درسگفتارهای جدید بهار موسسه پرسش از یکشنبه ۱۲ خردادماه برگزار میشود.
شهریار وقفی پور هم درسگفتار «روانکاوی، الهیات و دین مقدمهای بر سمینار هفدهم، سویهی دیگر روانکاوی (۷۰-۱۹۶۹)» را تدریس میکند. این درسگفتار یکشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار میشود.
سرفصل مباحث جلسات در سگفتار روانکاوی، الهیات و دین عبارتست از: جلسه اول: چهار گفتارِ مدرنیته؛ جلسه دوم: سرمایهداری متأخر و دینهای خاورِ دور؛ جلسه سوم: دیگریِ بزرگ، نامِ پدر و دینهای توحیدی؛ جلسههای چهارم: آرشیوهای اسلام.
شهریار وقفی پور درباره این درسگفتار نوشته است: «فروید همواره ارزیابییی منفی نسبت به دین داشت و آن را توهمی میشمرد که میراث روشنگری قرار است تمدن را از آن رهایی بخشد؛ حال آنکه لاکان به این نکته اشاره میکرد که عنوانِ رسالهی فروید، آیندهی یک توهم، حاکی از بقای دین است. لاکان حتا در مصاحبهای از «پیروزیِ دین» میگوید. ژاک ـ آلن میلر نیز با اشاره به جریانِ ایدهها و باورهای دینی در فضای سیاسیِ امروز، مدرکی دال بر درستیِ بینش لاکان ارائه میدهد.
علاوه بر این، لاکان در سمینار هفدهم میگوید که موسا و یکتاپرستی پیامِ نهاییِ فروید برای ما است. پس پرسشِ «پیامِ نهاییِ فروید» و چیستیِ آن به میان میآید. میلر در توضیحِ این پیام، به این نکته اشاره میکند که کتاب موسا و یکتاپرستی را باید در پرتو دو رسالهی دیگر فروید خواند، یعنی آیندهی یک توهم وتوتم و تابو. به عبارتِ دیگر، پیامِ فروید با مفهومِ پدرِ فرویدی همبسته است. و اگر این حکمِ فرویدی را در ذهن داشته باشیم که دین جستوجوی پدر است، آنگاه میتوان این پیامِ نهایی را تفسیر کرد.
سمینارِ هفدهم که پس از وقایعِ مه ۶۸ برگزار شده است، گویای تلاشِ نظریِ لاکان برای تأمل در بابِ روانکاوی است، «لیکن او در بابِ نظامِ اجتماعیِ معاصر نیز تأمل میکند. لاکان در این سمینار از فروید و مارکس به میانجیِ هگل سخن میگوید، از ماهیت و عملکردِ علم و دانش…. در ابتدای این سمینار، لاکان چهار ساختارِ گفتار را مینویسد که یکی از نخستین تلاشهایش در استفاده از حروف برای تعریف ساختارِ بنیادینِ روانکاوی است…. چهار گفتار [مدرنیته] صرفاً چشمگیرترین جنبهی سمینارِ هفدهم نیست، بلکه جنبهی بنیادینش است. همانگونه که از نظرِ ارسطو، انسان با جانش میاندیشد، در این سمینار نیز لاکان با این چهار گفتار میاندیشد…. همچنین در این سمینار، لاکان عقدهی اودیپِ فروید را نیز باز میخواند و به طور خاص، جایگاهی را که پدر در آن اشغال کرده، به پرسش میگیرد» (جاستین کلمنز).
از آنجا که روانکاو در سطحِ ساختارها میاندیشد، میتواند به اسطوره و دین نیز بپردازد، نه برای تفسیرِ فرهنگیِ آنها، بلکه برای ردگیریِ اثرِ ساختارها در آنها. از این منظر است که یکی از مضامینِ این سمینار، یعنی دین و الهیات، برای شرحِ روانکاوی و نظریاتِ لاکان و نسبتشان با جامعه و سیاستِ روز انتخاب شده است.»
نظر شما