جلسه نقد و بررسی رمان «تابستان خیس» ، اثر محمد صابری در فرهنگسرای ابنسینا برگزار شد.
در این مراسم که با اجرای محمدرضا حبیبی برگزار شد در ابتدا تنی چند از شاعران به شعرخوانی پرداختند، سپس قسمتهایی از رمان «تابستان خیس» با صدای مسعود جعفریزاد برای حاضران خوانده شد.
در ادامه محمد صابری ضمن خوشامدگویی به مهمانان حاضر در جلسه به غزلخوانی پرداخت و در صحبتهای خود گفت: اگر دغدغه انسان دیروز دار و ندار بود، امروز دانایی و نادانی شده بلای جان آدمی باور نمیکنید نگاهی به دور و برتان بیندازید؛ نادانی با لجاجت و خودخواهی معجونی از آدمی ساخته که جز خود نبیند و جز خود نخواهد؛ فرهیخته و غیر فرهیخته هم ندارد یک درد مشترک است.
وی ادامه داد: البر کامو میگوید آدم تنها مخلوقی است که نمیخواهد همان باشد که هست؛ بالزاک اما در کمدی انسانی دغدغههایش را این گونه بازگو میکند. تمامی جنایات بشر ریشه در خودخواهی انسان دارد. از درس گفتارهای سلاطین ادبیات فرانسه که بگذریم، باور کنیم که بدبختیهای آدمی در دنیای معاصر ریشه در همین سه واژه لجاجت، خودخواهی و نادانی دارد.
این نویسنده و شاعر در معرفی فضای این کتاب گفت: با همه اینها، «تابستان خیس» چیزی جز تکرار همین تراژدی تلخ و دردمند نیست، عشق، رفاقت و انسانیت در زیر سایه نادانی، خودخواهی و لجاجت آدمهایی که دانای ناداناند فرجامی جز جنایت و ناکامی ندارد، آدمهایی پاک سرشت و خوشبین، راه را به نیت دیگری آغاز کردند و به جای دیگری رفتند، شاید دور از تصورشان.
وی افزود: «تابستان خیس» در سطر سطر خود، دردمند رفاقت است و عشقانهای ناآرام. «تابستان خیس» در زیر پوست یک قصه کاملا اجتماعی به واکاوی و چند و چون این گونه عادات ناپسند آدمی پرداخته است، اما اینکه در این راه چقدر به کامروایی نزدیک شده یا نه، پاسخاش تنها و تنها نزد صاحب نظران است و شمایی که به مهر میخوانید.
در ادامه کریمخانی خطابهای را از طرف علیرضا رییسدانایی، مدیر موسسه انتشارات نگاه در خصوص جایگاه ادبیات در نشر نگاه خواند و بعد از این اتفاق، علی صابری به نقد و بررسی رمان «تابستان خیس» پرداخت. او در این خصوص گفت: از ویژگیهای این رمان نثر شاعرانه بسیار تاثیرگذار است و زنده بودن عنصر شعر، شخصیتپردازیهای بی نقص، دیالوگهای ماندگار و آشنایی عمیق مولف از مباحث حقوقی و روانشناسی است.
این منتقد از طرح مباحث کلی در این رمان انتقاد کرد و گفت: کلی گویی، دانای کل بودن راوی و طرح مباحث فلسفی و جامعه شناختی را در قالب شعارهای کلیشهای از آسیبهای وارد بر این رمان میدانم.
این مراسم با شعرخوانی حاضران ادامه داشت و در ادامه رضوان ابوترابی علیرغم بیماری و کسالت، خود را به جلسه رساند و اختتامیه جلسه را به عهده گرفت. وی با خواندن غزلی از کتاب «گلوبند» که از تالیفات نویسنده است، حاضران را به شوق آورد و کوتاه سخنانی نیز در باب انسانشناسی در «تابستان خیس» ایراد کرد.
نظر شما