این کتاب از ۴۵ قطعه شعر سپید تشکیل شده است که به ترتیب فراموشی، خالی، یک فنجان قهوه، دلقک، سوهان، اسبهای مرده لالاند، خاموشی، ریتسوس، برگریزان، سقوط، فراموشی، لبخند ژکوند، نزدیکتر، پاییز، خاکستری، سیب گاز زده، سنگهایم برکه را خشک کرده، تب، گودال، شبها را هرس کردهام، شلاق، تهسیگار، ناگهان، ماهیگیران قایقهای سوراخ را به آب انداختهاند، دیگری، یادآوری، شب از مفصلهایم گذشته، گمشده، وسوسه، پستچی، پردههای کشیده، پیادهرو قدمهایش را میشمارد، پژواک، سایه، دوستت دارم، موریانه، ردّ آستین بر شاخههای پنجره، صندوقچه، صبح همهچیز را خواهد بلعید، منِ او، تحویل سال، پیراهن لغزان، برلین، دود، قول، چهارچوب و همین مجسمهای که هستی بمان نام دارد.
سعید فکورثانی در گفتوگو با ایبنا در توضیح داستان نگارش نخستین مجموعه شعر سپیدش گفت: من از سال 86 تا 91 غزل مینوشتم؛ اما این مسیر از سال 91 تغییر کرد و تا به امروز شعر سپید مینویسم. این دفتر نیز گزیدهای از کارهایی است که از سال 93 تا 96 سرودهام.
این شاعر با اشاره به فضای شعرهای این کتاب اظهار کرد: کتاب از دو فصل با نامهای «فراموشی» و «یادآوری» تشکیل شده است که شعرهای هر دو فصل فضایی فلسفی را دنبال میکنند و سوالهایی را درباره موضوعات مختلف پیرامون انسان، مانند آفرینش، زندگی و مرگ مطرح میکنند.
وی ادامه داد: در بخش «فراموشی» با شعرهایی روبهرو میشویم که قصد دارد تا به مخاطب بگوید که برخی اتفاقات و مسائل را باید فراموش کرد و در فصل بعد با شعرهایی مواجه میشویم که تلاش دارد تا برخی موضوعات را به یاد مخاطب بیاورد. در واقع خواننده شعر در این کتاب تضادهایی را میخواند که تصویر عینی دارد.
فکورثانی در توضیح موضوع شعرهای این کتاب گفت: شما در خوانش شعرهای این کتاب با شعر اجتماعی-سیاسی روبهرو نیستید؛ از طرفی شعرها عاشقانه هم نیست و میتوان گفت که این شعرها زیست شخصی شاعر است و مشکلاتی است که من با آنها دستوپنجه نرم کردهام.
در یکی از شعرهای این کتاب به نام «خالی» میخوانیم:
«لنگرها را بکشید
بادبانها را بکشید
دریا را
طوفانی بکشید
و برای غرق شدن
یک جای خالی بگذارید»
مجموعه شعر «هر روز یکنفر کم میشوم»، سروده سعید فکورثانی در ۷۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۰هزار تومان از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده است.
نظر شما