گفتوگوی ایبنا با قائم مقام شورای عالی قرآن درباره بازگشت به قرآن
شکلگیری انقلاب اسلامی و نفی طاغوت بر اساس بازگشت به قرآن کریم بود
قائم مقام شورای عالی قرآن میگوید: اصولاً شکلگیری انقلاب اسلامی بر اساس بازگشت به قرآن کریم بوده و بعد از پیروزی انقلاب نیز در تمام صحنههای مهم سیاسی کشور این مهم حفظ شد.
اساسا مهمترین انگیزه برای بازگشت به قرآن در دوران معاصر چیست؟
وقوع انقلاب اسلامی بر اساس همین موضوع بازگشت به قرآن و مبانی قرآنی در ارتباط با جامعه اسلامی است، امام خمینی(ره) در سالهای آغاز نهضت در دهه 40 در جاهایی که نفی سلطه اجانب و کافران را در مقدرات حاکمیتی مسلمانان مطرح میکردند و نظام سلطه را در سخنرانیهای معروفی که برای عدم پذیرش سلطه آمریکا و غرب، شاه را مورد خطاب قرار میدادند ریشه در قرآن داشت و به مقتضای آیات قرآن که به نفی سلطه بیگانگان در مسلمانان اشاره میکند استناد داشت و بعد از انقلاب هم این جمله ایشان که «اصلا کتاب انقلاب ما قرآن است» جمله معروفی است. تمام آنچه که به عنوان راهبردهای امام در انقلاب چه بحث بازگشت به ارزشهای دین و چه بحث نفی سلطه اجانب و چه نفی پادشاهی و اشرافیگری مطرح است، همه مبانی و راهبردهای قرآنی بود که انقلاب اسلامی بر این مبنا شکل گرفت و به پیروزی رسید.
بعد از انقلاب اسلامی هم آیا این نوع نگاه به قرآن ادامه یافت؟
بعد از انقلاب اسلامی هم در تدوین قانون اساسی، قرآن و مبانی قرآنی و دینی، ملاک اصلی در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی بود چه نفی سلطه بیگانگان و چه بحث استقلال سیاسی کشور ریشه در مبانی و ارزش های قرآنی دارد.
اصولاً شکلگیری انقلاب اسلامی بر اساس بازگشت به قرآن کریم بوده و بعد از پیروزی انقلاب نیز در تمام صحنههای مهم سیاسی کشور چه آن موقع که بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا یک مبارزه همهجانبه با استکبار جهانی شکل گرفت و چه شعار «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» و چه مبانی نظری در 8 سال دفاع مقدس بر مبنای دستورات و راهبردهای قرآنی بوده، نفی طاغوت و مقاومت در برابر ظلم و دفاع از ارزشها ریشه در قرآن داشته است.
در دوره رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای هم شاهد هستیم که ایشان بیشترین استدلالها و استنادهایشان در مواضع سیاسی و راهبردهای حکومتی، قرآنی و مستند با آیات قرآن است و خیلی بدیهی است که نظامی که ادعای نظام دینی میکند این حداقلی است که در موضعگیریها و راهبردهای حاکمیتی به دستورات دینی ملتزم باشد و منبع اصلی دستورات دینی و حاکمیتی ما نیز قرآن کریم است.
حرکت زیکزاکی در ارتباط با قرآن که در برخی از اساتید سیاسیون ما نیز دیده میشود، ریشهاش بیشتر در نوع نگاه به حاکمیت دینی است. البته این بحث ریشه در نگاه سکولاری دارد و حاکمیت دین را نمیتواند بپذیرد اگرچه حاکمیت افراد متدین و مسلمان را میپذیرد، اما حاکمیت دین را به طور کامل در تمام عرصهها نمیپذیرد و ما میبینیم که در اندیشه سیاسی این افراد سایه انداخته است. طبعاً با این نگاه کارکرد متون دینی مثل قرآن کریم و سنت نبوی و روایات ائمه در محدوده تردید بیشتر تعریف میشود و بیش از این کارکردی ندارد، لذا قرآن کریم با این نگاه جایگاه خود را در اداره جامعه و حکومت از دست میدهد.
در بین فقهای معاصر کدامیک نگاه حداکثری به قرآن برای استخراج احکام سیاسی داشتهاند؟
انقلاب ما یک نوع جدید از حاکمیت دینی را در عرصه سیاسی جهان مطرح کرد و بعد از دوره قرون وسطی که حاکمیت کلیسا بر شئونات سیاسی و حکومتی وجود داشت به نوعی بازگشت از این نگاه را داشتیم هیچگاه شخصیتهای دینی به نوعی که در انقلاب اسلامی مطرح شد ادعای توان اداره کردن جامعه را نکردند اما رهبران انقلاب اسلامی، مجدداً این ایده را مطرح کردند منتهی نگرش سیاسی اسلامی با مدل و الگویی که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مطرح کرد که هم حضور و هم آراء مردم در تشکیل ارکان اصلی حکومت لحاظ شده و هم پایبندی این حکومت به ارزشهای اصیل دینی در قانون اساسی تضمین شده و لذا با این طرح حکومت دینی ما هیچ چارهای نداریم که از متون اصیل اسلامی که در رأسش قرآن کریم قرار دارد استفاده کنیم وگرنه صبغه و ماهیت حکومت دینی ما زیر سؤال خواهد رفت.
ضرورت بازگشت به قرآن چقدر با توجه به فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امروز احساس میشود؟
در تبیین مبانی حکومتی قرآن و استخراج مبانی از قرآن و سایر متون دینی لازم است که مطالعات و پژوهشهای لازم توسط افراد خبره در این کار و افرادی که با مبانی دینی و اجتهاد در متون دینی مسلط هستند عمل کنیم اینکه افراد آزاد هستند و میتوانند در قرآن تدبر کنند و برداشتهایی را از قرآن داشته باشند امر پسندیدهای است، اما برای استخراج مبانی حکوتی و راهبردها و مبانی اداره جامعه به افراد شایسته و متبحر در اجتهاد در زمینه متون دینی و خصوصاً در قرآن نیازمندیم ولی به هر حال مدل حکومتی که انتخاب کردیم در طول چهار دهه کارکرد مثبت خود را در عرصه جهانی نشان داده اگر چه به طور طبیعی با توجه به نارساییهایی که داریم و شاید قدری ناپختگی در اداره حکومت مشکلاتی را داریم اما میبینیم که در عرصه جهانی ایده حاکمیتی انقلاب اسلامی جای خود را هم در سطح منطقه و هم در سطح جهانی باز کرده و الگوی موفقی بوده البته با تمام نقصها و اشکالاتی که نباید انکار کرد و باید پذیرفت، بنابراین ما حتماً نیازمند به این هستیم که به قرآن بازگشت داشته باشیم یا در همان عهد و پیمان و ایدهمان درمورد بازگشت به قرآن که از آغاز انقلاب اسلامی در دهه 40 با رهبری امام(ره) شروع شد در همین منطقه فعالیت کنیم و باقی بمانیم و با اهتمام بیشتر و مطالعه دقیقتر و اجتهاد عمیقتر در قرآن و مبانی قرآنی پایههای حکومت اسلامی را مستحکمتر کنیم.
نظر شما