یادداشتی بر رمان «احضاریه» نوشته علی موذنی
از نکات برجسته رمان احضاریه حضور حضرت زینب در مرکز روایت است
رمان «احضاریه» نوشته علی موذنی است که با محوریت موضوع زندگی حضرت زینب(س) نوشته شده است، سندی مومنی یادداشتی بر این کتاب نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
بخش اول: مراحل احضاریه
در واقع سه مرحله اصلی در رمان احضاریه وجود دارد:
«دعوت و طلب و تسلیم».
رمان از افتتاحیه موثری برخوردار است و پایانبندی دلنشینی دارد. جملاتی که میخوانید جملات پایانی رمان است:
«در گوشش گفتم: تسلیمم حاجی... تسلیم...
در گوشم گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برانگیخته شد برای این ما همه تسلیم خدا باشیم نه بندههای خدا... همین یک کلمه...» (موذنی،223 :1397).
در طی سه مرحله یادشده شخصیتپردازی رمان شکل میگیرد. انتخاب و تحول شخصیت مسعود در گروی مساله مهم روبهرو شدن با دعوت، پذیرفتن و نپذیرفتن آن و میل به طلب و در نهایت تسلیم است. مسعود شخصیتی مستقل و بااراده است. بهراحتی مقهور حاج ناصر و نشانههایی که در سفر میبیند نمیشود. میخواهد درک خودش را از سفر پیدا کند. گویا سفر او را پس میزند و عدم تمایلش برای ادامه ندادن سفر در او قویتر میشود؛ ولی درست در لحظهای که پریشان از عارفه بودن و مسعود بودن است، درست در زمانی که دوگانگی را در وجودش احساس میکند تسلیم میشود.
بخش دوم: مفاهیم احضاریه
سه مرحله یادشده در واقع سه مفهوم بزرگ را در خود جای میدهد. اراده فردی مرحله دعوت را نمایندگی میکند؛ درک شهودی مرحله طلب را و در نهایت پیوند بین اراده و درک شهودی، مفهوم تسلیم را نمایندگی میکند. در اراده فردی، تردید و عدم اعتماد، چاشنی تصمیمگیریهای شخصیت مسعود است. از طرفی تردید دارد که بخواهد به کربلا برود و از طرفی مانع آمدن عارفه میشود چرا که قبول مسئولیت خواهر را سخت میبیند!
درک شهودی ابتدا برای عارفه اتفاق میافتد. در قالب رویایی از بانو زینب و نشانهای از حضور بانو. «آب». این واقعه تکاندهنده که به حق یکی از تاثیرگذارترین بخشهای رمان است همراه با طلبی تمام و کمال خود را نشان میدهد. حضور آب بهعنوان نشانه در این قسمت معنای خاصی دارد. آبی که بانو زینب در لیوان ریخته است حیات دوباره عارفه و مسعود را رقم میزند. حیاتی که در آن تلاش میشود با خاندان پیغمبر بیشتر آشنا بشوند و مساله مهم اینجاست که از این رهگذر خودشان را نیز بیشتر میشناسند. خودشناسی و دیگرشناسی هر دو به موازات هم در کنار درک شهودی و طلب همه جانبه عارفه و بعد از آن مسعود حضور دارد.
بخش سوم: ساختار روایی احضاریه
گذشته از این مفاهیم و روایت موازی رمان که از آن یاد شد احضاریه مشخصاتی دارد که خوانش آن را آسان میکند. ساختار کلی روایت رمان دو ویژگی عمده و برجسته دارد. نخست استفاده از عنصر گفتوگو که با مفهوم مهم پرسشگری عجین شده است و دوم پیوند سفر و آگاهی. سفر با سختی و تردید و کشف و شهود معنادار میشود و آگاهی در نگارش ستون روزنامهای است که مسعود و عارفه هرکدام به شیوهای آن را پیش میبرند و در نهایت به وحدت در نوع روایت میرسند.
بخشهای عمدهای از رمان در حال و هوای زمان حیات خاندان پیغمبر میگذرد. نقطه عطفی که نویسنده هوشمندانه در قالب ستوننویسی روزنامه جای داده. در واقع قسمت عمده بنمایه رمان به واسطه این شگرد به مخاطب القا میشود. و مهمتر اینکه گفتوگو در آن نقش کلیدی دارد. روایت شیوه توضیحی و گزارشی به خود نگرفته است. با استفاده از عنصر گفتوگو متن، روان روایت میشود. از رهگذر گفتوگو میان شخصیتهای تاریخی آن دوران و اتفاقهای مهم، شخصیتپردازی صورت میپذیرد و مهمتر از شخصیتپردازی و ارائه بنمایه رمان، اتفاقی است که به واسطه پرسشگری در متن پیش میآید. ستوننویس تلاش میکند در هر فرصتی طرح پرسش کند. پرسشهایی اساسی که دو نتیجه دارند: نخست بر تعلیق متن میافزاید و دوم اینکه روند خوانش را سریع و بدون کسالت میکند.
متن احضاریه پرسشهای بسیاری مطرح میکند. نویسنده هوشمندانه قبل و بعد از ماجرای کربلا را برجسته میکند و به وقایع کربلا اشاره مستقیم و مفصل نمیکند. اتفاقا این شگرد در تاثیرگذاری واقعه کربلا سهم بسزایی دارد. اینکه ماجرای پیراهنی که فاطه الزهرا به زینب سپرده چیست، اینکه چرا فقط محمد و عون در کارزار کربلا حضور دارند، اینکه چرا عبدالله به کربلا نرفت، چرایی شرط ضمن عقد بانو زینب، ماجرای وصیت معاویه به یزید، رفتار شمر، جنگ صفین و گفتوگوی خوارج با حضرت علی(ع) و.... احضاریه به تمام این قضایا اشارهای داستانی میکند. از دل تاریخ گفتوگوهایی داستانی و روان بیرون کشیده و توانسته تصویری دیگرگونه از موقعیت خاندان پیغمبر نشان بدهد.
در این میان یکی از نکات برجسته احضاریه حضور بانو زینب در مرکز روایت است. برجستهسازی این شخصیت در روایت احضاریه مقام بلند زن و جایگاهش را در اسلام به خوبی نشان میدهد. در واقع رمان احضاریه به زنان اهمیت ویژهای میدهد. کیفیت و کمیت حضور زنان در رمان بسیار مشهود است. چه آن جا که عارفه صاحب درک معنوی بانو زینب و سفر به کربلاست و چه آنجا که شمار زنان در سفر بیش از مردان است و چه در آن قسمت که در کاروان پزشکی زن مشغول خدمت است. زنان کلید گشایش و مرکز روایت رمان احضاریهاند.
و این مساله زمانی برجسته میشود که راوی مسعود است و اساسا پیشنهاد دهنده سفر رسول دوست قدیمی مسعود است. اما در بطن رمان حضور مقتدرانه و تاثیرگذار زنان را شاهد هستیم.
در پایان یادآوری این نکته ضروری است که بهتر بود منابع روایت تاریخی رمان در پایان رمان ذکر میشد. در متن از منابعی چون «یعقوبی» و «نهج السعاده» با ذکر جلد و صفحه یاد شده است اما در بخشهایی هم به نوشتن «در منابع آمده است» اکتفا شده است. لیست منابع مورد استفاده نویسنده به خواننده مشتاق کمک بیشتری میکرد.
رمان «احضاریه» در تابستان سال 1397 توسط نشر اسم در 223صفحه با قیمت 20000 تومان و با طراحی جلد توسط مجید کاشانی منتشر شده است.
نظر شما