عصر روز گذشته، دهم اردیبهشت ماه نشست کانون نمایشنامه نویسان و مترجان خانه تئاتر در سالن شاهین سرکیسیان عمارت تئاتر برگزار شد.
به نظریات راهبردی در تئاتر ایران نیاز داریم
در ابتدای این نشست که بدون سخنران برگزار شد، محمد امیر یاراحمدی رییس کانون نمایشنامهنویسان، اظهار داشت: نمایشنامهنویس باید با گروهی فعال و پویا همکاری داشته باشد تا کارش به ثمر بنشیند و به نظریات راهبردی نیاز دارد، اما وقتی به تئاتر ایران مینگرم به عدم وجود نظریه راهبردی پی میبرم و در چنین شرایطی نمیتوان جایگاه نمایشنامهنویس را مشخص کرد.
وی ادامه داد: ما باید بحرانها را با نظریات راهبردی حل کنیم در حالی که چنین چیزی وجود ندارد.
نمایشنامهنوبسی کاری خلاقه است
محمدرضا خاکی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط حال حاضر تئاتر، جایگاه نمایشنامهنویس کجا است، عنوان کرد: نمایشنامهنویسی کاری خلاقه است در حالی که ما مدرسه برای ادبیات نمایشی داریم و همه آنها موظفند که برای پایاننامه خود، نمایشنامهای بنویسند، که این اتفاقی بسیار آسیب زننده است و من اعتقاد دارم کسانی که این کار را کردند، معنا تئاتر و نمایشنامهنویسی را نمیدانند.
وی ادامه داد: هر سال دو هزار نفر دانشجوی تئاتر از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند در حالی که هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمیافتد و این قضیه یکی از مسئلههای مهم تئاتر به حساب میآید.
خاکی در خصوص گروههای تئاتری گفت: گروه تئاتری در شرایط امروز ایران به هیچ وجه قابل تشکیل نیست، چرا که صنفهای تئاتری اجازه نمیدهند و این به خاطر این است که حتی جایی برای ارائه به این گروهها نیز داده نمیشود و سالن استانداردی برای اجرا نمایشها وجود ندارد.
در ادامه یکی از حاضران به صحبتهای رضا خاکی اعتراض کرد و گفت: من دانشجوی شما بودم و ادبیات نمایشی خواندم، اگر اعتقاد شما بر این است که برای نمایشنامهنویسی نباید در دانشگاه تحصیل کرد، پس چرا شما به تدریس این رشته پرداختید.
که در پی این اعتراض و صحبتهای پیش آمده، در نهایت محمدرضا خاکی سالن نشست را ترک کرد.
به واسطه اسم نمایشنامه نویس سالن تئاتر پر نمیشود
در ادامه علی عابدی اظهار داشت: من نمایشنامه را مینویسم که اجرا کنم و در سالهای اخیر هم کمتر دیدم که نویسندهها دغدغه کارگردانی اثر خود را نداشته باشند؛ این نکته نیز قابل ذکر است که من هیچ گاه ندیدم به واسطه اسم یک نمایشنامهنویس، سالن نمایش پر شود و برای همین من نمایشنامه را مینویسم که خودم کارگردانی آن را بر عهده بگیرم که نمایشنامهام به سرنوشتی نامعلوم دچار نشود.
در ایران نمایشنامهنویسان زود به مرگ هنری میرسند
در ادامه نشست حمیدرضا نعیمی اظهار داشت: امروزه هنرمندان ما به هم کمک نمیکنند و کار هم را نقد میکنند به یاد میآورم که روزی کارگردانی به من با افتخار گفت که تئاتر نمیبیند.
وی ادامه داد: در این چند دهه هیچ وقت اتفاق قابل دفاعی در نمایشنامهنویسی اتفاق نیفتاده است، وحشت من از این است که امروزه نمایشنامهنویسان ایران در پنجاه سالگی مرگ هنریشان فرا میرسد، من نمیفهمم چرا در ایران زمانی که باید شاهکار ادبی یک نویسنده خلق شود، او دچار مرگ هنری میشود.
نعیمی گفت: وقتی هنر یک نویسنده را له میکنیم، مرگ هنری او فرا خواهد رسید نمونهاش را در ادبیات روس میتوان دید که بعد از استالین هیچ نمایشنامهای خوبی در آن کشور چاپ نشد.
وی ادامه داد: نمایشنامه بومی نوشتن در ایران از سختترین کارها است و مجوز گرفتن برای کارهای بومی پستی و بلندی زیادی دارد، یادم میآید زمانی که نمایشنامه «شرق دور شرق نزدیک» را نوشتم، به من گفتند این نمایشنامه اعدام دارد و من برای همین نمایشنامه در جشنواره تئاتر فجر جایزه گرفتم، چگونه همچین چیزی اتفاق میافتد.
وظیفه صنف در نمایشنامهنویسی مهم است
قربانزاده اظهار داشت: وظیفه صنف در حوزه نمایشنامهنویسی مهم است، چرا که صنف باید تلاش کند با دادن خوراک به نمایشنامهنویس، هنر نویسنده را حفظ کند.
سانسور از مسائل اصلی ما است
سپس محمودرضا رحیمی اظهار داشت: محمد امیر یار احمدی به من گفت که درد مردم ما به قدری زیاد شده که من نمایشنامهنویس نمیتوانم دیگر بنویسم.
وی ادامه داد: ایشان به من گفت من نمیتوانم برای کسی بنویسم چرا که مخاطب من مردمی هستند که درگیر سیل هستند.
رحیمی گفت: یکی از اساسیترین مسائل ما، سانسور است و نظر دادن افرادی که از هنر هیچ علمی ندارد، ما تا کنون یک وزیر هنرمند نداشتهایم.
رحیمی گفت: به نظر من تنها راه چاره ما احیا گروههای تئاتری است.
نباید برای شرایط خاص نوشت
یاراحمدی گفت: ما امروز برای شرایط خاصی مینویسیم و این با تئاتر تناسبی ندارد، چرا که این گونه تئاتر که ما پیش گرفتیم مقطع زمانی دارد و خیلی حیف است که عمرمان را میگذاریم برای کاری که با اولین تحول اجتماعی از بین خواهد رفت.
تئاتر باید وارد سبد کالا مردم شود
در ادامه صیفی اظهار داشت: مسئله خیلی مهم این است که ما با هم گفتوگو نداریم و همیشه اصلیترین معضلاتمان امنیت نمایشنامهنویسی و سانسور متنهایمان است، با تکرار این موارد ما به آرمان خود دست پیدا نمیکنیم بلکه به نظر من این روزها فقدان فرضیه و نظریه پردازی داریم و باید در قالب یک سمینار علمی به تعریف این نظریهها و کاربردی ساختن آنها بپردازیم.
صیفی گفت: تئاتر باید وارد سبد کالای مردم جامعه شود و به این طریق ما هم به عنوان اهالی این صنف میتوانیم به مطالبات خود برسیم.
تئاتر تلقی زندگی کردن است
خاکی که دوباره به سالن بازگشت، در پایان اظهار داشت: من امیدوارم خانه تئاتر برنامه روزانه خود را ثبت کند و فکر میکنم باید همدیگر را بیشتر ببینیم و با هم حرف بزنیم تا ببینیم چگونه میشود به تئاتر رسید، چون تئاتر یک رویا و یک تلقی برای زندگی کردن است.
شانزدهمین دوره «هفته بزرگداشت تئاتر»، به دبیری محمودرضا رحیمی و با حمایت مالی بانک گردشگری از هفتم تا پانزدهم اردیبهشت ماه سال جاری برپاست.
نظر شما