در نشست «سکوت بس!» مطرح شد:
انصاریان: درد آوا درد دخترانی است که نمیدانند چگونه سکوت خود را بشکنند
معصومه انصاریان در نشست «سکوت بس!» مخاطبان اصلی رمان نوجوان «آوا در آینه» را والدینی دانست که ضمن حضور همیشگی در زندگی فرزندانشان از زندگی آنها غافلاند و گفت: درد بزرگ آوا درد دخترهایی است که نمیدانند چطور سکوت خود را بشکنند و این یک درد فرهنگی، تاریخی، اجتماعی است.
پدرها و مادرها؛ مخاطب اصلی «آوا در آینه»
معصومه انصاریان، مترجم، منتقد و پژوهشگر، در این نشست اقدام شجاعانه نویسنده و کتابهای نردبان را برای تالیف این اثر نوجوانانه ستود و گفت: زمانی که این اثر را میخواندم با یک سوال مهم روبهرو بودم و آن را یک ضعف میدانستم. چرا آوا در تمام طول داستان سکوت میکند؟ او اهل مطالعه و روابط اجتماعی است. چرا او فرد متعرض را از خود نراند؟ این سوال برای من کلیدی بود. تصور میکردم نویسنده از پس شخصیتپردازی بر نیامده است. او چشم و گوش بسته نیست و کتابهای جالبی همچون «عقایدیک دلقک» و «صدسال تنهایی» را خوانده است. اصلا چنین نوجوانی کافی است یک رمان عاشقانه را بخواند تا اطلاعاتی را در مورد روابط جنسی کسب کند. اما در میانه داستان به این نتیجه رسیدم که دلیل این سکوت ضعف در شخصیت پردازی نیست، بلکه نکته قابل تامل این کتاب، همین «سکوت» است.
این نویسنده با بیان اینکه کافی نیست مخاطب ما آگاه باشد، افزود: مهم این است که مخاطب در موقعیت خطرناک حرف بزند. آوا در کتاب سکوت میکند و این اشاره به سکوت صدها کودک و نوجوان دیگر است. این شخصیت در اولین واکنشش کتابهایی را که مطالعه کرده است، پس میزند. او به ما میگوید کتابهایی که خوانده است درد او را درمان نمیکنند. درد بزرگ آوا این است که نمیداند چطور سکوت خود را بشکند. درد آوا، درد دخترهایی است که در این موقعیت قرار میگیرند. این درد یک درد فرهنگی، تاریخی، اجتماعی است.
انصاریان در ادامه به ویژگیهای آموزشی کتاب «آوا درآینه » پرداخت و گفت: در کتاب با خانوادهای فرهنگی مواجهایم اما داستان به ما میگوید مشکل تعرض فقط برای خانوادههایی با اقتصاد و فرهنگ رو به پایین نیست. در این اثر میبینیم آوا تنهاست، این در حالی است که پدر و مادر او همواره حضور دارند. چیزی که رمان به ما میگوید حضور والدین، دیدن فرزندان و درعین حال ندیدن آنهاست و این همان زمینهای است که خانه امن را تبدیل به خانه ناامن میکند.
عضوگروه داوری جایزه ادبی لاکپشت پرنده همچنین به تاثیرات این کتاب بر شکستن سکوتی که آسیب دیدگان به آن دچارند، اشاره کرد و گفت: در کتاب آوا ماجرا را به دوستش یاسی میگوید. یاسی موضوع را به معلم میگوید و معلم آن را به والدین منتقل میکند. اما آنچه کتاب به ما گوشزد میکند شکسته شدن این «سکوت» است. چیزی که باید دربارهاش بحث کرد. باید در مجامع فرهنگی و رسانهها به آن پرداخت.
به گفته این منتقد ادبی، مخاطبان این کتاب دختران نیستند، مخاطبان اصلی آن پدرها و مادرها هستند. آوا زمانی موفق میشود که دغدغه او تبدیل به دغدغه دوست و معلمش و درنهایت والدینش میشود.
نگاه مستند در یک کتاب داستانی – آموزشی
سارا حاصلی، روانشناس، نیز در این نشست با اشاره به اینکه تعرضات جنسی اغلب در زمان و مکانی رخ میدهند که انتظار آن نمیرود، به بیان رویکردهای روانشناسانه این رمان نوجوان پرداخت و گفت: همانطور که میدانید تحقیقات به تعرضاتی اشاره میکنند که متجاوزان از نزدیکان و آشنایاناند و کودک و نوجوان به آنها وابستگی دارند. عمو کامران در کتاب «آوا در آینه» نیز غریبه نیست. او دوست داشتنی و دوست نزدیک خانوادگی است. نکته برجسته کتاب هم همین است: به عنوان والدین متوجه روابط و نزدیکانمان باشیم.
این سخنران که به عنوان مشاور در شکل گیری رمان «آوا در آینه» مشارکت داشته است، ادامه داد: درچنین رویدادهایی تصور میشود که آسیب در جایی رخ میدهد که احتمال آن بالاست و گمان هایی درباره آنها داریم. اما در این روایت با خانوادهای فرهنگی و پر از آگاهی روبهرو هستیم.
وی آوا را یک نمونه مستند از نوجوانان آسیب خورده در این زمینه خواند و افزود: روال داستان منطقی است. عمو کامران یک دوست است. او میداند چه کار میکند. میداند چطور مخفی بماند. در ادامه آوا را خشمگین میبینیم. او از والدینش خشمگین است که درد او را نمیفهمند. سکوت میکند. تغییر میکند. ناهنجاری دارد و در نمونههای مستند تمام این مراحل را میبینیم. در تمام فصلهای کتاب ترس، خشم و انکار را میبینیم. آوا مسیر را طی میکند تا زمان بگذرد و بالاخره به دیدن خود و دوباره دیدن خود دست میزند.
حاصلی ادامه داد: به عنوان مشاوری که متمرکز بر حوزه کودک و نوجوان است میتوانم بگویم این کتاب قابل پیشنهاد به نوجوانان و والدین است. چه آنها تفکر پیشگیرانه داشته باشند. چه در دل ماجرا باشند.
نگاه بینامتنی و دغدغهمند، نشانه هوشمندی نویسنده است
مهدی رجبی دیگر سخنران نشست «سکوت بس!» نیز سخنان خود را اینطور آغاز کرد: تونی موریسون در جایی گفته است که دوست داشته کتابی درمورد آزار و اذیت دختران سیاه پوست بخواند. او در جستوجوهایش چیزی نمییابد و درنهایت میفهمد که خود اوست که باید نوشتن را آغاز کند. این نکته مهمی است که در تالیف اثر باید به آن توجه داشت. فائزه دائمی نیز قطعا برای چاپیک اثر داستانی اقدام به نوشتن چنین اثری نکرده است. او میخواسته درباره این موضوع حرف بزند و این شیوه را انتخاب کرده است.
نویسنده رمان «کنسرو غول» همچنین به استفاده از روایتها و نام آثار مهم ادبی در کتاب «آوا در آینه» اشاره کرد و گفت: آوا با تکیه بر اثر «آنتیگونه» دست به تغییر زندگی خود میزند. بارها شاهد این بودهایم که دریک اثر جملاتی از آثار مطرح نقل شده و از آن گذر شده است. اما «آوا در آینه» نگاه بینامتنی دقیقی دارد و جملات در ساختار داستان نقش دارند.
رجبی در ادامه به ظرافتهایی در این اثر اشاره کرد و گفت: در آنتیگونه شخصیت ایسمنه را داریم که دعوت به سکوت میکند. اما یاسی سکوت آوا را میشکند. آوا به خاطر ترس سکوت کرده و از سر دردل ماجرایش را با یاسی مطرح میکند و تصور نمیکند این مکالمه تاثیری در سرنوشتش داشته باشد، اما شکستن سکوت به نفعش تمام میشود. در سوی دیگر ما تشابه اسمی «آوا در آینه» و «آیدا درآینه » را داریم. میگویند احمد شاملو پیش از ملاقات آیدا تصمیم به خودکشی داشته است. مواجههاش با آیدا او را تغییر میدهد چون بالاخره نیمه گمشده خود را پیدا میکند. آوا نیز همین است. او با پذیرش خود زندگی جدیدی میسازد که این روند را در دل داستان میبینیم. از این روست که این نام گرتهبرداری نیست و خود معنای مستقل دارد.
نظر شما