهه 1980 و به صورت گسترده در مردان همجنسگرا و معتادان تزریقی در آمریکا، ایدز نماد قوت و ضعف مراقبتهای بهداشتی معاصر شد. چون این بیماری در کشورهای ثروتمند پیدا شد، تحقیقات بیومدیکال به سرعت انجام شد. هرچند بعضی از رهبران مذهبی اصرار داشتند آن را به سادگی عذاب خداوند بر همجنسگرایان و سایر گنهکاران بدانند.»
کتاب«تاریخ پزشکی» در 232 صفحه، در یکهزار نسخه تابستان سال جاری از سوی نشر سینا وارد بازار کتاب شد.
نظر شما