در حیاط بزرگ باغ فردوس مقابل ساختمان و در ورودی موزه سینما پس از مصاحبه کوتاهی که خبرنگاران با کارگردانان این 9 مستند انجام دادند پوستر جمعی این فیلمها رونمایی شد. این 9 کارگردان یکی پس از دیگری در مقابل پوستر جمعی قرار گرفت و امضای خود را به ثبت رساندند. بعد از مراسم رونمایی پوستر، امضا و عکس، در سالن موزه سینما تیزری که هرکدام از این مستندسازان در حد دو یا سه دقیقه ساخته بودند در قالب یک تیزر کلی برای عموم به نمایش در آمد.
«همایون» روایتگر صنعتیزاده بودن است
پیروز کلانتری یکی از کارگردانا مجموعه مستند پرتره «چهرههای ایرانی» درباره همایون صنعتیزاده از بنیانگذاران موسسات اقتصادی و فرهنگی در یران مستند پرتره «همایون» را ساخت.
کلانتری در گفتوگو با ایبنا درباره این مستند پرتره بیان کرد: همایون صنعتیزاده شخصی است که هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن کارهای بسیاری انجام داده است و مهمترین کار او که تاثیری تاسیسی دارد و به یک معنا صنعت نشر را وارد فاز تازهای کرد، و انتشارات فرانکلین را راه انداخت، آن را تبدیل به یک نهاد کرد و چرخه نشر را به وجود آورد؛ یعنی هم انتشارات و هم چاپخانه راهاندازی کرد و به این معنا چرخه نشر را ایجاد کرد. او شیوههای مدیریتی خاص خودش را داشت. فیلم بیشتر از آن که درباره کارهای مختلف صنعتیزاده باشد درباره همایون صنعتیزاده بودن است؛ یعنی بیشتر به شخصیت او میپردازد و سعی میکند در عین حال که فعالیتهای او را پوشش میدهد به وجوه شخصیتی او نیز بپردازد.
پیروز کلانتری
وی درباره سختی ساخت مستند مطرح کرد: سختی این کار برای من به عنوان یک کارگردان این بود که صنعتیزاده علی رغم اهمیتی که در مدیریت و نشر ما دارد خیلی کم شناخته شده است و بنابراین من باید ابتدا او را معرفی میکردم؛ ولی علاقه اصلی من در کارهایم کار اطلاعرسان ساختن نیست، بلکه بیشتر مواجهه با یک شخصیت یا موضوع است. مواجهه به این معنا که ذهنیت خودم و گفتوگوی خودم را با موضوع نشان دهم. تلفیق این دو کار یعنی هم معرفی و اطلاع دادن و هم مواجهه با آن داشتن، کار راحتی نیست و معمولا ممکن است هر دو از دست برود یا هر دو ۵۰ درصد انجام شود. تلاش من این بود که این کار را انجام دهم.
این مستند ساز در ادامه بیان کرد: گفتار من و آنچه که من با صدای خودم میگویم روایت من از همایون صنعتیزاده است. شعر او چندان اهمیتی برای دیگران ندارد درصورتی که برای من این اشعار بخشی از همایون صنعتیزاده است. اساسا او در دوره قبل از انقلاب فعالیت داشت اما روایت من از بعد از انقلاب است و ارجاعاتی به کرمان و زندگی روزمرهصنعتیزاده. بیشتر این مستند روایتهای مردمگرایی او و رابطه صنعتیزاده با اقلیم است.
پیروز کلانتری در پایان گفت: ساخت فیلمهای مستند در جامعه نیاز است اما احساس نیاز در مخاطب ایجاد نشده است. فیلمهای مستند موضوع محور ست و مخاطب با توجه به موضوع مورد علاقه خودش به سمت آن میرود.
گفتنی است نقطه اشتراک این آثار، 9 مستند پرتره از چهرههای ادبی معاصر ایران است. این مستند پرترهها شامل «گلدونه، مش رحیم، صغرا و دیگران» به کارگردانی همایون امامی، «زنبورک در گام مینور» اثر مریم سپهری، «همایون» ساخته پیروز کلانتری، «سلطان بیتاج و تخت بخارا» به کارگردانی مسعود جعفری منجیلی، «در جستجوی صبح» اثر مهرداد شیخان، «او مثل هیچکس نیست» ساخته سید هادی موسوی، «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» اثر هومن ظریف، «یکی بود یکی نبود» به کارگردانی غلامرضا کتال، «مکتب سقاخانه به روایت پرویز تناولی» ساخته امیر حسین بهبهانی است.
نوع کار کردن دهباشی عجیب است
علی دهباشی روزنامه نگار، نویسنده و سردبیر مجله بخارا که خود سعی در شناساندن و معرفی آثار و زندگی بزرگان فرهنگ، ادب و هنر ایران و جهان داشتهاست اکنون خود در این مرتبه قرار گرفته و مسعود جعفریمنجیلی مستند پرتره «سلطان بیتاج و تخت بخارا» که درباره علی دهباشی است را ساخت و جزو 9 مستند پرتره مجموعه «چهرههای ایرانی» قرار دارد.
مسعود جعفری گارگردان مستند پرتره «سلطان بیتاج و تخت بخارا» در گفتوگو با ایبنا درباره ساخت این فیلم گفت: من برای ساخت اثر دیگری سراغ علی دهباشی رفتم که آن طرح به سرانجام نرسید؛ پس از این که کمی با او نشست و برخاست داشتم و در شبهای بخارا شرکت کردم متوجه شدم نوع کار کردن دهباشی عجیب است به گونهای که هیچکدام از افرادی که در سایر مجلات کار میکنند به این شکل نیستند؛ یعنی سایرین دفتر و دستکی دارند اما او همه کارها را خودش انجام میدهد و اگر کاری به کسی محول کند حتما سراغ آن میرود و از درست انجام شدن آن اطمینان حاصل میکند.
او در ادامه افزود: گویی او نشریه دانشجویی منتشرمیکند ولی مجلهای است که در تمام ایران و برخی کشورهای خارجی دیده میشود. البته پیش از این چند کار نیز درباره دهباشی ساخته شده بود، من نمیخواستم در این فیلم همانند سایر فیلمهای پرتره که در آن صرفا به گفتوگو میپردازند باشد بلکه قصد داشتم روند کار و زندگی روزمره او را به تصویر بکشم. فکر میکردم ساخت این مستند پرتره چهار ماه به طول انجامد ولی عملا چهار سال زمان برد.
این مستندساز درباره سختیهای ساخت مستند بیان کرد: من خودم تا به حال با سینما حقیقت کار نکردم. ساخت فیلم مستند کمی دشوار است؛ یعنی فرد هم باید تهیه کنند و سرمایه گذار باشد و هم کارگردان، همچنین تمام کارهای آن را خودش انجام دهد. زمانی که فیلمی برای فروش به تلویزیون میسازی ناچار هستی اسم چند نفری را به عنوان عوامل فیلم بنویسی اما در کاتالوگ این فیلم تقریبا در اکثر بخشها اسم من نوشته شده است.
مسعود جعفری در پایان درباره مخاطبان فیلمهای مستند گفت: این کار هنر و تجربه قدمی مفید و مهمی است که برای نمایش و اکران آثار مستند برداشته است. برنامههایی برای معرفی گذاشتهاند و این کارها به مرور زمان نتیجه میدهد. دیدن مستند مانند هر چیز دیگری باید جزو فرهنگ مردم شود. در بین مردم عادت شد که فیلمهای مستند را در تلویزیون ببینند.
مسعود جعفری منجیلی
پس از پخش تیز کلی مستند پرترهها فیلمی کوتاه از حمید نفیسی یکی از شخصیتهای این 9 فیلم به نمایش در آمد که در آن با مخاطبان این فیلم سخن گفته بود. و در پایان هر کدام از این 9 کارگردان مجموعه «چهرههای ایرانی» پشت تریبون رفته و درباره فیلم خود و اهداف و دغدغههای خود سخن گفتند.
لازم به ذکر است که مستند پرترههای «زنبورک در گام مینور» ساخته تنها بانوی این مجموعه، فیلمی است حول حمید نفیسی پژوهشگر عرصه سینما و محقق سینمای مهاجرت و مولف تاریخ اجتماعی سینمای ایران، «او مثل هیچکس نیست» به علی اکبر صنعتی مجسمهساز پرداخته است، «یمینی شریف نغمهسرای کودکان» فیلمی درباره عباس یمینی شریف، «در جستجوی صبح» درباره عبدالرحیم جعفری و موسسه انتشاراتی او امیرکبیر، «گلدونه، مش رحیم، صغرا و دیگران» درباره اسماعیل خلج کارگردان تئاتر و از فعالان کارگاه نمایش پیش از انقلاب، «یکی بود یکی نبود» درباره توران میرهادی از پیشگامان آموزش کودک در ایران و «مکتب سقاخانه به روایت پرویز تناولی» ساخته جوانترین عضو گروه درباره پرویز تناولی هنرمند و مجسمهساز شهیر ایران است.
نظر شما