در میزگرد بررسی حضور ایران در هفتادمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت مطرح شد:
امضای بیش از 200 پیشنویس قرارداد مبادله رایت در فرانکفورت
دستاندرکاران حضور ایران در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، ضمن تایید کاستیها و نقاط ضعف موجود، مجموعا پنجمین حضور نمایندگان نشر ایران در غرفه ملی را قابل دفاع توصیف کردند.
در این میزگرد به محورهایی همچون عملکرد غرفه ملی ایران، میزان موفقیت و رضایت از حضور اهالی نشر در این غرفه و البته میزان قراردادها و مبادلات رایتی پرداخته شد. مشروح این گزارش را در ادامه میخوانید:
* هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانفورت را با پنجمین تجربه حضور ناشران در غرفه ملی، پشت سر گذاشتیم. به عنوان اولین سوال، لطفا درباره این جریان پنج سال و وضعیت کنونی حضور ایران در این رویداد بزرگ جهانی توضیح دهید.
جعفریاقدم: پیش از برپایی غرفه ملی در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، موسسه خانه کتاب و رایزنی جمهوری اسلامی ایران در غرفههای مستقل و البته در یک راستا، فعالیتهای خود را معرفی میکردند و بخش خصوصی نیز در غرفههای خود حضور داشتند. اما ناشران خصوصی بعد از تشکیل غرفه ملی که به یک معنا، غرفه دولتی محسوب میشود، واکنشهایی را نشان دادند و در ابتدا، محتوای کتابها در غرفه ملی، بیشتر جنبه تبلیغی و تجاری داشت و ناشران خصوصی در این شرایط نهتنها در غرفه حاضر نشدند، بلکه با اجاره میز در سالن 6 حضور پیدا کردند تا اینکه وضع فعلی با تلاش مسئولان موسسه نمایشگاههای فرهنگی به وجود آمد که البته ایرادهای فراوانی دارد و مایلم، بعد از طرح مباحث مبنایی، به بررسی وضع موجود بپردازم.
* منظورتان از ایرادها چیست؟
جعفری اقدم: ایجاد فضای متمرکز، برای حضور ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، از خدمات موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران محسوب میشود، اما وزن موسسه در جریان ایجاد فضا برای حضور ناشران در این نمایشگاه که رویداد بسیار با اهمیتی است، به اجاره غرفه و مدیریت سختافزاری، معطوف شده؛ بهعبارت دیگر موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، برای مدیریت محتوایی، نیرو در اختیار ندارد.
و در مورد مسائل مبنایی چه توضیحی دارید؟
جعفری اقدم: نخست اینکه، در حوزه توسعه نشر بینالملل، هنوز سند مدونی شامل شرح تکالیف، وظایف، اهداف و سیاستها تعریف نشده است، بنابراین متولی خاصی نیز برای محقق شدن اهداف، وجود ندارد. بهعبارت دیگر، نشر بینالملل به شکلی نامشخص از سوی چند نهاد، ازجمله موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان و همچنین طرح «تاپ» سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دبیرخانه «گرنت» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت شده و البته همچنان میشود. قابلیتهای اجرایی و محتوایی موسسه نمایشگاههای فرهنگی را نیز میدانیم و چندان انتظار نداریم که مقوله توسعه نشر بینالملل در این نهاد دنبال شود، بنابراین بیانصافی است که معایب موجود را ناشی از عملکرد موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران بدانیم.
ارتباط بین جریان ارتقاء مدیریت غرفه جمهوری اسلامی ایران و توسعه نشر بینالملل از نظر شما چگونه است؟
جعفریاقدم: ابتدا باید درباره توسعه نشر بینالملل، تعریفی در اختیار داشته باشیم؛ بهعنوان مثال، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس اهداف از پیش تعیین شده، از نهادهای مختلف ازجمله، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و یا دیگر نهادهای فعال در حوزه نشر کتاب بخواهد که برنامههای خود را به موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران ارائه کنند، اما عکس این جریان را شاهد هستیم و این موسسه است که برای حضور برنامهریزی میکند، بنابراین در کلیت، ایرادهای مبنایی وجود دارد.
بالاخره ایرادهای مبنایی مربوط به عملکرد موسسه است یا سیاستگذاری کلان؟
جعفریاقدم: باید پرسید چه اقداماتی برای بهرهبرداری از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، بهعنوان یکی از میدانهای موثر در توسعه نشر بینالملل، مورد توجه است و یا چه کارهایی انجام میشود که نباید انجام شود؟ علاوه براین چه اقداماتی انجام نمیشود که باید انجام شود؟ از سوی دیگر همه مسئولیت توسعه نشر بینالملل به موسسه نمایشگاههای فرهنگی واگذار نشده و فقط ایجاد غرفه ملی از سوی این نهاد مورد تاکید است. بنابراین همه فعالیت موسسه نمایشگاههای فرهنگی به نوعی همت برای بهرهبرداری بیشتر از فضای ایجاد شده است و درباره اقداماتی که باید انجام میشد نمیتوان از موسسه نمایشگاههای فرهنگی توقعی داشت، چراکه جزو وظایفش نیست. از سوی دیگر تاکید دارم در جریان حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، همه ازجمله موسسه نمایشگاههای فرهنگی، مسئولاند. اگر موسسه، مسئولیت برنامهریزی برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت را قبول ندارد، نباید میپذیرفت و حالا که پذیرفته باید به افکار عمومی و اهالی نشر پاسخگو باشد که چه اقداماتی را انجام نداده است. بنابراین دو راه وجود دارد: یا بگوید که نیروی کافی در اختیار ندارد و یا بگوید که توانش فقط به اندازه برپایی غرفه است.
بنابراین نقشی برای ناشران و یا آژانسهای ادبی قائل نیستید؟
جعفریاقدم: ناشران و مسئولان آژانسهای ادبی نیز باید با توجه به برخوداری از تسهیلات، به موسسه نمایشگاههای فرهنگی پاسخگو باشند که چه عملکردی داشتهاند. اتحادیه باید پاسخ دهد که آیا وظیفه تشکل صنفی، غرفهداری است؟ آیا وزن رئیس اتحادیه، غرفهداری است؟ بنابراین تاکید دارم حالا که در فضای غرفه ملی حضور داریم باید پاسخگو باشیم؛ بهعبارت دیگر از فضای شخصی صحبت نمیکنیم بلکه بحث از غرفه ملی ایران است و هرکس از این فضا استفاده میکند، باید پاسخگو باشد.
از ابتدای نشست درباره ضرورت تعیین مرجع اداره توسعه نشر بینالملل صحبت کردید همچنین به نقش موسسه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره دارید در نهایت بفرمایید آیا مسئولیت را متوجه موسسه نمایشگاههای فرهنگی میدانید؟
جعفریاقدم: توسعه نشر بینالملل بر عهده موسسه نمایشگاههای فرهنگی نیست، اما موسسه پذیرفته است که از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت برای توسعه نشر بینالملل استفاده کند و در این جریان، حضور ایران از نظر سختافزاری پیشرفت کرده و با صرفهجویی غرفه کوچکتر شده اما تعداد افراد غرفه به همین میزان کاهش پیدا نکرده است، بهعبارت دیگر با کاهش افراد میشد به افزایش کیفیت بیشتر توجه کرد علاوه براین پیشرفت طبیعت هر فعالیتی است و باید، پیشرفت میکردیم و صرفهجویی نیز با شیب ملایم محقق شده که قابل تقدیر است.
انتظار شما از موسسه نمایشگاههای فرهنگی در توسعه نشر بینالملل چیست؟
جعفری اقدم: کلیت توسعه نشر بینالملل، وظیفه موسسه نمایشگاههای فرهنگی نیست، اما انتظار ندارم موسسه، هیچ وظیفهای را برعهده نگیرد، بهعبارت دیگر، موسسه امکان استفاده از فضای نمایشگاه کتاب فرانکفورت را پذیرفته و این امکانات را در اختیار بخش خصوصی قرار داده علاوه براین برای جمعی از ناشران امکان سفر و اقامت در فرانکفورت را مهیا کرد که البته ای کاش این حمایت انجام نمیشد. مگر موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران آژانس مسافرتی است؟ در حالیکه ارائه این خدمات از طریق رایزنی با یک آژانس مسافرتی امکانپذیر بود. این اقدام موسسه و یا پیگیری موضوع روادید و تخصیص ارز نیمایی، کمک به ناشران بود که جزو وظایف موسسه محسوب نمیشود، بنابراین بابت مجموعه این کمکها باید از موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران سپاسگزاری کرد.
با این اوصاف نقش موسسه نمایشگاههای فرهنگی در برپایی غرفه ملی به ویژه در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، چطور ارزیابی و تحلیل میکنید؟
جعفریاقدم: پرسش نخست، از موسسه فرهنگی نمایشگاهها این است که آیا تخصیص غرفه، براساس ضوابط بوده است؟ و آیا قابلیتهای ناشران و کتابها سنجیده شده بود؟ موسسه با توجه به خالی ماندن برخی غرفهها به اصطلاح دنبال مشتری رفت، علاوه براین درحالیکه پیش از این مسئولین تاکید داشتند که ناشران و یا آژانسهای ادبی با شرایط حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت آشنا نیستند و خود را برای مدیریت محتوا، علامه دهر میدانستند، مسئولین فعلی با آمادهسازی فضای نمایشگاهی نیز تاکید دارند، اختیار معرفی آثار در دست ناشران است، اما معتقدم هر دو این روشها مطلوب نیست بنابراین پاسخ به این سوال که چه کسانی در غرفه ملی حاضر میشوند؟ با اهمیت است و تاکید دارم که ضوابط باید تنظیم شود و حاضرم، شکل حضور هر یک از ناشران غرفه ایران با ضوابط موسسه نمایشگاهها را به مناظره بگذارم تا مشخص شود، کدام یک از ناشران، قابلیت و صلاحیت حضور در غرفه ملی را داشتند.
برخی از ناشران حتی در حد محاوره ساده توانایی برقراری ارتباط با طرفهای مذاکره را نداشتند.
جعفریاقدم: مشکل اینجاست که مدیر نشر، خود در این عرصه حاضر میشود در حالیکه کارشناس امور بینالملل و آشنا با آداب گفتوگو باید در نمایشگاه حضور پیدا کند این مباحث، موجب میشود تا برخی از ناشران و آژانسهای ادبی از این فرصت که موسسه ایجاد کرده برای دریافت ویزای شینگن، استفاده کنند و در نهایت حضور در غرفه به مثابه یک فعالیت جانبی تلقی میشود و مجموع این مشکلات همچنین رویکرد برخی از ناشران به کلیت حضور ضربه میزند.
نمایشگاه کتاب فرانکفورت، منحصر به معرفی کتاب نبست، بلکه عرصه بینالمللی فرهنگی ـ سیاسی است، بنابراین باید پرسید که از فرصت برگزاری رویدادها در این عرصه چه استفادهای شد؟ وظیفه موسسه، فقط برپایی غرفه برای معرفی کتابها نیست، بلکه بعد از پذیرش این مسئولیت باید به دغدغههای حاکمیتی نیز توجه کرد.
مثلا باید پرسید ما از کدام یک از نشستهای تخصصی نمایشگاه، استفاده کردیم، نه اینکه چه رویدادهایی را برگزار کردیم! از سوی دیگر به نظر میرسد، حذف برنامه نشستهای غرفه ملی که البته به نظر من فقط برای گزارش عملکرد مناسب بود، پاک کردن صورت مساله است. از قابلیتهای رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان چه استفادهای شد؟ آیا نمیتوان با کمک رایزنی، کارگاه آشنایی با نشر آلمان و یا میزهای کاری با حضور ناشران آلمانی را در نمایشگاه فرانکفورت برگزار کرد؟ در حالیکه رایزنی فقط در حد صدور ویزا و معرفی فعالیتهای خود و همچنین برگزاری نشست در بخش بینالملل نقش ایفا کرد.
همچنین باید پرسید برای طرحهای حمایتی چه اقداماتی انجام شده و چرا طرحهای حمایتی مانند «تاپ» سازمان فرهنگ و ارتباطات در نمایشگاه فرانکفورت حاضر نمیشود. چرا طرح گرنت را ذلیل میکنیم و نسبت به جانمایی غرفه این طرح، بیتوجه هستیم. معتقدم گرنت این قابلیت را دارد که نصف غرفه را به خود اختصاص دهد و به نظر میرسد که گرنت در نمایشگاه امسال هویتی نداشت.
علاوه بر این طی حضور ایران در نمایشگاههای مختلف، چه اطلاعاتی با هدف توسعه نشر بینالملل در اختیارناشران قرار گرفته است؟ با توجه به اینکه ایران، هنوز به قانون کپیرایت نپیوسته آیا موسسه نمیتواند، راههای اعتمادساز و تعامل بین ناشران ایران آلمان را ایجاد کند؟ آیا مدیران دولتی که با هزینه دولت حضور پیدا میکنند برنامهریزی دارند و یا توجیه میشوند؟ میتوان کمک کرد که مدیران با برنامه حاضر شوند. خبرنگاران اعزامی به نمایشگاه نیز توجیه نشدهاند و تنها وظیفه خود را پوشش اخبار مثبت و گفتوگو با مسئولان و ناشران حاضر در غرفه میدانند درحالیکه خبرنگاران، نیروهای با ارزشی هستند و میتوانند با استفاده از فرصت نمایشگاه و ارتباط با خبرنگاران دیگر کشورها، اخبار رویدادهای نشر کشور را با دیگر رسانهها به اشتراک بگذارند.
شاید طرح این مسائل، ایدهآلگرایانه باشد اما معتقدم حالا که چارچوبها شکسته شده که قابلتقدیراست، بسیاری از نکات دیگر را نیز میتوان دید.
برخی از ناشران و یا افراد فعال در حوزه نشر درباره آمارهای اعلامی تبادل رایت و یا فروش رایت انتقادهایی دارند و مدعیاند که این آمارها در حین برگزاری نمایشگاه کتاب فرانفکفورت و یا بعد از آن دور از واقعیت است.
جعفریاقدم: آمار عقد قرارداد در نمایشگاه سال گذشته براساس اعلام رسمی مسئولان نمایشگاه بیش از چهار هزار و 600 مورد بود بنابراین نمیتوان به آمار رسمی برگزار کننده شک کرد. باید توضیح بدهم که قرارداد دو حالت دارد: نخست، مذاکرات پیش از سفر به فرانکفورت انجام میشود و در نمایشگاه مذاکرات نهایی پیگیری میشود و در حالت دوم، مسئولان رایت واحدهای انتشاراتی با ناشران و یا آژانسهای ادبی وارد مذاکره میشوند که البته پیش از سفر با کتابها آشنایی دارند. بنابراین در نمایشگاه پیشنویسی به امضا میرسد که با مهر و امضاء مدیر نشر معتبر میشود.
همانطور که میدانید در دورههای مختلف، هدف از حضور در نمایشگاههایی مانند فرانکفورت، تنها جنبههای نمایشی بوه است. حالا به نظر شما در مسیر حضور در قالب غرفههای ملی،کجای راه هستیم و برای بهبود شرایط، چقدر به رویههای الزامآور و اساسنامهای نیاز است؟
شهرامنیا: اولا باید بگویم جنبه نمایشی نمایشگاه کتاب فرانکفورت، هر ساله در حال پررنگتر شدن است، بهطوری که سال گذشته 91 کشور، دو سال قبل، 85 و سه سال قبل 74 کشور در این رویداد حضور داشتند و در هفتادمین دوره این رویداد فرهنگی، 109 کشور به نمایش آثار خود پرداختند. بنابراین هدف اصلی تعداد زیادی از کشورهایی که در دورههای اخیر در نمایشگاه حاضر شدهاند، نمایش آثار مکتوب و توانمندیهای نشر و احیانا نمایش فرهنگشان است. بیتردید این هدف برای جمهوری اسلامی ایران نیز وجود دارد اما معتقدم که نمایش آثار مکتوب نخستین هدف است و در لایه عمیقتر، تعامل، ارتباط و ایجاد علایق دوگانه بهعنوان هدف تعریف شده است.
سومین هدف نیز سودآوری است که بیشتر ناشران بزرگ اروپایی با این هدف در نمایشگاه حاضر میشوند و برای این کشورها، معرفی فرهنگ و یا نمایش آثار مکتوب موضوعیت ندارد. بنابراین باید آرام آرام از لایه نخست به سمت لایه دوم و لایه سوم حرکت کنیم. به نظر میرسد برپایی غرفه ملی موجب شده تا به تدریج و با شیب ملایم، حرفهایتر به سوی لایه دوم حرکت کنیم و تلاش شد تا نمایش کتابها هدف اصلی نباشد، بنابراین برنامهریزیهای انجام شده و حضور تشکلهای نشر با این رویکرد بود که هدف لایه دوم عمیقا و تا حدی هدف سوم محقق شود و البته میدانیم برای رسیدن به هدف سوم، موانع قانونی زیادی وجود دارد؛ بهعنوان مثال، باید تکلیف کنوانسیون برن روشن شود. علاوه براین باید حمایتهای جدیتری وجود داشته باشد و طبیعتا برای تحقق کامل هدف سوم باید به شکل پررنگتری حضور داشته باشیم.
پاسخ شما به نظر برخی از فعالان نشر درباره بضاعت موسسه نمایشگاههای فرهنگی برای ورود به مسائل نرمافزاری و بهعبارت دیگر محتوایی چیست؟
شهرامنیا: موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران نه اینکه نخواهد و یا نتواند در حوزه محتوایی ورود کند، بلکه وظیفه اصلی این نهاد، ایجاد فضا برای حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت است. علاوه براین تاکید داریم که ناشران و تشکلهای نشر از بضاعت کافی برای تامین محتوا برخوردارند، بنابراین تلاش میکنیم علاوه بر تامین امکانات و حمایت، به آنها برای حضور در عرصه بینالملل تلنگرد بزنیم و گاهی برای پیشگیری از حیف و میل شدن بیتالمال، نظارت کنیم.
درباره غرفه ملی جمهوری اسلامی ایران در هفتادیمن دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت بفرمایید.
شهرامنیا: ایجاد غرفه ملی ابداع ما نیست، بلکه بسیاری از کشورها پیش از این با برپایی غرفه ملی در نمایشگاه حضور داشتند. تلاش کردیم، نقش بخش دولتی در ایجاد غرفه ملی بیشتر از بسترسازی، حمایت، هماهنگی و نظارت نباشد.
در این دوره و بعد از فراخوان موسسه، 21 ناشر برای حضور اعلام آمادگی کردند، البته با تعدادی از فعالان نشر نیز برای حضور، گفتوگو شد و در نهایت سه ناشر در بخش کودک، 18 ناشر در بخش بزرگسال از طیفهای مختلف موضوعی و فکری در غرفه حضور پیدا کردند.
برای افزایش امکان نمایش تعداد بیشتر آثار ناشران، غرفه را به 6 منطقه موضوعی تقسیم کردیم و بعد از رایزنی با تشکلهای نشر، مقرر شد تا هر یک از تشکلها، عهدهدار یک بخش شوند ازجمله اتحادیه ناشران و کتابفروشان عهدهدار مسئولیت شد و انصافا کارنامه قابلتوجهی را در این جریان بهویژه در حوزههای تخصصی ازجمله ادبیات داستانی و بخش عمومی برجا گذاشت. بنابراین با تقسیم کار بین انجمنهای زنان ناشر، ناشران فرهنگی کتاب دانشگاهی، ناشران کتاب کودک و نوجوان و دو مجمع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کتاب ناشران، آثار به نمایش درآمد.
با توجه به تعداد زیاد کتابها، انتخاب چطور انجام شد؟
شهرامنیا: موسسه در جریان انتخاب کتاب از سوی ناشران سختگیری نداشت و حوزه فعالیت تخصصی هر یک از ناشران را معیار انتخاب کتاب قرار نداد. بنابراین ناشران در نمایش آثار، آزادی عمل داشتند و تاکید داریم که قدرت تشخیص و تمیز ناشران در حوزههای تخصصی بیشتر از موسسه است و باید به تشخیص آنها اعتماد کرد. علاوه بر ناشران، سه آژانس ادبی پل و تماس در حوزه بزرگسال و آژانس ادبی کیا در حوزه کودک و نوجوان نیز در نمایشگاه حضور داشتند. در عین حال، علاوه بر ناشران و آژانسهای ادبی چند فعالیت دیگر ازجمله «گرنت» نیز در غرفه فعالیت داشت که جنبه دولتیتر داشت.
سه دوره از فعالیت میز گرنت در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت میگذرد. این جریان حضور را در این دوره چطور ارزیابی میکنید؟
شهرامنیا: حضور نماینده گرنت در غرفه ملی، اتفاق قابل توجهی است و خون تازهای را در تعاملات اقتصادی نشر میدمد و خوشبختانه طی سه دوره حضور نماینده گرنت در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، شتاب قابلتوجهی به جریان تعاملات ناشران ایجاد شده است. درحالیکه پیش از این شاید به تعداد انگشتان دست، شاهد تعامل ناشران ایرانی با ناشران خارجی بودیم، سال گذشته آمار قراردادها به 160 مورد رسید و امسال نیز پیشبینی میشود این آمار عدد 200 را پشت سر بگذارد. البته معتقدم که این آمارها چندان مهم نیست، بلکه شکلگیری جریان حضور در نشر بینالملل با توجه به نپیوستن ایران به کنوانسوین برن با اهمیت است؛ بهعبارت دیگر اگر این عدد بهعنوان مثال به 120 مورد برسد به معنای ناکامی نیست و از سوی دیگر افزایش این تعداد نشانه موفقیت نیست.
با وجود مشکلاتی نظیر تحریمها و مشکلات انتقال پول در پرداخت حمایتها، آیا هنوز مبلغی از پروندههای قبلی باقی مانده که پرداخت نشده باشد؟
شهرامنیا: با توجه به تغییر آییننامه و همچنین فرآیند تصمیمگیری و اداری و البته تحریمها، اختلالهایی در حوزه پرداختها ایجاد شد، اما در حال حاضر، همه موارد ارسالی از سوی دبیرخانه گرنت به موسسه، پرداخت شده و تنها مبلغ حمایتیِ یک مورد ناشر مصری به دلیل مشکل شماره حساب پرداخت نشده است.
یکی از همکاریهای موسسه نمایشگاهها با رایزنی جمهوری اسلامی ایران در آلمان، برگزاری چند نشست رونمایی بود که البته در ادامه حذف نشستهای داخل غرفه پیگیری شد.
شهرامنیا: بله. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز حضور پررنگی داشت و با توجه به تجربه سالهای گذشته درباره آسیبهای برگزاری نشست در غرفه، با همکاری رایزنی 6 نشست در سالنهای تخصصی برگزار شد. نباید فراموش کرد که هزینه اجاره سالن قابل توجه است و بخش عمده این هزینه از سوی رایزنی تامین شد و موسسه از نظر مالی سهم کمی داشت. تاکید دارم که تجربه برگزاری این نشستها در مقایسه با سال گذشته قابلقبولتر بود و در این راستا و تلاش کردیم تا حرفهایتر عمل شود. علاوه براین فعالیتهای موسسه نمایشگاههای فرهنگی نیز معرفی شد.
دیگر اقدامات مهم موسسه برای حضور در هفتادیممن دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت چیست؟
شهرامنیا: تهیه کاتالوگ جدید، یکی از حرکتهای روبهجلو امسال بود؛ در حالیکه پیش از این هر یک از ناشران، خود به تهیه بروشور اقدام میکردند. بنابراین مخاطب غرفه ایران با انبوه کاتالوگ مواجه میشد و انتشار کاتالوگ جدید برای معرفی هزار و 750 عنوان کتاب، وحدترویه ایجاد کرد. علاوه بر کاتالوگ، کتابها بهصورت آنلاین بر روی پایگاه ویژه نمایشگاه با قابلیتهای جستجو و دسترسی به خلاصه انگلیسی کتابها، بارگذاری شده بود. این پایگاه همچنین به سامانه فروش رایت نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت متصل شد و مجموع این تلاشها به معنای حرکت روبهجلوی غرفه ملی است.
درباره میزان موفقیت ایران در این دوره از نمایشگاه چه دیدگاهی دارید؟
شهرامنیا: نمایشگاه امسال را میتوان در مقایسه با دورههای قبل از ابعاد مختلف مانند گرنت و تعاملات فرهنگی موفقتر دانست. بهعنوان مثال درحالیکه سالهای قبل، ما برای تعامل و تبادل غرفه پیشقدم میشدیم، امسال با پیشنهاد سه کشور چین تایپه پاکستان و همچنین مالزی در زمینه تبادل غرفه و اعزام متقابل نویسنده و ناشر قرارداد امضا شد، علاوه براین با مسئولان نمایشگاه تورین ایتالیا، درباره مهمان ویژه به تفاهم رسیدیم.
موسسه امسال به دغدغههای محتوایی و ارزشی بهطور ویژه توجه کرد که مایه خشنودی است. حضور حرفهایتر، ناشران و آژانسهای ادبی و همچنین مسئولان اجرایی غرفه محسوستر بود و کمتر شاهد گشتوگذار بودیم درحالیکه پیش از این با عبور از روبهروی غرفه ایران، احساس میشد عدهای آمدهاند، جشن تولد!
البته موفقیت صددرصدی ادعایی است که حتی ناشران بزرگ اروپایی نیز نمیتوانند با توجه به شرایط اقتصادی نشر، درباره عملکرد خود این ادعا را داشته باشند. از سوی دیگر سیر برگزاری نمایشگاه ازجمله کوچک شدن فضای نمایشگاهی بر عملکرد ناشران بهویژه ناشران بزرگ اروپایی، موثر بوده است؛ بهعبارت دیگر این ناشران از سیر برگزاری نمایشگاه ازجمله کوچک شدن فضای این رویداد فرهنگی، طی چند سال گذشته خشنود نیستند. دو دوره پیش یکی از سالنهای نمایشگاه حذف شد و سال 2020 نیز باید شاهد حذف سالن 5 باشیم و جریان کاهش فضا در حالی ادامه دارد که تعداد ناشران روبهافزایش است و از سوی دیگر، ناشران بزرگ، متراژ غرفهها را کاهش میدهند و به نظر میرسد، وضعیت حرفهای نشر در شکلگیری این رویه موثر است. بهعبارت دیگر این رفتار نشان میدهد، تعامل و یا تنظیم قرارداد لزوما، نیازمند حضور در غرفه نیست و همه چیز در فضای وب در حال انجام است. علاوه براین تحولات جهانی صنعت نشر را نیز نباید در این جریان بیتاثیر دانست که البته صنعت نشر ما از جریان این تحولات، عقب است.
با این اوصاف، آینده حضور ایران با این سبک در نمایشگاه فرانکفورت را چگونه تحلیل میکنید؟
شهرامنیا: به نظر میرسد که جنبه تجاری نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت هر ساله در حال کاهش و جنبه سیاسی و دیپلماسی این رویداد در حال تقویت است و نشانههای این تغییر از مدعوین و سخنرانان آیین افتتاحیه چند دوره نمایشگاه قابل شناسایی است؛ بهعنوان مثال، سال گذشته رئیس جمهور فرانسه و امسال فدریکار موگرینی در مراسم افتتاحیه حضور داشتند. علاوه براین شعار نمایشگاه نیز سیاسیتر شده است و با توجه به هفتادمین سالگرد اعلامیه حقوق بشر، مسئولان نمایشگاه بر تکثر و تنوع و چندجانبهگرایی تاکید داشتند. بنابراین همگرایی سیاسی در موضوع فرهنگ به شعار نمایشگاه تبدیل شده است و نمایشگاه بینالملل کتاب فرانکفورت، در حال ایجاد فرصت قابلتوجه برای دیپلماسی فرهنگی برای کشورهای مختلف است. در نتیجه معتقدم غیبت در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت به مرور زمان، به غیبت موثر در فضای دیپلماسی فرهنگی تبدیل میشود، بنابراین اگر حضور ایران با برنامهریزی انجام شود میتوان از این فرصت استفاده کرد.
پیش از این بارها به مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر حضور ایران در رویدادهای بزرگ جهانی اشاره شده است. اقدامات پیش از سفر به فرانکفورت نیز نشان میدهد یکی از رویکردها در این دوره توجه به کاهش هزینههاست.
شهرامنیا: بله؛ یکی از نقاط قوت حضور ایران در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت 2018، توجه به صرفهجویی در هزینهها بود که آرام آرام نهادینه شد، کاهش 20 درصدی هزینهها با کاهش تعداد نفرات اعزامی و حتی انتخاب هتل، ازجمله نمونههای صرفهجویی این دوره است که با هدف کاهش ارزبری و همچنین دوام حضور در این رویداد انجام شد. تعداد ناشران امسال افزایش پیدا کرده بود، تعداد عنوان کتابها نیز از هزار و 700 به هزار و 760 عنوان بود. متراژ غرفه سال گذشته 240 بود و امسال با کاهش 20 متری به 223 متر رسید. بودجه ریالی است و افزایش قیمت ارز را توانستیم با صرفهجویی ارزی انجام دهیم.
سال گذشته اعلام کردید هزینه حضور در نمایشگاه شصتونهم، مبلغی بین 120 تا 130هزار یورو بوده است. هزینههای حضور در این دوره چقدر ارزیابی میشود.
شهرامنیا: هنوز جزئیات هزینهها محاسبه نشده اما در مقایسه با سال گذشته هزینهها کمتر از 100 هزار یورو برآورد میشود. البته حدو 30 میلیون تومان نیز هزینههای ریالی داشتیم.
شخصاٌ صرفهجویی در هزینههای یک حضور فرهنگی آن هم در عرصه بینالمللی را مثبت ارزیابی میکیند و یا منفی؟
شهرامنیا: بدون تعارف معتقدم که صرفهجویی چندان مطلوب نیست، چراکه دنبال این بودیم که تعداد بیشتری نویسنده و خبرنگار در این سفر همراه ما باشند و حتی مایل بودیم از تصویرگران نیز حمایت کنیم. معتقدم هرچه تعداد نویسنده و تصویرگر ایرانی در محافل بینالمللی حضور داشته باشند برای صنعت نشر مفیدتر است، اما صرفهجویی با توجه به اعتبارات بسیاربسیار ناچیز حوزه فرهنگ، اتفاق خوبی است که موسسه با فشار سنگین بر بخشهای مختلف موفق شد، هزینههای سفر را مدیریت کند، البته پیش از این نیز شرایط بهصورتی نبود که گشاد دستانه عمل کنیم.
پیشتر هم برلزوم تدوین آییننامه و تعیین شاخص انتخاب ناشر برای حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت اشاره شده است. پاسخ شما درزمینه انتخاب این 21 ناشر برای هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت چیست؟
شهرامنیا: درباره چرایی انتخاب ناشران باید تاکید کنم که نقش موسسه نمایشگاههای فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمایتی و مبتنی بر نگاه برابر است و براساس ضوابط آییننامه عمل میکنیم. براساس این آییننامه ناشران صاحبِ حداقل 50 عنوان کتاب تالیفی، میتوانند در این رویداد حضور داشته باشند و همه 21 ناشر حاضر در هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت نیز حائز این شرط بودند. البته نباید فراموش کرد که تعداد ناشران متقاضی و علاقهمند بسیار اندک است. بهعبارت دیگر حجم تقاضا چندان نیست که شروط حضور را افزایش بدهیم.
تعامل با رایزنی در حد برگزاری چند نشست رونمایی بود. به نظر شما امکان بهرهبرداری بیشتر از ظرفیتهای رایزنی وجود نداشت که به قول آقای جعفریاقدم موقعیتی برای ارتباط با ناشران آلمانی مهیا شود؟
شهرامنیا: موضوع تعامل با رایزنی برای برگزاری نشستهای مشترک با ناشران آلمانی را میتوان برای دورههای بعد پیگیری کرد، اما با توجه به تجربه سالهای گذشته، برگزاری چنین نشستهایی چندان موثر نیست و به عقیده من که فرد جزئینگری هستم، صحبت و توافق بر سر کلیات و در نهایت انعقاد دهها تفاهمنامه بدون حتی یک تبادل کتاب، موثر نخواهد بود. بنابراین گاهی توافقات به اصطلاح، دانه دانه، نتیجهبخشتر است.
ماهها پیش از آغاز هفتادیمن دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، موج رسانهای درباره اقدام موسسه نمایشگاههای فرهنگی به دنبال تعرض معاندین نظام به غرفه ایران در شصت و نهمین دوره این رویداد شکل گرفت. تلاشهای حقوقی برای ممانعت حضور این افراد از سوی موسسه جریان پیدا کرد. ابتدا درباره حضور این افراد و بعد شکل مواجه نیروهای امنیتی نمایشگاه بفرمایید.
شهرامنیا: افراد مخل نظم غرفه جمهوری اسلامی ایران در نمایشکاه بینالمللی کتاب فرانکفورت عضو سازمان مجاهدین-موسوم به منافقین- نیستند، بلکه گروهک معاند مقیم فرانکفورت هستند که طی 20 سال گذشته فرصت پیدا کردند تا با توجه به حضور رسانهها و به بهانه حضور جمهوری اسلامی ایران در نمایشگاه و همچنین برای اهدافی مانند پناهندگی، اختلالاتی را برای فعالیت ناشران ایجاد کنند. در ابتدا چندان بهآنها توجه نمیشد اما طی دو-سه سال گذشته، حضور و رفتارشان همراه با هتاکی بود بهطوری که مخل فعالیت ناشران میشدند و با تعابیر زشت به ناشران بهویژه ناشران پیشکسوت توهین میکردند.
در نتیجه بگومگوهایی بین ما و این افراد درگرفت و به دنبال این جریان، نامه اعتراضی برای رئیس نمایشگاه بینالمللی فرانکفورت تنظیم شد که با توجه به این شرایط ایران دورههای بعد در نمایشگاه حاضر نخواهد شد. رئیس نمایشگاه فرانکفورت در پاسخ عذرخواهی رسمی کرد و ایران این عذرخواهی را کافی ندانست و اعلام کرد که موضوع آزادی بیان بهانه قابل توجهی برای ایجاد مزاحمت نیست. علاوه براین به رئیس نمایشگاه اعلام شد که این افراد در فعالیت غرفه اختلال ایجاد کرده و منجر به خسارت اقتصادی شدهاند؛ بنابراین وقتی طرف مقابل ملزم به پرداخت خسارت میشود به این معناست که تقصیر را پذیرفته است. البته مبلغ خسارت در برابر این موضوع چندان مهم نبود. موضوع تا جایی پیگیری شد که مسئولان نمایشگاه با ارسال نامه کتبی، تعهد کردند که اعضا این گروهک اجازه تعرض به غرفه ایران را ندارند.
مسئولان برگزاری نمایشگاه، تخفیفهایی را برای ایران لحاظ کردند، که شامل تخفیف 5 هزار یورو اجاره غرفه، صدور رایگان و تخفیف بلیط ورودی و در مجموع 10 تا 12 هزار یورو تخفیف را برای جبران خسارت سال گذشته در نظر گرفتند؛ در حالیکه این موضوع از سوی برخی رسانهها و کاربران فضای مجازی بهعنوان مساله طرح شد و این رویکرد موجب شد تا معاندین که تعدادشان کمتر از انگشتان دو دست است، بهانه پیدا کنند و همچنین از توجه رسانهها خرسند شوند و این توجه را در کانالهای شخصی خود نیز منعکس کنند.خوشبختانه در جریان نمایشگاه، دریافت خسارت در قالب تخفیف محقق شد و صراحتا از مسئولان نمایشگاه فرانکفورت و تیم امنیتی تشکر میکنم که اجازه ندادند این عوامل، مزاحمت ایجاد کنند و نخستینبار بعد از 18 دوره حضور مزاحمتی را در غرفه نداشتیم. البته اگر میآمدند نیز محلی از اعراب نبود اما رفع این مزاحمت کوچک هم اتفاق مبارکی بود.
آقای آموزگار؛ شما حضور ایران و فعالیت غرفه ملیمان را در نمایشگاه کتاب فرانکفورت چطور ارزیابی میکنید؟
آموزگار: بسیاری از کشورها مانند استرالیا، نیوزلند، فرانسه و حتی کشورهایی مانند ترکیه، تایلند و اندونزی که تقریبا در حوزه نشر همسطح ایران هستند در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت با کمک دولت و صنف غرفه ملی برپا میکنند.
پیش از سال 1391 نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ناشران، رایزنی جمهوری اسلامی ایران، کتابخانه ملی و دیگر بخشها هر یک در غرفه مستقل، حاضر میشدند و از نظر محتوایی نیز بیشتر کتابهای نفیس در این غرفهها به نمایش گذاشته میشد. هدفگذاری نیز بیشتر معطوف به معرفی فرهنگ ایران بود و اهداف اصلی برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت مانند بازاریابی، ورود به بازار جهانی با تاکید بر اقتصاد نشر، نادیده گرفته میشد.
ایده برپایی غرفه ملی، سال 1391 با پیشنهاد علیاکبر اشعری، همزمان با برگزاری شصت و چهارمین دوره نمایشگاه فرانکفورت در قالب پیشنهاد طرح شد. موافقتم را با برپایی غرفه متمرکز ابراز کردم درحالیکه ناشران، آن زمان به دلیل تمایل به حفظ استقلال، علاقهای برای حضور در این فضا نداشتند، اما به آقای اشعری گفتم که برای ایجاد این فضا تلاش خواهم کرد. سال 1392 در جریان برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز موضوع غرفه ملی از سوی رئیس وقت موسسه نمایشگاههای فرهنگی طرح شد.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم، برپایی غرفه ملی با تاکید دکتر صالحی، معاون امور فرهنگی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این مساله با جدیت پیگیری شد و نخستین غرفه ملی در فضای 200 متر مربعی، همزمان با برگزاری شصت و پنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت با رویکرد جدید برپا شد و معتقدم که این فضا از نظر شکلی به مرور شباهت بیشتری به یک غرفه ملی پیدا کرد.
از آن به بعد کتاب بسیاری از ناشران در غرفه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران که برابر با 80 متر مربع بود به نمایش درمیآمد، البته ناشران علاقه چندانی برای این مشارکت نداشتند و فراخوان اتحادیه برای ارسال کتاب بیپاسخ میماند. بنابراین به راهکارهای مختلف متوسل میشدیم تا این مشارکت شکل بگیرد، اما طی چند دوره گذشته و همچنین امسال، ناشران حتی با نوسانات ارز، برای حضور در غرفه ملی ابراز تمایل کردند.
بسیاری از ناشران با توجه به اهمیت آمادگی حضور در غرفه ملی، به ایجاد واحد «نشر بینالملل» در سازوکار نشر خود اعتقاد پیدا کرده و پیبردهاند که برای حضور موفق در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، باید در طول سال برنامهریزی داشته باشند و با بهرهگیری از افراد متخصص با ناشران دنیا ارتباط داشته باشند و مجموع این رویکردها، مهمترین دستاورد برپایی غرفه ملی است. بنابراین معتقدم که حضور ایران در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت از نظر شکل و همچنین محتوا همانطور که مسئولان نمایشگاه و ناشران دیگر کشورها نیز به این موضوع اشاره داشتند، در مقایسه با دورههای پیش از سال 1392 متحول شده است. البته باید با جمعبندی تلاش این سالها، کم و کاستیها شناخته و برطرف شود و البته تاکید دارم که مسیر درستی طی شده و نتایج قابل توجهی به دست آمده است.
هفتادمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت با حضور 21 ناشر ایرانی برگزار شد. تحلیل و ارزیابی شما از حضور ناشران کشورمان در بزرگترین رویداد کتابی دنیا چیست؟
دهقانکار: معتقدم نقطه قوت و ضعف حضور ایران در نمایشگاه فرانکفورت 2018 را توامان میتوان با حضور 21 ناشر کشورمان در این رویداد فرهنگی ارزیابی کرد. از 13 هزار صاحب پروانه نشر، فقط 21 ناشر برای حضور در این نمایشگاه، اعلام آمادگی کردند که مُعرف بضاعت نشر ماست و باید پرسید، آیا حضور این تعداد ناشر، حرفهای بود؟
اگر با نگاه حرفهای به موضوع نگاه کنیم، نباید به اصطلاح به عملکرد ناشران نمره انضباط بدهیم و معیار بگذاریم که اگر ناشر هر روزکاری در غرفه حضور مداوم داشت بنابراین نمره انضباظش 20 است، درحالیکه گاهی باید به این شیوه نمره منفی داد چراکه حضور ناشر در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، به معنای غرفهداری نیست.
حضور 21 ناشر ایرانی در نمایشگاه فرانکفورت را از سوی دیگر میتوان نقطه قوت دانست که فروش رایت، همزمان با برگزاری نمایشگاه با توجه به حضور حرفهای برخی ناشران نمونه این نقطه قوت است. ناشران امسال موفق شدند رایت کتابهای خود را به ناشران خارجی بفروشند، اقتصاد نشر نیز به همین معناست.
بنابراین حضور ایران را در این دوره مطلوب ارزیابی میکنید؟
دهقانکار: کیفیت حضور ایران طی سالهای گذشته در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت از رشد قابلتوجهی برخوردار بوده که مدیون فعالیت و تلاش مجموعه بخشهای مدیریتی و بخشهای خصوصی است، علاوه براین با همکاری بخش خصوصی موفق شدیم، با تلنگری به بدنه نشر، حضور ناشران علاقهمند در نمایشگاههای بینالمللی را شاهد باشیم. ایجاد واحد نشر بینالملل در دفاتر انتشارات، نویدبخش تقویت بخش بینالملل در نشر کشور است و امیدواریم که این جریان، محدود به چند نشر نباشد.
یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی، آموزش و تاکید به ناشران علاقهمند و صاحب ظرفیتهای غنی ادبی و هنری است که میتوانند در سطح بینالملل حرفی برای گفتن داشته باشند. معاونت فرهنگی از عملکرد غرفه ملی بهویژه طی سالهای اخیر رضایت دارد، البته این وضعیت نقطه ایدهآل نیست و زمانی میتوان از وضعیت ایدهآل صحبت کرد که ناشران حاضر در این رویداد بتوانند به اصطلاح روی پای خود بایستند.
فعالیت ناشران و آژانسها ادبی حاضر در غرفه ملی را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید یکی از دلایل تمایل ناشران برای حضور در غرفه ملی، ضعف مالی است که البته به اعتقاد من، مشکل اصلی محسوب نمیشود. علاوهبراین میتوان وجود فاصله با معیارهای نشر حرفهای را یکی دیگر از دلایل این تمایل دانست، چراکه مشکل مالی با حمایت و یارانه برطرف میشود اما به نظر من، ناشران ما، هنوز حرفی برای گفتن در سطح بینالملل ندارند.
ناشران حرفهای با پشتوانه یکسال برنامهریزی در نمایشگاههای بینالمللی فرانکفورت حاضر میشوند تا در جریان برگزاری به اصطلاح محصول این برنامهریزی را بچینند و به نظر میرسد که نمایشگاههای بینالمللی ازجمله نمایشگاه کتاب فرانکفورت را از دو منظر میتوان دید: فرصت برداشت محصول یا کاشت بذر. بهعبارت دیگر کسب تجربه هرچند که مطلوب است اما هدف حرفهای نیست. باید بگویم ما در حوزه نشر حرفهایمان، تک ستارههایی داریم که باید با همکاری تشکلها، آژانسهای ادبی و حمایتهای معاونت فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تعدادشان افزوده شود.
در این نشست بارها بر ضرورت توجه ویژه به نشر بینالملل تاکید شد. چگونه میتوان این پایه از نشر را تقویت کرد؟
پیشنهاد ما این است که در کارگروه ویژه نشر بینالملل که به زودی با همدلی مجریان و صاحبان تجربه در حوزه آییننامه ضوابط برگزار میشود، بستههای تشویقی شامل حمایتهای مالی همچون تخفیف برای ناشران موفق در فروش رایت پیشبینی شود. بنابراین یکی از شاخصها را میتوان عملکرد گذشته ناشران در نظر گرفت. تنظیم قرارهای ملاقات از سوی ناشران، نیز نمونه شاخص بعدی است که افزایش متراژ غرفه میتواند عامل تشویقی دیگری در این زمینه باشد. البته در کارگروه نشر بینالملل، قابلیت تعریف شاخصهای عملیاتی بیشتری وجود دارد.
طرح تشکیل این کارگروه در کارگروه توسعه نشر ایران از سوی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخش خصوصی و همچنین مدیران پیشین در حال پیگیری است که البته ویژه نمایشگاههای خارجی نیست. فواید تعیین شاخصهای ارزیابی حضور ناشران در نمایشگاههای بینالمللی علاوهبر ناشر، به سایر اجزاء نشر نیز معطوف است؛ بهعبارت دیگر زمینه اتصال حلقههای نشر بهویژه آژانسهای ادبی را فراهم میکند. با توجه به بیش از 13 هزار صاحب پروانه نشر، فقط سه آژانس ادبی در کشور فعال هستند. بنابراین تاکید داریم بین ناشران و آژانسهای ادبی ارتباط ایجاد شود تا هرکدام از این بخشها، جایگاه خود و نقش متقابل خود را در زنجیره نشر بشناسند.
سومین حضور طرح گرنت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نمایشگاهی بینالمللی کتاب فرانکفورت تجربه شد. از ابتدا دبیرخانه گرنت چند ناشر خارجی را حمایت کرده است؟
دهقانکار: سال 1396 حدود 300 درخواست از سوی ناشران خارجی دریافت شد و از بین این درخواستها در دبیرخانه گرنت با توجه به محدودیت بودجه، فقط 76 درخواست مورد حمایت قرار گرفت.
نظر شما