کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی یکی از پاتوقهای اهل پژوهش و تحقیق است اما به دلیل حمله داعش آسیب معنوی بسیاری دید و با کشیدن دیوارهای امنیتی برخی از مراجعان خود را از دست داده است.
میدان بهارستان سالهاست که جایگاه یکی از مهمترین ساختمانهای سیاسی کشور، یعنی مجلس شورای اسلامی است، بنایی قدیمی و در عین حال زیبا که در هر دوره دستخوش تغییراتی شده است. از سویی در کنار این ساختمان مهم سیاسی، بنای دیگری وجود دارد که توانسته با خدماتی که ارائه میدهد، مرکز توجه بسیاری از پژوهشگران پیر و جوان باشد؛ پژوهشگرانی که به دلیل دسترسی آسانتر و ورود راحت به کتابخانه آنرا به هر کتابخانه دیگری ترجیح میدهند.
در گذشته وقتی وارد قسمت مرجع کتابخانه میشدید، سالن مطالعه پر از افرادی از سنهای متفاوت بود که در حال مطالعه کتابهای مختلف بودند و در کنار میز کتابداران نیز کتابهایی قرار داشت که پشت هم تعویض میشد و جریان کتاب گرفتن و کتاب پس دادن در حد مطلوبی جریان داشت. آری کتابخانه مجلس شورای اسلامی به نوعی صحنه بده و بستان فرهنگی پژوهشگران، کتابخوانان و دانشجویان و استادان بود.
به مرور با تغییر هر مدیر، کتابخانه سبک و سیاقی خاص را تجربه کرد، اما این آمدن و رفتنهای پررنگ و کمرنگ هم چندان بر حال مراجعان کتابخانه تاثیر نگذاشت تا آنکه آن اتفاق مهم رخ داد و سال 96 افرادی از داعش به ساختمان مجلس حمله کردند، حملهای که تاثیرات مخربی بر جای گذاشت اما بیش از همه تاثیر آن در ساختمان همجوار مجلس، امنیتی شدن و افزودن دروازهها و وسایل برای جستوجوی بیشتر مراجعان بود، اتفاقی که در دوره ریاست حجتالاسلام علی عماد رخ داد، مدیری که با کلی وعدههای رنگارنگ و زیبا به کتابخانه آمد.
به نظر میرسد با امنیتی شدن ورود و خروج به ساختمان مجلس، رئیس آن نیز چندان بیتمایل نیست که این روند ادامه پیدا کند، زیرا با این روند کتابخانه در یک خواب زمستانی بیش از موعود فرو رفت و دیگر نگاههای چندانی به ساختمان کتابخانه و مدیریت آن نبود تا از اجرایی شدن برنامههای مدیر سخن بگویند یا پیگیر وعدههایی باشند که در نخستین نشست خبری داده شد.
پس از حمله داعش به ساختمان مجلس شورای اسلامی، امنیتی شدن ورود و خروج به کتابخانه رویدادی اجتنابناپذیر بود، اما این رویکرد باعث شد که مسئولان کتابخانه با استقبال از آن بر کمرنگ شدن فعالیتهای فرهنگی کتابخانه بیفزایند و به دنبال راه حل جدی برای کم کردن خمودگی و سکون در کتابخانه نباشند. شاید بپرسید در کتابخانه قرار بود، چه کاری صورت بگیرد که حالا با این روند، آن فعالیتها متوقف شده است؟!
حجتالاسلام سید علی عماد
کتابخانه مجلس شورای اسلامی تا پیش از حضور حجتالاسلام سید علی عماد در مسند ریاست آن، 6 همایش تاریخ پارلمان را برگزار کرده بود که هر کدام از این همایشها علاوه بر دیده شدن و طرح بسیاری از اسناد، سالانه بسیاری از دانشجویان، استادان و پژوهشگران مختلفی را از شهرهای متفاوت و رشتههای گوناگون گرد هم میآورد که آنها با نگاه تیزبینانه به بررسی اسناد پارلمان میپرداختند، مرور تصاویری که از همایشهای گذشته تاریخ پارلمان بر جای مانده حاکی از استقبال خوب علاقهمندان به این همایش است، همایشی که منجر به چاپ چندین کتاب برگرفته از مقالات همایش شده است.
از سویی بخش انتشارات کتابخانه با فعالیتهایی در حوزه چاپ تصحیح نسخ خطی، خاطرات اعضای پارلمان، مقالات همایشهای پارلمان و کتابهای اسنادی حضوری موثر داشت که به ویژه بخشی از این حضور نیز به شرکت در نمایشگاههای بینالمللی ناشی میشد که با کاهش بودجه کتابخانه این حضور نیز منتفی و محدود به نمایشگاههای استانی شد. در این بخش نیز فعالیتهایی چون برگزاری نشستهایی با محور و موضوع کتاب فعالیت چندانی صورت نگرفت و از همان نشستهای یک در میان گذشته نیز خبر چندان نیست. بنابراین همه چیز برای رفتن در پوست خود و حرکت کردن در همان مسیری که حوادث رخ داده، فراهم است.
وقتی از درب کتابخانه وارد میشوید، سالن کتابخانه مرجع و سالن نشریات به پرباری گذشته نیست، پرباری به لحاظ حضور مراجعان مشتاق گذشته نیست و شاید به قول یکی از کارکنان کتابخانه این سکون و رکود به دلیل بیمیلی جامعه به کتاب باشد! بی میلی به کتابخانهای که وقتی از درب وارد میشوید، دیگر آن توپ گرد در جلوی درب ورودی سابق در آب نمیچرخد و حالا طرح دیگری جایگزین آن شده تا بگوید از این در دیگر جوش و خروشی برنخواهد خاست.
درب سابق با دیوار مسدود شده و از درب دیگری باید وارد ساختمانی شوید که قبلا بیشتر اداری بود و بخشهای اداری کتابخانه در آن نمود بیشتری داشتند، بخش روابط عمومی و روبهروی آن بخش ریاست. حالا وسط سالن ورودی بخش نشریات است و دیگر جایی بر نمایش دادن برخی از تابلوها و تصاویری نیست که مدیران سابق گاه به گاه در این محوطه قرار میدادند تا مراجعان قبل از رفتن به بخش سالن مرجع قدری در آن بچرخند و سیاحت کنند.
در تغییرات جدید چیدمان بخشهای کتابخانه، بخش انقلاب به کنار نشریات افزوده شده، بخشی که یکی از امتیازات این کتابخانه نسبتا کوچک، مخزن باز آن است که هر مراجعه کنندهای را کنجکاو میکند تا چرخی در آن بزند. بعد از آن اگر سراغ بخش اسناد را بگیرید، باید برگردید دوباره از بخش انتظامات درب ورودی برگ سبزی بگیرید تا بتوانید به آن طرف ساختمان بروید، جایی که بخشی از ساختمان قدیمی مجلس است و پس از گفتوگویی کوتاه با سرباز آنسوی در میتوانید اجازه ورود به بخش اسناد و کتابخانه ایرانشناسی را بگیرید.
انتقال بخش اسناد به آنسوی دیوار و در کنار کتابخانه ایرانشناسی به کمرنگ شدن این بخش با این زحمت ورود به آن منجر شده است، بخشی که روزگاری یکی از امتیازات کتابخانه و از عوامل رونق آن بود و پای بسیاری از پژوهشگران را به کتابخانه باز کرد. اما حال در آنسوی دیوار در سکوت مشغول تکاپوست تا شاید بتواند از ورای این دیوارها مراجعان را به خود بخواند که به نظر میرسد چندان موفق نیست.
اما بخش مرجع کتابخانه به طبقه پایین منتقل شده، طبقهای که دسترسی به آن آسانتر شده اما انتقال آن به طبقه پایین باعث شده که گاهی سر و صدای بیرون به آن درز کند و سکوت گذشته را نداشته باشد. اگرچه با سالن مرجع در تغییرات جدید از امکاناتی برخودار شده و پس از سفارش الکترونیکی کتاب و حذف سفارش کاغذی کتاب، میز پذیرش به شما آلارمی میدهد که به محض آمدن کتابها، دریافتشان کنید و فارغ از هر تغییراتی به مطالعه کتابها بپردازید، کتابهایی که شاید برخی از نسخهها را تنها بتوانید در این کتابخانه پیدا کنید و هر جایی حتی کتابخانه ملی به این آسانی در دسترس شما قرار نگیرد.
از همه بخشها به جز بخش موزه کتابخانه مجلس شورای اسلامی، به نحوی سخن گفتیم. بخش موزه یکی از قسمتهای جذاب کتابخانه است که متاسفانه در بخش آنسوی دیوار قرار گرفته و ساعت بازدید از آن نسبت به سایر بخشهای کتابخانه محدودتر است ضمن اینکه روزهای تعطیل نیز به روی علاقهمندان بسته است، موزهای که با چرخی در آن میتوانید اطلاعات خود را درباره پارلمان ایران افزایش دهید.
ناگفته نماند بخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی یکی از بخشهای مهم این کتابخانه است که مخاطبان خاصی دارد و علت مراجعه آنها برای دریافت و نگاهی به نسخ خطی سهولت دسترسی به نسخ است که قدری آسانتر از سایر کتابخانههاست.
وقتی برای چرایی رکود کتابخانه و راهکاری برای خارج شدن از آن سراغ ریاست روابط عمومی کتابخانه میروم، سیلی از آمار و ارقام و بخشنامه و مقرراتی است که فقط تند و تند مینویسم، ارقامی که حاکی از آن است که نمایندگان مجلس به ویژه علی لاریجانی، ریاست مجلس در صدر آن است برای دریافت اطلاعات و کتابهایی از کتابخانه.
شاید این آمار و ارقام درست باشد اما با آن که وظیفه اصلی کتابخانه امکانات دادن به نمایندگان است اما همه ما میدانیم که به شهادت اشتباهات کلامی بسیاری که نمایندگان در نطقها و پیامهای خود دارند، کمترین مراجعهای برای دستیابی به منابع کتابخانه ندارند، اگر چنین بود شاید بسیاری از آن اشتباهات رخ نمیداد تا سواد نمایندگان و اطلاعاتشان دستمایه شوخیهای فضای مجازی باشد. از این که بگذریم حجتالاسلام عماد که بسیار علاقهمند به افزایش بورکراسی اداری است بیش از هر چیز سعی دارد تا همه چیز در کتابخانه مجلس قانونمند باشد، قانونمندی که گویی در دوره بیش از ایشان سست و نارسا بوده و همین قانونمندی باعت شده که علاوه بر نگاه امنیتی کتابخانه در سکون و سکوت فرو برود و علاقهای هم برای شکست این سکون در میان نباشد، زیرا اگر حضور مراجعان کتابخانه کم شده، درخواستها و سفارش کتابهای نمایندگان به حدی است که این رکود را جبران کند!
دو روز در کتابخانه به سیر و سیاحت پرداختم و کتابهای بسیاری را ورق زدم و تقریبا به بسیاری از بخشها سر زدم تا جای جدیدشان را دریابم و به حافظه بسپارم، معلوم نیست که دفعه بعد هر کدام از این بخشها کجا خواهند رفت! به حیاط میآیم و به درختان تنومند و قدیمی حیاط نگاه میکنم انگار کم شدند، شاید زخمی دیوارهایی شدند که به شکل بدقوارهای ساختمان اصلی مجلس را از کتابخانه جدا میکنند، دیوارهایی که به نحو نامناسبی به مراجعان خیره میشوند و نمیگذارند از آنسوی دیوار یادگارهای گذشته دیده شوند. دیوارهایی که هزینه بسیاری برای کشیدن آنها خرج شده و به حیاط کتابخانه تحمیل شدند. از کتابخانه خارج میشوم، اگرچه امید زیادی به رونق آن با این تیم علاقهمند به کاغذبازی و بخشنامه و آئیننامه ندارم.
نظرات