نشست «فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی» برگزار شد
شجاعی جشوقانی: برنامه شهید مطهری برای انقلاب اسلامی فعال کردن فلسفههای تطبیقی و انضمامی است
شجاعی جشوقانی گفت: شهید مطهری در آینده انقلاب اسلامی برنامهای را ارائه میدهد که ویژگی اصلیاش فعال کردن فلسفههای تطبیقی و انضمامی است.
نجفی در این نشست سخنرانی خود را با موضوع «بررسی تطبیقی فلسفه انقلاب اسلامی با نظریه پردازیهای مدرن» ارایه کرد و گفت: وقتی از نظریه پردازی مدرن انقلاب سخن میگوییم گروهی از متفکران دانشگاهی، فیلسوفان غربی، استراتژیستهایی مانند کسینجر، شرق شناسان جدید و گروهی از عالمان بینرشتهای را مدنظر قرارمیدهیم. برهمین مبنا کتابهای متفکرانی چون فوکو، آبراهامیان، اسکاچ پل و ... با اختلافات بسیار در همین رده قرار میگیرد.
وی ادامه داد: وقتی از نظریه پردازی انقلاب سخن گفته میشود گویی قرار شده برای رفع یک بحران اجتماعی انقلاب شود اما وقتی از فلسفه سیاسی حرف میزنیم سطح بالاتری از حل بحران را مدنظر قرار میدهیم. بدین معنی که نظریهپردازان انقلاب میخواهند بگویند برای اینکه حکومت پهلوی وجود داشته انقلاب اسلامی برای رفع آن بهوجود آمده است این تفکر وجه سلبی انقلاب را بیش از وجه ایجابی آن میبیند. گویی انقلابهای دینی چنین هستند. در حالی که میتوانست نظام شاهنشاهی سرنگون شود اما انقلاب اسلامی نباشد. پس اینکه ما انقلاب اسلامی را معلول سرنگونی نظام پادشاهی بدانیم محل سوال است.
وی افزود: بر این اساس میتوان گفت برای انقلاب اسلامی اینگونه بوده که چون فرشته درآید دیو بیرون رفته است! یعنی چون انقلاب اسلامی ایجاد شد نظام پهلوی سرنگون شد. میتوان در این حالت در نظر گرفت که نظام شاهنشاهی مانند دوره مشروطیت باقی میماند اما انقلاب صورت میگرفت. از سوی دیگر انقلاب اسلامی مانند یک فیلم است که برای دیدن صحنه موردنظر آن باید پایانش را دید. این در حالی است که متفکران مدرن بهگونهای انقلاب را میبینند گویی همین اکنون صورت گرفته است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این متفکران مدرن انقلاب ما را بهگونهای میبینند گویی حاصل بحران اجتماعی، مدرنیزاسیون، فضای باز کارتر و ... بوده است و فقط انقلاب آنهاست که درونش اندیشه و فلسفه سیاسی وجود دارد. بنابراین اینکه ما انقلاب اسلامی را فقط حاصل این عوامل بدانیم غلط است چراکه عنصر اندیشگی در انقلاب وجود داشته و یک بیداری اسلامی عمیق است.
به گفته نجفی، همچنین درباره انقلاب اسلامی اینکه همه چیز را به انقلابیون نسبت دهیم غلط است اگرچه نقش آنها بیبدیل بوده اما انرژیای که خود انقلابیون آزاد کردند فضای متفاوتی را در انقلاب ایجاد کرد. از سوی دیگر در انقلاب اسلامی ما دو بحث انقلاب هویتی و هویت انقلابی را داریم و امروز اگر به برخی انقلابیون در آن دوران نقدی هم وارد است از آن جهت است که هویت را انقلابی فرض میکردند و امثال شهید مطهری هم به همین موضوع نقد داشت و آن را محل تشکیک میدانست. چون انقلاب هم جزئی از هویت است.
شجاعی جشوقانی نیز در ادامه این نشست بحث خود را با محوریت «آیندهپژوهی انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید مطهری» ارایه کرد و گفت: ریشههای آیندهپژوهی به اساطیر و افسانهها برمیگردد و گویی انسان همیشه یک تمنایی برای پیشگویی آینده داشته که با حضور قدرتمند ادیان به عنوان یک نظام جدی ظهور مییابد. بنابراین نوعی آیندهپژوهی و آیندهانگاری در همه ادیان وجود دارد.
وی با اشاره به بحث پایان تاریخ و نسبت آن با آیندهپژوهی عنوان کرد: فوکویاما در کتاب مشهور خود از پایان تاریخ سخن میگوید بدین معنی که برای انسان معاصر تنها مدلی برای ادامه حیات وجود دارد که از اواخر قرن هجدهم به برکت علوم جدید شکل گرفته و بسیار مطلقگرا و انحصارگراست. این زندگی مبتنی بر عقلانیت روشنگری است که علوم جدید پشتوانه آن است. بر همین اساس نیز کشورها و توسعهیافتگیشان مبتنی بر گفتمان اروپا محوری انجام میگیرد. مطهری در کتابهای مختلف خود به طرح آیندهپژوهی میپردازد آن هم درست زمانی که موج انقلابیگری ایران را فراگرفته است. او به دلیل ارتباط با حکمت اسلامی و بهرهگیری از میراث غنی فارابی، ابنسینا، ملاصدرا و... و نیز آشنایی با متون و جریانهای روشنگری غربی کار خود را آغاز میکند هرچند که به غربشناسی و سنتشناسی او نقد وارد است اما ظرفیت آن غیرقابل انکار است.
وی ادامه داد: شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی به بحث وظایف اصلی حوزههای علمیه میپردازد و یک نظامی را طراحی میکند که نظام برنامهریزی آموزش عالی دین است پس در آستانه انقلاب شهید مطهری در کسوت یک فیلسوف دست به چنین اقدامی میزند و معتقد است اگر نظام انقلاب اسلامی نتواند علم متناسب با خودش را تئوری پردازی کند حتی به سبب پیشرفت در حوزههای سختافزاری در مسیر آینده انقلابش در جهت مقاصد و آیندهپژوهی به سامان نمیرسد.
به گفته شجاعی جشوقانی، با وجود دشواریهایی که نظریهپردازی انقلاب اسلامی بسته به جایگاهش در مقابل یا موافق جریان روشنگری غربی داشته در برهههای مختلف شعارهایی را چون تجاریسازی علوم انسانی، بینالمللیسازی و بومیسازی و ... تعریف کرده است.
وی با بیان اینکه فارابی معلم ثانی است از آن جهت که نظریه علم متناسب با تمدن اسلامی دارد گفت: او در مقابله با غرب رویکرد انفعالی یا تهاجمی ندارد و بر این اساس نظریه علم خود را بیان میکند. این در حالی است که ما هنوز علوم انسانی که دستاورد جهانی است را انکار میکنیم. شهید مطهری در آینده انقلاب اسلامی برنامهای را ارائه میدهد که ویژگی اصلیاش فعال کردن فلسفههای تطبیقی و انضمامی است اگرچه که فراخوان دعوت او بدون پاسخ از سوی حوزه و دانشگاه باقی میماند.
حسنیفرد نیز در ادامه این نشست با اشاره به «ظرفیتشناسی اندیشه انقلاب اسلامی» گفت: تجربه 4 دهه انقلاب اسلامی نشان میدهد که این نظام سیاسی ظرفیت زایش و رویش دارد و میتواند ویژگیهای مثبتی چون مشارکتخواهی مردمی در اندیشه انقلاب اسلامی، رفع ظلم، استقلال، آزادی، نظارت بر حاکمان سیاسی، کارآمدی نظام سیاسی و ... را داشته باشد.
وی با طرح بحث علم و عمل در اندیشه انقلاب اسلامی ادامه داد: آنچه که در انقلاب اسلامی سوال است این است که در چه مقاطعی علم و عمل ما با یکدیگر همسو بوده است اگرچه دستاوردهای انقلاب اسلامی کم نیست و ما با وجود کثرت دانشگاهها، نهادهای پژوهشی و ... در اداره جامعه با پیچیدگیهای خاصی مواجهیم و راهی نداریم جز اینکه از علم استفاده کنیم. طی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی همواره هماهنگی بین علم و عمل ما وجود داشت اما به مرور در دولتهای اصلاحات احمدینژاد و روحانی ناهماهنگیای بین علم و عمل مشاهده میشد.
حسنیفرد در پایان گفت: تا زمانی که نیروی جوانی اعم از عملی و فکری در خدمت نظام سیاسی نباشد کارآمدی شکل نمیگیرد اگرچه ظرفیت انقلاب اسلامی برای این تقابل و هماهنگی بسیار بالاست.
نظر شما