مکان تکیه دولت در تهران فعلی کجا بوده است؟
شما در دهنه بازار سبزه میدان که بایستید، روبهروی شما، دهنه بازار است و پشت سر؛ بانک ملی. بنای تکیه دولت، دقیقا جای بانک ملی بوده است. از اواخر دوره محمدعلیشاه، تخریب تکیه دولت آغاز میشود اما نه به این معنا که کامل از بین برود. در دوره پهلوی اول هم هنوز تکیه دولت هست. سال 1325 در زمان نخستوزیر هژیر، از بین میرود.
چرا تخریب میشود؟
نگاه پهلوی به سوی نوعی مدرنیته بود و این جور نگرشها را مانع پیشرفت میدانست. در دوره پهلوی اول، یک جور ایرانیگرایی و باستانیگرایی رایج بود و مواردی مانند تکیه دولت را مانع پیشرفت کشور میدانستند. خیلی دلشان نمیخواست که این بناها باقی بمانند و حتی قبل از تخریب هم مردم میآمدند و آجرهای تکیه دولت را برای خانهسازی میبردند. اما بنای بانک ملی که در همان محل احداث شد به نوعی سمبلی از معماری جدید و نشانهای از اهداف پهلوی است. بنای بانک ملی، بیشتر به بناهای آلمانی نزدیک است. مثل بنای راهآهن تهران. البته الان که کتاب «تکیه دولت» منتشر شده به من خبر دادهاند که بخشی از پی تکیه دولت، زیر ساختمان بانک ملی بازیابی شده که هنوز معلوم نیست چقدر این حدس درست است. باید گمانهزنی باستانشناسی شود تا صحت و سقم آن مشخص شود.
شما شیوه پژوهشیتان را در این کتاب میدانی- کتابخانهای ذکر کردهاید. بفرمایید که به چه میزان کتابخانهای بوده و تحقیق میدانی چه سهمی از این پژوهش دارد؟
وقتی شما یک پژوهش را شروع میکنید، شکلی غیر حقیقی دارد. ابتدا هر آنچه را که راجع به تکیه دولت وجود دارد جمعآوری و تلخیص میکنید. اما وقتی که ما درباره بنایی صحبت میکنیم، باید به محل هم رجوع کنیم. در ورودی شمسالعماره در خیابان ناصری قدیم، با مغازههای خیابان مروی احاطه شده است که تا سر خیابان بازار میآیند و هیچ اثری از تکیه دولت نیست. پشت چلوکبابی جهان، راهی باریک است که به میدانچهای میرسد که تکیه دولت در آن قرار داشت.
از طرف دیگر، بعد از کاخ گلستان، در خیابان ناصرخسرو، کوچهای به نام تکیه دولت است که به همان میدانچه میرسد. تمام این راهها و خود بنا، یک میدانچه را درست میکند. در تحقیق میدانی من این راهها را شناسایی و عکاسی کردم. اما راه سومی هم وجود داشته که الان وقتی وارد کاخ گلستان میشوید، آن را پیدا نمیکنید. از کوچه تکیه دولت، فقط مردان میتوانستند بروند. از کنار شمسالعماره، فقط زنها و از داخل کاخ؛ فقط شخص پادشاه.
در تحقیقات میدانی، عکسی پیدا کردم که از حوض گرفته شده است. انتهای حوض، آن دری پیداست که الان بسته شده است. ما دانه دانه، کاشیها را شمردیم تا محل در را پیدا کردیم.
از چه اسنادی برای نگارش کتاب بهره بردهاید؟
همه آنچه که در دایرهالمعارف اسلامی، اسناد تعزیهشناسان، معماران و اهل موسیقی راجع به تکیه دولت آمده، در این کتاب هم استفاده شده است. در انتهای کتاب هم کارتپستالهایی از تکیه دولت میبینید که به کشورهای دیگر فرستاده میشده که نشان از اهمیت این بنا دارد. علاوه بر این، من اسناد فروش اموال تکیه دولت را پیدا کردم. این تحقیق روز به روز شکل میگرفت و اینطور نبود که ما از ابتدا بدانیم که به کجا میرویم. به همین دلیل هم شاید برای خوانندگان از جذابیت داستانی هم برخوردار باشد.
تکیه دولت میکوشید تا تصویر تازهای از دوره قاجار ایجاد کند. این بنا، فقط جنبه معماری ندارد. بلکه در حوزه موسیقی و نمایش و به خاطر حضور مردم اهمیت دارد. تکیه دولت 2 تا 4 هزار نفر گنجایش داشته است. آوازهخوانهای تعزیه باید آنقدر صدای رسایی میداشتند که به گوش همه جمعیت برسد و همه را تحت تاثیر قرار دهند. در واقع با این بنا و اتفاقهای معطوف به آن، سعی داشتند تا تصویر تازهای از دوره قاجار ارائه دهند.
آیا تکیه دولت، تنها تکیه تهران در عهد ناصری بود؟
ما در تهران بین 45 تا 50 تکیه داشتهایم که در اکثر آنها در ماه محرم مراسم عزاداری و تعزیه برگزار میشد. اما تکیههای تهران، گنجایش ظرفیت مردم را نداشت. جایی نبوده که شاه قدرت و شوکت خودش را در برگزاری این مراسم به رخ مردم بکشد. تکیه دولت موجب میشود که فرو شکوه مراسم عزاداری که شاه برگزار میکند به چشم مردم بیاید. در نقشه اول که افسر پیاده نظام اتریش از تکیه دولت ارائه داده، مکان آن، منطبق با ساختمان دادگستری امروز و ضلع غربی گلستان است. در نقشه عبدالغفار، با 10 سال فاصله، تکیه دولت در جنوب کاخ گلستان و در همان جایی است که ما امروز به عنوان مکان تکیه دولت میشناسیم.
آیا تکیه دولت فقط هنگام عزاداری ماه محرم فعال بوده و در طول سال هیچ فعالیتی نداشت؟
تکیه دولت سرآغاز یک اتفاق مهم نمایشی در کشور بود؛ شبیهمضحکها نمایشهایی بودند که از دل تعزیه بیرون آمدند، امابه موضوعات دیگری میپرداختند. مثل عروسی دختر قریش یا تعزیه سلیمان و بلقیس و... اینها تعزیههایی هستند که به مسائل عاشورا نمیپردازند. پس در باقی ایام سال و به جز مراسم محرم و صفر، این نمایشها اجرا میشد. روایت است که در ایران، در تکیه دولت 360 تعزیه داشتیم یعنی برای هر روز یک تعزیه. مثلا برای ولادت حضرت رسول، تعزیهای هست که غمناک نیست. هر حکومتی برای محکم کردن پایههای خودش به ابزاری متوسل میشود. ناصرالدینشاه، عقاید مذهبی داشت و از تکیه دولت به عنوان پایگاهی برای نشان دادن خودش استفاده کرد.
تاریخ تعزیه به چه دورهای برمیگردد؟ و قاجاریه چه جایگاهی در رواج آن دارد؟
قبل از تکیه دولت هم تعزیه وجود داشت از دوران آلبویه. اما ناصرالدینشاه در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری، تعزیه را دارای یک روال و نسخه-نمایشنامه- میکند. او پول خرج تعزیه میکند. آدمهای خوش صدا را از سراسر ایران دعوت میکند و دستور میدهد تا برای تعزیه نسخه بنویسند. به این معنا که گزارشهای شفاهی را جمعآوری و مکتوب میکنند. این نکته را در نظر داشته باشید که ما در تاریخ از کیسه چهار سلسله میخوریم: هخامنشیان، ساسانیان، صفویه و قاجاریه.
کتاب تکیه دولت میکوشد تا زیست فرهنگی یک مکان را نشان دهد. این زیست فرهنگی ابعاد مختلفی به خودش میگیرد. مردم با هم رابطه برقرار میکردند. یکدیگر را ملاقات میکردند. و قولی در فرهنگ شفاهی هست که؛ محل تجمع مردان عزب؛ دختران جلب.
تشکیل مجلس موسسان چه ربطی به تکیه دولت دارد؟
در سال 1304 مجلس موسسان تشکیل میشود که حکومت قاجار را از قدرت خلع و به قدرت رسیدن پهلوی را اعلام کند. این اتفاق در تکیه دولت میافتد و در آنجا مینویسند که دولت قاجار منحل شده و پهلوی به حکومت میرسد. مجلس موسسان از نمایندگان مردم و رعایای مختلف تشکیل شده بود. البته این مجلس از دوره مظفری بوده است و در نهایت هم با اجتماع نمایندگان مجلس موسسان، این دو حکومت جابهجا شدند.
نقش جایزه تهران را در توسعه تهرانپژوهی در چه میدانید؟
من برای نخستینبار در این جشنواره شرکت کردم. تهران هنوز جای تحقیق و پژوهش بسیار دارد. این جایزه جوان است و شناخت تهران در مراحل آغازین است. این جایزه میتواند قدم مثبتی در راه تحقیقات بیشتر در حوزه تهران باشد.
در این باره بیشتر بخوانید:
نظر شما