رمان «همه» نوشته تیمور آقامحمدی به زودی منتشر میشود.
این نویسنده درباره قصه این کتاب به ایبنا گفت: «سفر، مهمترین عنصر روایی رمان «همه» است؛ سفر آدمها به درون و برون خود. این رمان به چند روز از زندگی سه خانواده میپردازد که با تصادف یکی از اعضای خانواده (بهرام) در جادهای بسیار دور از محل زندگی آغاز میشود. راننده در زمان تصادف، تنها نبوده، این مساله راوی (بابک) را - که داماد خانواده و مهندس معدن است- وامیدارد به سفر و جستوجو درباره رازهای این خانواده بپردازد. او به همراه نامزدش (ناهید) و مادرزنش (زهره) به محل تصادف میروند. کنجکاوی راوی سبب میشود بار دیگر عشقها، شکستها، جفاها و عذاب وجدانهای شخصیتها زنده شود. رمان این پرسش را مطرح میکند که چرا عاشقان در برههای از زمان از عشق خود میگریزند؟ اگر عشق و دلدادگی قرین هم هستند چه میشود که عاشقان در ادامه مسیر کم میآورند؟»
آقامحمدی حضور مادر در جایجای رمان را از نکات این رمان دانست و گفت: «سعی کردهام جهان زیسته مردها را به نمایش بگذارم، اما درنهایت این مادر راوی است که حضورش غیرقابل انکار و بایسته است. راوی بدون او، هویت کاملی ندارد.»
وی اضافه کرد: «نگارش و بازنویسی نهایی رمان «همه» چهل ماه زمان برده و اکنون در اختیار ناشر آن یعنی شهرستان ادب است. سایه پررنگ زبان ترکی و اقلیم آذربایجان و همدان در پس اتفاقات داستان وجود دارد که راوی میکوشد نسبت زندگیاش را با آنها مشخص کند. راوی در جایی از داستان میایستد و میگوید همه باید یکجایی تکلیف خودشان را با آنچه عذابشان میدهد مشخص کنند؛ الان وقت آن تصمیم است.»
در بخشی از رمان «همه» میخوانیم:
«کاش من هم میتوانستم بدوم و مثل پارکورکارها از روی زندگی بپرم، برسم به دیواری در ته دنیا که پشتش هیچچیز نیست، از همهچیز و همهکس دور باشم، خودم باشم و خودم، تکیه بدهم و یک دل سیر سیگار بکشم، آنقدر که خودم را هم دود کنم بروم هوا. بشوم بخشی از ذرات معلق در فضا، سبک، آرام.
دنبال چه بودم من؟»
این رمان در 172 صفحه با طراحی جلد مجید زارع از سری کتابهای «مدرسه رمان» آماده انتشار است.
نظر شما