«همسفران ققنوس» خاطرات 15 تن از مدیران ارشد صنعت نفت در دوران دفاع مقدس را روایت میکند.
ستاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس وزارت نفت، به عنوان متولی تدوین تاریخ شفاهی صنعت نفت در طول هشت سال جنگ تحمیلی، درنظر دارد با ثبت و انتشار خاطرات، دیدگاهها و گفتههای مدیران ارشد و پیشکسوت صنعت نفت، بخش مهمی از تجربیات مدیریتی آنان را در دوران حساس و بحرانی دفاع مقدس که یکی از مهمترین و حساسترین فرازهای تاریخ صنعت نفت بوده را به نسل امروز و آینده و علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران منتقل کند.
در این کتاب پس از یک مقدمه، خاطرات 15 تن از مدیران ارشد صنعت نفت در دوران دفاع مقدس به نامهای حشمتالله ابراهیمی فرسنگی، حسین افتخاری، بهروز بوشهری، حیدر بهمنی، داود پورضیایی، محمدحسن تولایی،محمدجواد خوشنویس انصاری، بهمن سروشی، مظفر سهرابی، محمود شریفیان، اسدالله صالحیفروز، محمود صرافپور، محمدجواد عاصمیپور، سیدرضا کساییزاده و جعفر مدنیزادگان در قالب گفتوگویی ارائه شده است.
مقاومت پالایشگاه اصفهان زیر آتش حملات دشمن
بخش اول کتاب به بیان خاطرات حشمتالله ابراهیمی فرسنگی؛ مدیر پالایشگاه اصفهان در دوران دفاع مقدس میپردازد. در بخشی از این خاطرات درباره تعداد حملات دشمن به پالایشگاه و خسارات ناشی از آن، آمده است: «در مجموع پالایشگاه اصفهان، نه بار مورد حمله دشمن واقع شد که پنج مورد از این حملات بسیار شدید بودند. در یکی از این حملهها، واحد شماره 1 تقطیر را زدند، این حمله از فاصله بسیار دور صورت گرفت، به نحوی که اصلا هواپیما را ندیدیم. با دقت وسط برج را زد و کل برج و قسمتهای آن از بین رفت. به یاد میآورم که در سال 1366، دشمن واحد تقطیر را مورد حمله قرار داد و موشک وسط برج اصابت کرد و موجب خسارت شد. البته واحدهای سرویسدهنده، دیگهای بخار، تهیه آب و ... همیشه مورد حمله دشمن واقع میشدند. در پی این حملات، یکی از بویلرهای بخار (استیم درام) مورد اصابت ترکش قرار گرفت و مجبور به جوشکاری آن شدیم؛ اینکار بسیار حساس بود و با همکاری وزارت نیرو انجام شد. همچنین یکی از بویلرها نیز از میان رفته بود که نیروهای پالایشگاه توانستند جایگزین آنرا بسازند.»
حمله به پالایشگاه آبادان در روزهای ابتدایی جنگ
بهمن سروشی؛ رئیس ستاد و معاون مدیر مناطق نفتخیز جنوب، از دیگر افرادی است که خاطراتش در این کتاب ثبت شده است. در بخشی از این خاطرات درباره حمله به پالایشگاه آبادان در روزهای ابتدایی جنگ، میخوانیم: «شهید تندگویان به اتفاق مهندس ابوترابی مدیر شرکت مهندسی ساختمان شرکت نفت، مهندس معینفر وزیر سابق نفت و مهندس سادات مدیر وقت شرکت ملی گاز، برای بازدید از مناطق آسیبدیده به اهواز آمدند. در دفتر مهندس گرانمایه مدیر پالایشگاه آبادان و با حضور این افراد، جلسهای تشکیل شد؛ پس از مشخص شدن خسارت دو میلیارد دلاری وارد شده به پالایشگاه، در مورد بازسازی آن نیز صحبت شد. پس از جلسه همراه با شهید تندگویان، مهندس بوشهری، مهندس یحیوی و مهندس سادات برای بررسی اوضاع، رهسپار منطقه شدیم. البته شهید تندگویان از من و مهندس سادات خواست که در آبادان بمانیم.
با توجه به اینکه خانوادهام را به یزد فرستاده بودم و پدرم در بیمارستان بستری بود، از شهید تندگویان درخواست کردم برای رسیدگی به پدرم، یکروزه به یزد بروم. او موافقت کرد و من به سمت یزد حرکت کردم. لحظهای که به یزد رسیدم، از وزارتخانه اطلاع دادند که سریع باید بازگردم به اهواز که حادثهای ناگوار رخ داده است! چند ساعت بعد از دیدار با خانواده، به سرعت به سمت اهواز حرکت کردم و متوجه شدم متاسفانه شهید تندگویان و مهندس بوشهری و مهندس یحیوی و دو نفر از همراهانشان توسط متجاوزان بعثی اسیر شدهاند.»
نخستین چاپ از کتاب «همسفران ققنوس؛ خاطرات پیشکسوتان صنعت نفت در 8 سال دفاع مقدس» در 214 صفحه از به همت ستاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس وزارت نفت منتشر شده است.
نظر شما