محسن جوادی در برنامه ضیافت مطرح کرد:
یکی از نقاط ضعف مطالعات قرآنی نپرداختن به مضامین اخلاقی و دادن اولویت به آنهاست
محسن حوادی گفت: با نگاه انتقادی به مطالعات قرآنی باید گفت از مضامین اخلاقی در آن غفلت شده چون یکی از نقاط ضعف ما در مطالعات قرآنی نپرداختن به مضامین اخلاقی و دادن اولویت به آنهاست.
جوادی در این برنامه درباره اخلاق توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: توجه آدمی به اخلاق محصول عنصر درونی در خودش است وقتی انسان متوجه میشود که گونههای مختلف حیات را داشته باشد برایش این سوال پیش میآید که کدام زندگی خوب است. ارسطو در اخلاق نیکومانوس میگوید ما میتوانیم حیات اجتماعی، فلسفی و ... داشته باشیم. بنابراین این سوال همواره مطرح میشود که چه زندگی برایش خوب است؟ اگر ما اخلاق را پیدا کردن یک زندگی خوب تعریف کنیم وقتی به جامعه اسلامی میآییم میبینیم این سوال برای عالمان مختلف، عارفان، محدثان، و ... مطرح است که زندگی خوب چیست؟ البته برخی از عبارات از مضامین قرآنی گرفته میشود اما مساله اصلی پیدا کردن حیات طیبه بود. پس متناسب با روش و تعریف دانشمندان از اخلاق، نوع ارجاع به استنادات قرآنی متفاوت است به طور مثال کسی که مستقیما عقاید دینی میخواهد بیان کند بیشتر به قرآن کریم مراجعه میکند.
او ادامه داد: بخشی از تعریف اخلاق، استنادش را از قرآن میگیرد و آثار ارزشمندی در این باره تدوین شده که خیلی روی توجیه فلسفی نمیرود و تنها میخواهد مومنانی را که متن قرآن را قبول دارند خطاب قرار دهد اما برای فیلسوف اصل برهان مبناست و برهان مبانی عام عقلی میخواهد پس از منظر فلسفه به اخلاق ورود پیدا میکنند. بنابراین هر کدام از این رویکردها با قرآن همسو هستند اما برخی مستقیما به قرآن پرداخته و برخی دیگر به صورت غیر مستقیم بحث اخلاق را از نگاه قرآن بررسی میکند.
معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه لزومی ندارد هر کسی از اخلاق قرآنی استفاده میکند همه مبانی را قرآنی را ببیند اما لازم است که این نظام از لحاظ برهانی اثبات شود عنوان کرد: یک رویکرد خوب در میان حکیمان مسلمان مثل مرحوم نراقی رویکرد تلفیقی است یعنی در برخی از مواقع بحث فلسفی و در برخی دیگر بحث قرآنی میکنند و شاید کتاب «جامع سعادات» از این نظر بسیار برجسته است که میتوان دستاوردهای تمدنی رویکردهای مختلف را در آن دید. از سوی دیگر فارابی و ابن سینا رویکردی از اخلاق را شرح می دهند که می تواند چهارچوب دینی را حمایت کند.
جوادی با اشاره به اینکه شاید عمده نقدی که مخالفان فلسفه در جهان اسلام داشتند به بحثهای نظری بوده نه اخلاقی! یادآور شد: نقدهای غزالی در تهافت الفلاسفه به ابنسینا در حوزه غیر اخلاقی هستند بدین معنی که چهارچوب دینی در حوزه اخلاق را نقد نمیکنند و همدلانه نگاه می کنند.
او در بخش دیگری از سخنانش درباره اینکه نظام اخلاقی چه گونه تصویر میشود گفت: اخلاق پرداختن به خود انسان و ساختن آن است؛ این مفهوم در سنتهای غیر دینی در حکمتهای یونانی هم هست و به طور مثال فوکو نشان میدهد که چگونه در حکمت یونانی پرورش خود وجود داشته است. پس نخستین مساله در مبانی اخلاق قرآنی انسان شناسی است و این در اکثر کتابهای فلسفه اخلاق وجود دارد. پس انسان شناسی قرآنی در این باره مهم است. در آموزههای قرآنی و دینی خدا انسان را خلیفه خود قرار داده بدین معنی که ما در این عالم باید کاری کنیم که خدا به ما سپرده است. کار خدایی ما درباره انسان این است که خودش را بسازد!
به گفته این استاد فلسفه اخلاق، تصور ما از خودمان بسیار مهم است و این تفاوتی است که نگاه قرآنی با حکمت یونانی دارد آنها از منظر امر وجودی به پرورش خود نگاه نمیکردند و بیشتر برای یونانیها پرورش خود جنبه زیباییشناسی داشت اما در نگاه قرآنی و اسلامی پایداری و جاودانگی بسیار مهم است. ما اینجا خلیفه خداوندیم یعنی میخواهیم اراده خداوند را محثث کنیم بدین معنی که زندگی فردی و اجتماعی پاکی داشته باشیم.
او افزود: پس عنصر اصلی اخلاق اسلامی این است که انسان زیستش برای ساختن حیات اخلاقی در جهان است. ساختن خود نه فقط یک عنصر تفننی است بلکه ساختنی برای زندگی جاوید است پس نکته اصلی اخلاق قرآنی این است که ما آمدیم تا خود را پرورش دهیم. ساختن خود مسیر جاودانی را برای ما فراهم میکند و خداوند استعداد ساختن این مسیر را به ما داده است.
جوادی با بیان اینکه ما نباید نقدها را در این حوزه به عنوان تقابل ببینیم گفت: بلکه میتوان اینها را در آثاری مانند جامع السعادات مشاهده کرد. فارابی و ابن سینا تسلیم محض یونان نبودند و میراث فلسفی عمیقی را برای ما به جا گذاشتند که به درد ما میخورد و میتوان از مضامین اخلاقی در آن دفاع کرد.
او در بخش دیگری از سخنانش تقوا را تعریف کرد و توضیح داد: تقوا به معنای نگه داشتن خود است یعنی انسان کرامتش را از دست ندهد. کسی میتواند حیات اخلاقی داشته باشد که برای خودش ارزش اخلاقی قائل باشد. ما نباید فقط حرمت خود را نگه داریم بلکه باید کرامت دیگران هم نگه داریم چون آن هم نفس الهی دارد. وقتی کرامت انسانی در جامعهای از بین برود شرارتها هم زیاد میشود به همین دلیل توصیههای زیادی برای رعایت تقوا وجود دارد.
معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این سوال که چرا تصویر جهان اسلام معاصر در مقایسه با این نظام اخلاقی که تصویر میشود، نگران کننده است؟ گفت: وقتی ما به متن قرآن بر میگردیم میبینیم فضائل و رذایل شرح داده شده اما در متن جامعه نشانی از آن نیست. یکی از علل ناهمسوئی این است که جای کار بیشتری روی مفاهیم اخلاقی وجود دارد. اخلاق یک دانش و معرفت است و آن چیزی که فایده اصلی آن است تحقق و التزام به آن است بین اخلاق و اخلاقی شدن فاصلهای است که باید روی آن کار کنیم.
به گفته او، ما اینجا فرض میکنیم معرفت اخلاقی ما قرآنی است اما چرا اخلاقی عمل نمیکنیم؟ چون ما به لحاظ نظری خیر اخروی و دنیوی را میدانیم اما اعتقاد عملی نداریم. برخی به لحاظ اعتقادی مومن هستند اما به لحاظ عملی نه! عدم التزام به اخلاق به نوع تعلیم و تربیت، سست بودن اراده فرد، ساختارها و قوانین و ... بر میگردد. از سوی دیگر ما گاهی معرفت اخلاقی داریم اما به عمل ما کمک نمیکند چون اخلاق انتهایش مهندسی است در یونان جنس معرفت اخلاقی را از جنس مهندسی و ساختن میدانستند یعنی برای ساختن اخلاق باید برنامه داشت. ما در اخلاق این را رها کردیم و فکر کردیم تدریجی محقق میشود و این یکی از آفتهایی است که در سطح اجتماعی مشکل ایجاد کرده است. پس باید برای رسیدن به اخلاقی شدن ابتدا انگیزهها و ارادهها را تقویت کرد و در این راستا الگوهای خوب را به کار گرفت و از سوی دیگر باید برای اخلاقی شدن برنامه داشت.
جوادی در بخش پایانی گفت: باید ابتدا بپذیریم که در اخلاقی شدن مشکل داریم سپس باید برنامهریزی اخلاقی داشته باشیم. همچنین با نگاه انتقادی به مطالعات قرآنی باید گفت از مضامین اخلاقی در این مطالعات غفلت شده به طور مثال درباره خودفریبی در کتابهای این حوزه کم کار شده است. در بحث تعارض عدل و احسان نیز کار خوب قرآنی نشده بنابراین باید دهها کار روی این حوزه صورت بگیرد. یکی از نقاط ضعف ما در مطالعات قرآنی نپرداختن به مضامین اخلاقی و دادن اولویت به آنهاست.
نظر شما