گزارشی از وضعیت انتشار کتابهای شعر در گفت وگو با ناشران؛
کتاب شعر پولی چاپ نکنید، حتی شما دوست عزیز!
در چهارمین روز از نمایشگاه کتاب تهران به سراغ بازار کتابهای شعر رفتیم تا ببینیم وضعیت به چه شکلی است.
آیا همه نشرها مخاطب شعر ندارند؟
برای شروع سری به موسسه انتشارات نگاه میزنم تا صحبتی با علیرضا رئیسدانایی داشته باشم، او معتقد است که کتابهای شعر مخاطب خودش را دارد اما شاید همه ناشران این حوزه وضعیت مناسبی نداشته باشند؛ چراکه مخاطب امروز باهوش شده است و با همه زرق و برق موجود و هزاران عنوان کتابی که وجود دارد، کتاب خوب را تشخیص میدهد.
رئیسدانایی در این رابطه میگوید: بازار کتاب شعر وضعیت خیلی بدی ندارد و کافی است شما به انتشارات معتبر این حوزه سر بزنید و ببیند که آیا این انتشارات نیز وضعیت بدی دارند؟ از طرفی اگر وضعیت بد هم باشد، مقصر خود شاعران و ناشران هستند که به برخی ناتوانهای شعر میدان میدهند و این تنها به خاطر پول است. جالب است که بگویم، چندی پیش دختر بچهای پیش من آمد و 400 صفحه شعر سپید به من تحویل داد تا آن را چاپ کنم. به او گفتم تو که شعر سپید مینویسی چند کار از شاملو حفظ هستی. متاسفانه حتی کارهای معروف شاملو را هم حفظ نبود اما کتابش در نمایشگاه توسط ناشری منتشر شد. ما چاپ نمیکنیم اما دوستان چاپ میکنند و همین میشود که وضعیت از حالت عادی خارج میشود.
وی معتقد است که خود شاعران نیز کتاب نمیخوانند که اگر بخوانند وضعیت به این شکل نخواهد بود. او میگوید: با توجه به چاپ چهار هزار عنوان کتاب شعر در سال حداقل ما 10 هزار شاعر داریم که اگر همین افراد تنها کتاب بخوانند، کتابهای خوب حداقل باید 10 هزار نسخه فروش داشته باشد.
صحبتهایم با رئیس دانایی بسیار طولانی میشود و ترجیح میدهم که این صحبتها را در یک گفتوگوی مفصل منتشر کنم؛ چراکه نکات بسیار خوبی بیان شده است که در این گزارش نمیگنجد.
شعر از حالت جدی خارج و تبدیل به یک شوخی شده است
دوباره را میافتم، شاید یکی از پرمخاطبترین غرفههای شعر در نمایشگاه کتاب غرفه نشر نیماژ باشد، به همین دلیل به انتهای راهرو 18 میروم تا صحبتی با علیرضا اسدی، مدیر این انتشارات داشته باشیم. اسدی میگوید: وضعیت شعر در حال حاضر وضعیت خوبی نیست؛ البته اگر کمی از بالا نگاه کنیم، متوجه میشویم که در کل کتاب وضعیت خوبی ندارد و شعر هم یکی از بخشهای آن است.
او معتقد است: شعر همیشه رکود داشته است و اگر ما کمی به عقب برگردیم متوجه میشویم که شعر در دهه 70 و 80 بی مخاطب بوده است و تقریبا از دهه 90 است که با مطرح شدن چند شاعر جوان، این بازار رونق میگیرد و شعر تبدیل میشود به کتابی که مردم عوام هم مخاطب آن باشند؛ چراکه تا قبل از آن شعر مخاطب خاص داشته است.
مدیر نشر نیماژ در این رابطه میگوید: معضل اصلی شعر امروز این است که تعداد شاعران بسیار زیاد شده است، یعنی کسانی که ادعای شاعری دارند و دست به انتشار کتاب میزنند. از طرفی تعداد ناشران هم وضعیتی بهتر از تعداد شاعران ندارد و همین تعدد ناشران و شاعران باعث شده که شعر از حالت جدی خارج شود و به یک شوخی تبدیل شود. نکته مهمی را ما نباید فراموش کنیم و آن این است که شاعر جدی مخاطب خاص خودش را دارد و سعی ما این است که تعداد عنوانها کم باشد اما به سراغ شاعران جدی برویم و همین موضوع باعث شده تا شما هر وقت به قسمت شعر نیماژ نگاه کنید، شلوغ باشد.
این ناشر معتقد است که مخاطب به همه نشرها اعتماد ندارد و در این رابطه گفت: ما این روزها مخاطبانی داریم که به غرفه میآیند و میگویند که کتاب جدید چه دارید و در نهایت بدون توجه به متن و اسم شاعران تمام مجموعه شعرهای جدید را میگیرند؛ چراکه به برند اعتماد کردهاند و نتیجه مثبت دیدهاند. در مجموع ما مخاطبهای خودمان را داریم و از بازار راضی هستیم و کسانی که مخاطب ندارند، بدون شک کسانی هستند که به صورت جدی وارد این حوزه نشدهاند و تنها خواستهاند که در بازار حضور داشته باشند.
دوست دارم سرم را به میز بکوبم
به سمت راهروهای ابتدای نمایشگاه میروم و سراغ غرفه آرادمان را میگیرم. مدیر این انتشارات که خود از شاعران قدیمی است، سالهاست که بهعنوان دبیر فرهنگی خبرگزاری ایسنا مشغول به کار است و بدون شک نظر او میتواند نظر مرجعی درباره کتابهای حوزه شعر باشد.
بهرامی میگوید: ما در حال حاضر نتیجه کارهای چند سال گذشته را میبینیم. بهعنوان کسی که 80 درصد چهار روز گذشته نمایشگاه را در یک غرفه ادبیاتی بودم باید بگویم که درصد کسانی که با نیت خرید کتابهای شعر به نمایشگاه میآید، تقریبا به سمت صفر در حال حرکت است. این موضوع وقتی خطرناک میشود که ما در زمانی مخاطب قابل قبولی داشتیم اما امروز دیگر به آن صورت نیست. این یعنی نه تنها چیزی به ما اضافه نشده است، بلکه آن چیزی که داشتیم را نیز از دست دادهایم و این نتیجه عملکرد چند سال گذشته برخی ناشران است. عملکردی که باعث بیاعتمادی مخاطب نسبت به حوزه شعر شده است.
وی ادامه داد: وقتی داور جایزه شعر فجر میگوید که ما سه هزار و 500 اثر را به دقت داوری کردیم، که حال کاری ندارم که چقدر شدنی است، من را به فکر فرو میبرد و به خاطر میآورم که در سال 92 یعنی آخرین دورهای که شعر در جایزه کتاب سال بررسی شد، تعداد آثار بررسی شده دو هزار عنوان بوده است. بنابراین وقتی این آمارها را میشنوم، به عنوان کسی یک عمر با شعر زندگی کردم و بیش از 30 سال در نمایشگاه کتاب بودهام، دوست دارم سرم را به میز بکوبم؛ چراکه انگار یک هیولایی در حال بلعیدن حوزه شعر است و این هیولا هر روز چاقتر و چاقتر میشود و اتفاق بد ماجرا آنجاست که ما نمیدانیم که این هیولا خود شعر است و شعر خودش در حال خوردن خودش است.
بهرامی معتقد است که شناسایی مقصران، کار بسیار سختی است و در این رابطه میگوید: من بعضی وقتها به این فکر میکنم که شاید یک اراده شبه امنیتی قصد داشته است تا حوزه شعر ما که در تاریخش همیشه حوزه آزادیخواهی، انتقاد، روشنفکری و آزاداندیشی بوده است از داخل خودش را ببلعد. نتیجه این است که ما در این نمایشگاه مجموعه شعرهای بسیار ارزشمندی داریم اما فرصت نفس کشیدن پیدا نمیکنند. مخاطب امروز با سردی نسبت به شعر برخورد میکند و تقریبا به تهِ دیگ رسیدهایم و فکر میکنم تنها چاره این است که چند سال انتشار مجموعه شعر ممنوع شود و بعدش به آن فکر کنیم که اگر سمزدایی بکنیم این امکان وجود دارد که به وضعیت مناسبی برسیم یا خیر.
شعر همچنان مخاطبان خاص خودش را حفظ کرده است
به سراغ یکی از نشرهای تخصصی حوزه شعر یعنی نشر شانی میرویم و با داود سوران که یکی از شاعران مطرح و از مسئولان این نشر است به گفتوگو میپردازیم، او میگوید که امسال حدود 120 عنوان کتاب جدید و تجدید چاپ دارند و در رابطه با استقبال از کتابهای شعر گفت: اگر امسال قرار بود نمایشگاه در شهرآفتاب برگزار شود، شاید فروش کتابهای شعر وضعیتی خطرناک پیدا میکرد اما تغییر مکان نمایشگاه باعث شده است تا شرایط بهتری را شاهد باشیم.
این شاعر میگوید که مخاطب بازار شعر کمتر شده است اما شعر همچنان مخاطبان خاص خودش را حفظ کرده است و ما باید کمی صبر کنیم و به آینده امیدوار باشیم تا شاید تغییری در نمایشگاه حاصل شود.
مخاطب نباید فریب زرقوبرق برخی فعالیتهای نشر را بخورد
یکی دیگر از انتشارات تخصصی حوزه شعر انتشارات فصل پنجم است که توسط یک شاعر پیشکسوت یعنی پرویز حبیببیگی، شاعر اثر ماندگار «یاران چه غریبانه» اداره میشود. او در توضیح وضعیت کتابهای شعر میگوید: به نظر من تفکر غلطی ایجاد شده است و دوستان فکر میکنند که کار در حوزه شعر بسیار ساده است و این افراد میتوانند در حوزه شعر موفق باشند؛ اما تجربه من این نکته را یادآور میشود که این افراد اکثرا بعد از مدتی متوجه میشوند که در این حوزه خبری نیست و فعالیت در آن بسیار سخت است، بنابراین بعد از مدتی به سراغ چاپ رمان و مجموعه داستان میروند.
بیگی معتقد است که این روزها تعداد شاعران از تعداد مخاطبان آن بیشتر است و در این راستا میگوید: مخاطب نباید فریب زرقوبرق برخی فعالیتهای نشر را بخورد و تنها باید به نشرهایی که امتحان پس دادهاند، اعتماد کند. کتابی را میشناسم که به بهترین شکل ممکن و بسیار زیبا و شکیل منتشر شده است اما آیا همه چیز شکل و ظاهر اثر است و مخاطب نباید به محتوا اهمیت دهد؟ من نگران نیستم زیرا مخاطب امروز، بسیار هوشمند است و این روزها سره را از ناسره تشخیص میدهد.
دقایق پایانی چهارمین روز از نمایشگاه است و در حال خروج از مصلای تهران هستم و نتایج این گفتوگوها را با خودم مرور میکنم، نتیجه این است که کتاب و ناشر بسیار است و همین موضوع بازار کتابهای شعر را سکه کرده است و بهترین راه همان است که علیرضا بهرامی گفت: بهتر است شاعران دست از انتشار کتابهای پولی بردارند.
نظر شما