حسن ذوالفقاری، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس میگوید: مطالعه در حوزه قصهشناسی یک فرایند است که در کشور ما خیلی دیر رشد پیدا کرد و همین حالا هم مردم خیلی کم با این پدیدههای علمی آشنا هستند یا حتی محققانی که علاقهمندند و فرهنگهای بومی خودشان را جمعآوری کنند، هیچ وقت دست به طبقبندی قصهها و یافتههای خود نمیزنند!
او ادامه داد: در این درس دانشجویان باید یاد بگیرند که اولا چطور باید درباره این حوزه مطالعه کنند و روشهای مطالعه در داستانهای عامه یعنی قصهشناسی را یاد بگیرند. ثانیا با نظریههای ادبی که در حوزه نقد ادبی برای مطالعه بهتر قصهها و افسانهها وجود دارد، اعم از ساختارگراها، آنهایی که در حوزه اسطورهشناسی کار کردهاند، نشانهشناسی و ... آشنا شوند و بتوانند با رویکردهای مختلف به قصهها بپردازند و تحلیل و طبقهبندی کنند، روشهای طبقهبندی موجود را بشناسند؛ یعنی درواقع یک نگاه علمی به قصه داشته باشند. همچنین تاریخچهای از سیر قصهها و افسانههای شفاهی-آنهایی که به شکل مکتوب در ادبیات خودمان وجود داشته یا آنهایی که الان به صورت شفاهی در زبان و سینه مردم است- را بدانند، با پژوهشگران مهم این حوزهها یعنی حوزه افسانهشناسی، قصهشناسی و داستانهای عامه آشنا شوند، نمونههایی از این افسانهها و قصهها راموردی بخوانند و نقد و تحلیل کنند، متون را ببینند و با متن آن آشنا شوند. اینها از اهداف این کلاسها بوده و معمولا در کلاسها اینها کار را میکردیم.
کتاب «ادبیات داستانی عامه» هم درواقع همان محتوای کلاسهای ماست که تبدیل به کتاب ادبیات داستانی عامه شده است.
هدف کتاب «ادبیات داستانی عامه» توانمندکردن مخاطب در حوزههای نظری
ذوالفقاری هدف کتاب «ادبیات داستانی عامه» را توانمند کردن مخاطب در حوزههای نظری این رشته خواند و اضافه کرد: یک بخش کتاب مسائل نظری و یک بخش آن هم مسائل مربوط به داستاننماها و درواقع معرفی داستان نماهاست. در بخش نظری شیوهها و روشهای طبقهبندی قصهها، سیر تاریخی آنها و... را توضیح دادهایم و در بخش دوم هم 40 تا از داستانهای مکتوب را به صورت دورهای آوردهایم. یعنی از دوره سلجوقی شروع کردهایم و تا دوره معاصر افسانههای مکتوبی که در میان مردم بوده، نقالی میشده یا به هر طریقی مورد توجه مردم بوده و میخواندند، مثل «امیرارسلان»، «چهار درویش»، «حسینکرد شبستری»، «سمک عیار» و قصههایی از این قبیل را معرفی کردهایم. البته ضمن معرفی این قصهها، نمونه متن را هم آوردهایم، چون ممکن است بعضی از این قصهها چاپ سنگی باشند یا به هر دلیلی در دسترس نباشند. دانشجو باید به هر طریقی بتواند در حد یک یا دو صفحه با متن اینها از نظر زبانی، مسائل محتوا و... آشنایی پیدا کند.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس به اختصاص بخشی از این کتاب برای داستانها و افسانههای شفاهی اشاره کرد و گفت: لازم به ذکر است که بخش دیگری هم هست که مربوط به داستانها و افسانههای شفاهی مردم است و اینها که به شکل مکتوب در ادبیات ما نبوده، جمعآوری و گردآوری شده است. 15 تا از افسانههای خیلی مشهور فارسی را از میان صدها افسانه موجود در ایران انتخاب و معرفی کردهایم، داستان آن را به صورت خیلی مختصر و کوتاه آوردهایم و نقد کوتاهی بر آن هم نوشتهایم -تا هم دانشجو را با این افسانهها آشنا کنیم، چون این داستانها درواقع افسانههای مادر و قصههای مهم ما هستند- و هم اینکه این دانشجویان با شیوههای نقد و بررسی این قصهها آشنا شوند.
«ادبیات داستانی عامه» برای همه مخاطبان قابل استفاده است
ذوالفقاری درباره مخاطبان این کتاب هم عنوان کرد: درواقع این کتاب نه تنها برای دانشجویان رشته ادبیات عامه که برای همه مخاطبان قابل استفاده است. یعنی ما کتاب را به گونهای طراحی کردهایم که هم بتواند نقش یک کتاب درسی را ایفا کند و هم یک کتاب خواندنی برای عامه مردم باشد که از طریق آن با بخشی از میراث کهن شفاهی، فرهنگی و عامه آشنا شویم.
این نویسنده و پژوهشگر درباره وضعیت رشته و گرایش زبان و ادبیات عامه گفت: پیشنهاد تاسیس گرایش زبان و ادبیات عامه از طرف دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفته و مصوب شده، در حال حاضر در همه دانشگاههای کشور قابل اجراست و حتی بعضی از دانشگاهها در این گرایش دانشجو میگیرند. خود ما در دانشگاه تربیت مدرس سه دوره است که در این گرایش دانشجو میپذیریم. اولین دوره آن در سال تحصیلی 94- 93 شروع به کار کرد که در نتیجه آن 4 نفر دانشجو در این گرایش داشتیم که سال گذشته فارغالتحصیل شدند و پایاننامههای خود را هم در زمینههای ادبیات عامه، منتهی با یک نگاه و بررسی کاملا علمی نگاشته و دفاع کردند.
او ادامه داد: چون ضعف فرهنگ و ادبیات عامه در کشور ما این است که مطالعات ما به گردآوری و آن هم گردآوری نادرست ختم میشود و تحلیل و طبقهبندی علمی و آکادمیک صورت نمیگیرد، ما به کمک رویکردهای جهانی آنها را با فرهنگ بومی خودمان انطباق دادیم. چون ممکن است خیلی از اینها با آن رویکردی که ما معرفی کردیم، انطباق کامل و صد درصد نداشته باشد، بنابراین همینجا ذهن دانشجو یا خواننده را به این طرف میبریم که ما میتوانیم این قصهها و افسانهها را با نگاه بومی خودمان هم بررسی و مطالعه کنیم.
آموزش روشها و متدهای علمی برخورد با ادبیات شفاهی
وی افزود: البته میدانید که مطالعه در حوزه قصهشناسی یک فرایند است که در کشور ما خیلی دیر رشد پیدا کرد و همین حالا هم مردم خیلی کم با این پدیدههای علمی آشنا هستند یا حتی محققانی که علاقهمندند و فرهنگهای بومی خودشان را جمعآوری میکنند، هیچ وقت دست به طبقبندی قصهها و یافتههای خود نمیزنند. گاه حتی نمیدانند که قصهها و روایتها را چگونه جمعآوری کنند. ما در این کتاب در واقع به مخاطبان روشها و متدهای علمی برخورد با ادبیات شفاهی را آموزش میدهیم، که چگونه اینها را بومی کنند.
ذولفقاری درباره ساختار کتاب «ادبیات داستانی عامه» عنوان کرد: بنای ما در این کتاب- چون یک متن آموزشی بوده- بر اختصار بوده است؛ و الا حجم قصهها و افسانههای ما خیلی بیش از این است. ما در این کتاب 40 اثر را منتخب کردیم و برای هر کدام هم خیلی فشرده سعی کردیم اطلاعات مهم را بیاوریم، نه همه اطلاعات را چون کار خیلی سنگین و عظیمی است. افسانههای شفاهی ما بسیار زیاد هستند و ما میخواستیم یک نمونه از قصههای مکتوب شفاهی ادبی را که در ادبیات ما بوده و به صورت شفاهی در بین عامه رد و بدل میشود بیاوریم وگرنه امید است که محققان، علاقهمندان، مخاطبان و همین دانشجویانی که در این گرایش تحصیل میکنند در آینده این کار را ادامه بدهند. در نتیجه مقصود این است که اگر کسی خواست افسانههای محلی منطقه خودش را جمع کند، روشی برای جمعآوری داشته باشد.
وی در پایان از یک کتاب در دست انتشار خود خبر داد و افزود: کتابی در دست چاپ دارم که یک طرح پژوهشی با عنوان «افسانههای پهلوانی ایران» است و در آن 60افسانه پهلوانی ایران کار شده است.
مسئولیت چاپ این کتاب با پژوهشگاه فرهنگ و هنر وزارت ارشاد بوده که قرار بود دو سال پیش چاپ شود، ولی هنوز چاپ نشده و انتظار میرود که همین روزها چاپ شود.
نظر شما