با او گفتو گویی داشتهایم که در پی میآید.
در ابتدا بفرمایید در نمایشگاه کتاب امسال چه عناوین جدیدی داشتید؟
امسال نشر ماهی، مجموعه داستان «آتشبازی» از ریچارد فورد را منتشر کرده است.
این اولین مجموعه داستانی است که از ریچارد فورد به فارسی ترجمه شده است؟
بله. تا جایی که میدانم.
کمی او را معرفی کنید.
این نویسنده، همسنگ و همسطح ریموند کارور و توبیاس وولف و از دوستان کارور است. از آمریکای شمالی. در این مجموعه داستان، روایت از زبان فرزندانی است که بزرگ شدهاند و حالا به زندگی گذشتهشان و رابطهشان با پدر و مادرشان و بد آوردنها و بد حالیهای پدر و مادرشان در زمانی که کوچک بودند میپردازند. داستانها مستقل هستند اما یک رگههای مشترکی در همهشان هست.
و کتاب دیگر؟
کتابی از پائولو کوئلیو در نشر چشمه درآمده به نام «هیپی». بر خلاف کارهای دیگرش که داستانی است، این یک برش از زندگیاش است که میگوید کوئلیو چگونه کوئیلو شد. این کتاب به تازگی در بخش ناداستان نشر چشمه منتشر شده است. یک مجموعه شش جلدی هم ترجمه کردم به نام «سوالهای عوضی» که امسال در کتابسرای تندیس منتشر شده و یک کار کارآگاهی درباره نوجوانان است.
تجدید چاپی هم داشتهاید حتما.
تجدید چاپی هم مفصل؛ خوبی خدا، آثار خانم لاهیری، سم شپارد و...
واقعا چرا لاهیری را به فارسی ترجمه کردید؟
نباید ترجمه میکردم؟
به نظر من نویسندهای، متوسط و پرگوست. شما در عین حال، مجموعه داستان عجیبی به نام «خوبی خدا» را هم ترجمه کردهاید.
از آن عجیبتر «خریدن لنین» است. 10سال بعد از «خوبی خدا»، من از مجموعه داستانهایی که از نویسندگان مختلف خوانده بودم، دوباره گلچینی به نام «خریدن لنین» ترجمه کردم که آن را هم نشر ماهی منتشر کرد. این کتاب، عالی است. و هر داستان، از یک نویسنده جدید است. معروفترین آنها برای خواننده فارسی زبان، جان آپدایک است که دو داستان بینظیر از او در این کتاب آمده است. این مجموعه سال گذشته منتشر شد و چاپ دومش در نمایشگاه موجود است. اگر شما، جومپا لاهیری را دوست ندارید، «کفشهای خدمتکار» مالامود را دوست خواهید داشت ،حتما بخوانید. تصویر آمریکای دهه 60 و هفتاد آمریکا همراه با نگاه مهاجر و تبعیدی. مالامود اصالتا یهودی است و الان به تدریج شناختهشدهتر میشود. یک رمانش را نشر چترنگ منتشر کرده و فکر میکنم چشمه هم یکی، دو کارش را در میآورد. اصلا سالهاست که جایزهای بینالمللی درباره داستان کوتاه به نام مالامود، در آمریکا برگزار میشود.
به عنوان مترجمی که مجموعه داستانهای خیلی خوبی به ما معرفی کردهاید، بفرمایید که داستان کوتاه فارسی را چطور میبینید؟ داستان ایرانی مدعی است که شاید در حوزه رمان به استانداردهای جهانی نرسیده باشد، اما در داستان کوتاه، اثار شاخصی خلق شده که با بهترین آثار جهان برابر هستند.
من داستان ایرانی را دنبال نمیکنم و چون نمیخوانم، به همین دلیل هم نمیتوانم در این زمینه نظری دهم. آن قدر درگیر این هستم که داستان خوب خارجی بخوانم و معرفی کنم.
این چمدانی که اینجا هست، حاصل خرید شما در نمایشگاه کتاب تهران هست؟
مقدار خیلی زیادی تاریخ قاجار گرفتم. چون خیلی علاقه دارم؛ هم عکس و هم سفرنامه. به غرفه نشر «تاریخ ایران» رفتم که خیلی نشر خوبی است. یک کار سینمایی گرفتم که کمیاب بود. «چرا ادبیات؟» یوسا را گرفتم که آقای کوثری ترجمه کردند و نشر لوح فکر آن را منتشر کرده است. این کتاب را به تمام علاقمندان ادبیات، به شدت توصیه میکنم. خیلی هم کوتاه و خوشخوان است. این کتاب الان چاپ هفتم است، ولی باید چاپ بیستم میبود.
نمایشگاه کتاب تهران را چطور میبینید؟
نمایشگاه کتاب، جای دیدار و برخورد ناشران و نویسندگان و مترجمان است و خیلی خوب است که برگزار میشود، اما هیچ وقت کتابفروشیهای محلی را نباید فراموش کنیم. به این دلیل که آنها، قلب تپنده صنعت نشر هستند. من توصیه میکنم که خریدهامان را بیشتر از کتابفروشیهای محلی داشته باشیم.
نظرات