مجموعه داستان «دیر بجنبی اتفاق شومی میافتد»، اثر خاطره محمدی از سوی انتشارات روزنه در نمایشگاه کتاب تهران ارائه شده است.
داستانهای این مجموعه سبکهای ادبی متنوعی را در برمیگیرند. داستانهایی مانند «چای سیب»، «شاخهای این گوزن من را میدرند»، «فلور چراغ آژیر قرمز را خاموشکن»، «عطر زنانه»، «همین چیزها» و «لبخند چشم دیوار» برگزیده در جشنواره داستانی حوزه هنری در دورههای هفتم، هشتم، نهم و دهم، منتخب مسابقه داستان خلاقانه حیرت95، منتخب مسابقه داستان صادق هدایت97، جشنواره ملی داستان پراس97 و منتخب در مسابقه داستانی محله کودکی (فرشته) شدهاند.
در این مجموعه آدمها بهظاهر ساده و معمولی هستند اما هرکدام درگیر خارخار ذهنی هستند که انگار راه خلاصی از آن نیست.
در داستان «فلور چراغ آژیر قرمز را خاموش کن» میخوانیم:
«چمدانم را بستم و هیچ ردی از زندگی را با خود نبردم. گفتم شهر٬ خانواده٬ دوست و همهچیز را فراموش میکنم و برای خودم در جایی پرت ازاینجا زندگی جدیدی با هویت جدید میسازم. طاقت نیاوردم سالها بعد روزی تلفن را برداشتم و به خسرو زنگ زدم. برادرم پشت تلفن از زندگیاش و زن و بچههایش گفت. از دندان نیش افتادهی پسرش گفت. از دخترش که بهتازگی تاتی تاتی میکند و از فلور گفت. گفت که فلور میترسد. میترسد حمام باشد آژیر قرمز به صدا دربیاید و بمبی ازخدابیخبر راهش را گم کند و سرخانه و زندگی او خراب شود و بعد غریبهها بیایند و جنازهی لخت مادرزادش را از زیر آوار بیرون بکشند. میگفت که فلور فکر میکند اگر من پشت در حمام باشم یا آنکه شب چراغ خواب سیاهی شب را کمرنگ کند یا در طول روز صدای رادیوتلویزیون سکوت خانه را بشکند دیگر احساس امنیت میکند. من گفته بودم این چیزها برای فلور مانند طلسمی است که از نحسی آژیر قرمز کم میکند. گفته بودم درک میکنم و واقعا درک میکردم چون فکر میکردم اگر من این سر دنیا شب را بیدار بمانم بر سر خانوادهای که در آن سر دنیا رها کرده بودم هیچ بلائی نمیآید. من همیشه خواستار شبکاری بودم.»
مجموعه داستان «دیر بجنبی اتفاق شومی میافتد» به نویسندگی خاطره محمدی در قطع جیبی در 146صفحه و باقیمت 14000تومان از سوی انتشارات روزنه روانه بازار شده است.
نظر شما