رمان «به نام یونس» داستان یک روحانی است که برای تبلیغ در ماه رمضان به یکی از روستاهای دورافتاده سفر میکند.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
اولین دست، دست کمال بود که بالا آمد. بعد از او دستها مثل مردگانی که سر از قبر بیرون میآورند، یکی پس از دیگری بالا میآمد. همه دستشان بالا بود به جز نادر و یونس. نادر دستش را به آهستگی بالا آورد. یونس هم دستش را آرام بالا آورد. نادر، اسم همه را نوشت. فقط کلجواد که سنّش بالا بود را ننوشت. موقعی که میخواست اسم یونس را بنویسد، زارحیدر مانع شد و گفت:
«ما خودمان بَچِهیَ روستاییم و با دَشتکان و کوه و کمر و چاه، کَلان گشتهایم؛ حَجآقا بچهی شهرند و غریب. اگر موافقید ایشان از قرعه مُعاف بواَن.»
رمان «به نام یونس» نوشته «علی آرمین» در 207 صفحه با قیمت 16 هزار و 500 تومان از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.
نظر شما