سیودومین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی در حال برگزاری است که فروش کتابهای شعر با رکود چشمگیری همراه است. رکوردی که نتیجه برخی رفتارهای اشتباه در این حوزه است.
ناشران پولی ذهنیت مخاطب را بههم ریختهاند
بدون شک انتشارات مروارید یکی از قدیمیترین ناشران کتابهای شعر در کشور است؛ ناشری که در سال 96 و در جشنواره شعر فجر بهعنوان بهترین ناشر حوزه شعر معرفی شد. از این رو در نخستین گام به سراغ مروارید میرویم. به غرفه که نگاه میکنیم، تنها چند نفر گزیده شعرهای این نشر را به دست گرفتهاند و گویا این کتابها هنوز هم مخاطب دارد. به داخل غرفه میروم و با محمدعلی مدنی، مسئول غرفه مروارید هم کلام میشوم. او در توضیح وضعیت کتابهای شعر میگوید: به نظرم مخاطب کتابهای شعر نسبت به دورههای قبل کمتر شده است که میتواند دلایل متعددی داشته باشد. شاید یکی از دلایل زیاد شدن تعداد ناشران باشد.
وی ادامه میدهد: باید توجه داشته باشید که وقتی تعداد ناشران زیاد شود، بازار هم تقسیم میشود. از طرفی با توجه به قیمت کاغذ بازار کتاب خراب شد و متاسفانه در شرایط فعلی کتابهای شعر از سایر حوزهها وضعیت بدتری دارند. به نظر من ناشران پولی ذهنیت مخاطب را به هم ریختهاند. البته باید بگویم که با همه این تفاسیر شاعران مطرح همچنان میفروشند.
مردم بیشتر رمان میخرند!
از غرفه مروارید دور میشوم و به راهروی دیگری میروم. غرفه انتشارات نفیر را میبینم که وضعیت جالبی دارد. یک طرف آن مخاطبان ایستادهاند و یک طرف خالی از جمعیت است. سمانه رزاقی، مدیرمسئول انتشارات نفیر در توضیح وضعیت موجود میگوید: متاسفانه کتابهای شعر فروش خوبی ندارد و این تنها مختص مردم و نمایشگاه نیست؛ چراکه در طول سال کتابفروشان نیز کتابهای شعر را قبول نمیکنند و شور و شوقی که برای شعر بود دیگر وجود ندارد. من فکر میکنم در فضای مجازی و کانالها به قدری شعر منتشر میشود که دیگر مردم رغبتی برای خرید کتاب شعر ندارند و بیشتر رمان میخرند.
به شعر نگاه غیر ادبی میشود
جعفر محمدی واجارگانی، مدیر نشر شب چله نیز میگوید: با توجه به محدود شدن بن کارتهای نمایشگاه اوضاع کتابهای شعر از گذشته هم بدتر شده است و این حرف من نیست و شما از هر کسی هم که بپرسید به شما خواهد گفت که کتاب شعر فروش ندارد. ما در دههای زندگی میکنیم که به شعر نگاه غیرادبی میشود و شعر نیز اهمیتش را از دست داده است.
کارگاههای شعر مخاطب شعر را به شاعر تبدیل میکند
از غرفه شب چله به غرفه روبهروی آن، نشر شانی میروم؛ نشری که قدیمیترین ناشر تخصصی حوزه شعر است؛ اما این روزها داستان و رمان نیز چاپ میکند. مجید صالحی، مدیر نشر شانی در توضیح وضعیت این روزهای بازار شعر گفت: در حال حاضر آن جمله شاعر معروف که میگفت «کثرت همیشه باعث ضعف میشود» را به خوبی درک میکنیم. به نظر من وجود ناشران زیاد در حوزه شعر باعث شده تا آنطور که باید و شاید از شعر استقبال نشود. بیشتر این ناشرها با اسم کمک به ادبیات وارد حوزه شعر میشوند؛ اما با کتابهای بیکیفیت باعث شدند تا سلیقه مردم افت کند.
وی افزود: کتاب تبدیل به کارت ویزیت شده و هر فردی که میخواهد خودش را به فضای ادبیات معرفی کند، با یک هزینه کمی صاحب اثر میشود. یک زمانی کتابها هزارتایی چاپ میشد و شاعرنما برای کتاب باید هزینه میکرد؛ اما امروز با تیراژهای 200 -300 نسخهای، با یک میلیون تومان هم میتوان کتاب چاپ کرد. در نتیجه همین کتابهای بیکیفیت وارد بازار میشوند و زمانی که مخاطبان این کتابها را ورق میزنند، احساس میکنند که سطح کتابهای شعر به همین میزان است.
مجید صالحی کارگاههای شعر را یک خطر جدی برای حوزه شعر میداند و میگوید: عدهای از شاعران که قدیمیتر هستند با برگزاری کارگاههای شعر، علاقهمندان شعر را وارد فضای شاعری میکنند. من نمیگویم این کار شدنی نیست و شاید از هر 20 نفر یک نفر هم استعداد داشته باشد و شاعر شود؛ اما این کارگاهها این روزها از سوی افرادی برگزار میشود که خودشان هم در ادبیات جایگاهی ندارند و به لطف فضای مجازی جایگاه پیدا کردهاند و این ضربه میزند. دقت کنید، این افراد مخاطب شعر را به شاعر تبدیل کردهاند.
وی با اشاره به فضای مجازی ادامه داد: فضای مجازی در کنار خوبیها، بدیهایی هم دارد؛ چراکه یک عده با فالو آنفالو کردن یا خرید فالوئر برای خود جایگاه میخرند و چون مخاطبان، افراد جدی ادبیات نیستند، هر چیزی را بهعنوان شعر و داستان قبول میکنند و در نتیجه سطح سواد جامعه پایین میآید و مخاطبان فکر میکنند که ادبیات فقط این افراد هستند و سر همین کتابهایی که باید دیده شود، دیده نمیشود.
انگار همه برای خرید رمان به نمایشگاه آمدهاند
نیما معماریان، مدیر اجرایی نشر مایا نیز معتقد است که دیگر مردم شعر نمیخرند و در این رابطه گفت: واقعا شعر در نمایشگاه امسال وضعیت مناسبی ندارد و انگار همه برای خرید رمان به نمایشگاه آمدهاند. به نظرم صفحههای مجازی روی بازار کتابهای شعر تاثیرگذار بودهاند؛ اما هنوز هم هستند کتابهایی که مردم به اسم دنبال آنها میآیند. من فکر میکردم که این کتاب نخریدن مردم به دلیل گرانی کاغذ باشد؛ اما شما اگر به بازار نرمافزارهای کتابی هم سر بزنید، متوجه میشوید که مردم کتاب دیجیتال و کتاب صوتی هم نمیخرند.
این روزها هر شاعری که با ناشرش دعوا میکند، نشر میزند
کاوه کاغذچی، مدیر نشر چلچله از عده زیادی شاکی است و فکر میکند که نبود نظارت کافی باعث مرگ تدریجی حوزه شعر شده است. او در این رابطه میگوید: از وقتی که ناشران شعر زیاد شدند، کتاب شعر حکم کارت ویزیت پیدا کرد. همین موضوع باعث شده تا شاعران مهم نیز از ارزش بیفتند. یعنی اگر شما به ناشران شعر مراجعه کنید و بررسی داشته باشید، متوجه میشوید که کار اینها پول گرفتن از مردم و کتاب چاپ کردن است. به نظر من کتابی که داخل کتابفروشی نرود، کتاب محسوب نمیشود و کتاب نیست. این روزها یک سری ناشر مهم را میبینیم که در نمایشگاه فروش عادی دارند اما همه کتابهایشان در کتابفروشیهاست و به نظر من این اتفاق بزرگی است؛ از آن طرف ما با یک سری ناشر طرف هستیم که تنها در نمایشگاه کتابهای آنها را میبینند و تنها در نمایشگاه فروش دارند و این بد است.
وی ادامه میدهد: بدترین اتفاق این روزهای رشد قارچگونه شاعرانی است که ناشر شدهاند. این روزها هر شاعری که با ناشرش دعوا میکند، نشر شعر میزند و این شوخی دیگر بیمزه شده است. بخش مهمی از صعنت نشر بیزینس است و اینکه فردی پول بگیرد و کتاب چاپ کند، اتفاق ناخوشایندی است. سوال من از ناشران پولی این است که حال که شما میخواهید از راه پول گرفتن و چاپ کردن مطالب پول دربیاورید، چرا به سراغ چاپ کردن کارت ویزیت نمیروید؟ خدا شاهد است که در خیابان دیدم آقایی را که شماره موبایل خود را در کتاب شعرش نوشت و به ماشین بغلی داد. این یعنی فاجعه؛ این وضعیتی است که عدهای در لباس ناشر به وجود آوردهاند.
کاغذچی با گلایه از دادن غرفه به ناشران پولی اظهار کرد: واقعا موسسه نمایشگاه باید ارزیابی کند و به این ناشرنماها غرفه ندهد. باور کنید یک کتاب من برابری میکند با 100 کار این ناشران پولی. به هر حال شاید نتوانیم جلوی انتشار را بگیریم؛ اما میتوانیم کاری کنیم تا هر ناشری در نمایشگاه نباشد و بین یک ناشر شریف و کسی که کار پولی چاپ میکند وجه تمایزی باشد.
در آخرین گام از این گزارش به سراغ بهزاد نجفی، مدیر انتشارات ایهام رفتیم؛ نشری که چند ماهی است کار خود را شروع کرده و شاید یکی از کوچکترین غرفههای نمایشگاه متعلق به او باشد. غرفهای که شاید کوچک باشد اما گرمای افرادی که در مقابلش ایستاده بودند آن را گرم میکرد و کوچکی غرفه را از ذهن میبرد. نجفی در توضیح نخستین تجربه نشر ایهام در نمایشگاه گفت: کار ما قرار نیست تنها در حوزه شعر باشد و قرار است که مجموعه داستان، رمان و نمایشنامه نیز چاپ کنیم؛ اما در حال حاضر چند ماهی است که با کتاب شعر کارمان را شروع کردهایم. با توجه به اینکه روز دوم نمایشگاه به ما غرفه دادند و سال اول حضورمان در نمایشگاه است، از استقبال راضی هستیم و کتابهایی داریم که شاید تا انتهای نمایشگاه به چاپ دوم بروند.
وی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: من هم قبول دارم که بازار کتاب ضعیف شده است؛ اما ما باید به دنبال دلایل باشیم؛ متاسفانه ما هیچ کانال و رسانهای برای معرفی کتابهای شعر نداریم و به همین دلیل کتابها به خوبی به مخاطبان معرفی نمیشود.
با توجه به صحبتهای انجام شده میتوان گفت که گاهی تغییرات ساختاری میتواند باعث حیات مجدد یک حوزه یا مرگ آن شود و شواهد نشان میدهد که قدمهای اشتباه در این حوزه باعث شده تا کتابهای شعر از جاده تعادل خارج شود و هر لحظه شرایط بدتری داشته باشد. برگزاری کارگاههای متعدد از سوی شاعران درجه چندم مخاطبان شعر را به شاعران بیکیفیتی تبدیل کرده و فقط ذوق نوشتن دارند و دیگر حتی تمایلی برای خواندن شعر شاعران مطرح که روزی به آنها علاقهمند بودند، ندارند. از طرفی وجود ناشران پولی باعث شده تا این افراد بعد شرکت در یک دوره آموزشی با هزینهای اندک دست به انتشار کتاب بزنند و دچار توهم شاعر شدن شوند. از طرفی فضای باز برای تاسیس نشر نیز این روزها هر شاعری را وسوسه میکند تا با مراجعه به وزارت ارشاد مجوز نشر بگیرد و بعد از آن در ازای دریافت مبالغی کتابهای دلونشته و شعرهای بیکیفیت شاگردان و دوستانش را چاپ کند و از این طریق پولی بدست آورد.
از طرفی نمایشگاه کتاب هم برای این دست ناشران فرصتی مناسبی است تا از آب کره بگیرند و کتابهایی را که بابت انتشارشان پول گرفتهاند به مخاطب بیخبر از همه جا بفروشند و سود بگیرند. با همه تفاسیر میتوان گفت که دست بردن در ساختار حوزه شعر باعث شده تا ظرف مدت کوتاهی مخاطبان شعر به شاعر و شاعران به ناشر تبدیل شوند. اتفاقی که باعث ضربههای بدی به این حوزه شده است و بدون شک در سالهای آینده شاهد پیامدهای آن خواهیم بود.
نظر شما