1- چند سال پیش با یک ناشر قدیمی گپ میزدم و از مشکلات صنعت نشر در کشور میگفتیم. او تنها راه نجات نشر در مواجهه با تنگناهای اقتصادی و مدیریتی را، ادغام مراکز نشر و تشکیل موسسات انتشاراتی بزرگ با تشکیلات روابط عمومی، بخش تبلیغ و بازاریابی و امکان ورود به عرصههای جهانی میدانست و معتقد بود تنها در اینصورت است که میتوان به وضعیت آشفته بازار نشر سروسامان داد و به آینده امیدوار بود. امروز بعد از گذشت چندسال؛ به این فکر میکنم که اگر این آیندهنگری از سالهای قبل در صنعت نشر ما وجود داشت، در حال حاضر وضعیت نشرمان بهتر از این بود که هست؛ چه در عرصه داخلی و چه در عرصههای جهانی.
2- سفر به آلمان و حضور در شصتونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت(2017) برای من، آموزههای زیادی داشت که بهقدرِ بضاعت از آن آموختم. یکی از مهمترین موارد که در بازدید از بخشهای مختلف نمایشگاه نظرم را به خود جلب کرد، فعالیت گروههای انتشاراتی بود. این مساله، خصوصاً در بخش میهمان ویژه نمایشگاه که در آن سال -از بختِ خوب من- فرانسه بود، خودنمایی میکرد. سالن پنج نمایشگاه با در اختیار گذاشتن دوهزار و 500 مترمربع، غرفههای بزرگی را در خود جای داده بود که در هر کدام، چند ناشر فعالیتهای خود را دنبال میکردند و قرارهای ملاقات پیدرپی مدیران و سرویراستاران بر سر مبادله کپی رایت مدام در جریان بود. گروههای شناخته شدهای مانند: گروه انتشاراتی هاچت(hachettebookgroup).
3- تشکیل گروههای انتشاراتی چه مزایایی برای نشر ما خواهد داشت و این رویه در صورت محرز شدن مزایای آن، چطور باید اتفاق بیفتد؟ اینها سوالهایی است که البته کارشناسان حوزه نشر، خصوصا آنها که بیشتر از دیگران جهاندیدهاند و با نمونههای موفق جهانی گروههای انتشاراتی آشناترند، باید پاسخ بدهند اما میتوان به موارد ابتدایی و اساسی اشاراتی کرد. البته پیش از هرچیز یادآوری میشود که منظور از «گروه انتشاراتی» تاسیس چند مرکز نشر تازه از سوی فرزندان یک ناشر قدیمیتر و ورود به حوزه کسبوکارهای فامیلی نیست! بلکه منظور، همافزایی چند ناشر باسابقه و فعال در حوزه نشر است. در واقع هدف از این کار، تقسیم ظرفیتهای یک نشر بین چند برند تازه نیست، بلکه هدف، تجمیعِ ظرفیتهای چند نشر زیر عنوان یک گروه است.
- - تشکیل گروه انتشاراتی این امکان را به ناشران عضو میدهد که بخشی از امور را به شکل متمرکز مدیریت کنند. مثلا با تشکیل یک تیم روابطعمومی قوی، امکان معرفی، تبلیغ و بازاریابی بهتری را برای کتابها فراهم آورند. این امر را میتوان به گروههای ویراستاری، گروههای فنی –تیم حروفچین، صفحهآرا، طراح و...- نیز تسری داد.
- در یک فضای گروهی، اعضا میتوانند از تجربیات و نظرات کارشناسی یکدیگر استفاده کنند، از نقایص کار خود بکاهند و نقاط قوت خود را تقویت کنند. تاکید میشود که این امر میتواند بر کیفیت کتابهای خروجی گروه؛ اعم از انتخابها، ویراستگی، سلامت ترجمه، انتخاب کاغذ، چاپخانه و فیزیک کتاب، توزیع و بازاریابی، تاثیر مستقیم بگذارد که در ابعاد کلان، موجب ارتقاء استانداردهای صنعت نشر کشورمان خواهد شد.
- کار گروهی میتواند با تعیین استراتژیهای گروه تکمیل شود. مثلا امکان تقسیم کار و فعالیت در حوزههای مختلف موضوعی، میتواند از نتایج تشکیل گروههای انتشاراتی باشد که به تخصصی دنبال شدن امور از سوی اعضا کمک میکند.
- برنامهریزیهای کلان و تعیین استراتژیهای کلی؛ خصوصا در زمینه فعالیتهای بینالمللی، میتواند در قالب یک گروه زبده، نتایج خوبی را به همراه داشته باشد. خصوصا اینکه تحلیل بازارهای جهانی، پیگیری مذاکرات و برنامهریزی حضورها و قرار ملاقاتها از سوی یک مرجع مشترک، میتواند اثربخش باشد.
صدالبته ظرفیت کار گروهی و همافزایی در حوزه نشر، نتایج متعددی را به همراه خواهد داشت که افزونِ بر موارد مذکور است. تحقق این رویا که البته دور از احتمال هم نیست، به افزایش روحیه همکاری و فعالیت گروهی ناشران بستگی دارد. مضاف بر آنکه اگر با فروتنی مراکز بزرگتر در همکاری با مراکز نشر کوچکتر همراه شود، هدف ارتقاء صنعت نشر، دستیافتنیتر خواهد بود. بههرروی؛ حالا که صنعت نشر ما با آزمودن روشها و راهکارهای مختلف –خصوصا در عرصه بینالملل- سعی در توسعه دارد، بهنظر میرسد آزمودن این راهحل که کشورهای توسعهیافته نمونههای موفقی از آن داشتهاند، فصل تازهای را برای صنعت نشر ایران رقم خواهد زد.
نظر شما