در آغاز این نشست، خسرو بنایی شاعر و مؤلف آثاری چون «رنسانس میانسالی» و «ورم کردن روز در خونابه» ضمن یادآوری فرازهایی از رمان «تنگسیر»، به جایگاه و عنصر قهرمان در این رمان که به گفته او «روایت یک عصیان است و نویسنده گویا از شگردهای ناتورالیستی در خلق اثرش استفاده کرده است»، اشاره کرد.
سپس سعید سوختهسرایی فعال فرهنگی و اجتماعی و تسهیلگر دورهمیهای کتابخوانی، به خوشخوان بودن و آغاز خوب رمان اشاره کرد و گفت: در طول رمان با نشانههای متعددی به لحاظ اقلیمی و محیطی روبهرو هستیم.
وی افزود: همچنین در اثر نگاهها و وجوه مختلفی از نظر به دین مشاهده میشود و معتقدم اثر قابلیت بسط و ادامهدار شدن را دارا بود.
در ادامه علیرضا ابنقاسم از شاعران و ادیبان شهر گرگان، گفت: احساس میکنم نویسنده در مسیر خلق شخصیت «زائر محمد»، غلو کرده و تمام خصایص و ویژگیهای خوب اخلاقی را یکجا در این شخصیت گرد آورده است.
وی با تأکید به توصیفات عالی و باقدرت در رمان، افزود: در این اثر کاملاً مشخص است که نویسنده با فرهنگ اقوام و عبارات بومی آگاه بوده و به آن تسلط داشته است.
نیما صفار، هنرمند و داستاننویس گرگانی هم در این جلسه گفت: دایره واژگانی زیاد نویسنده در اثر، یک نقطه قوت به شمار میآید اما گویا مؤلف به دنبال اسطورهسازی است.
اسماعیل سیفحسینی از دیگر شرکتکنندگان حاضر در جلسه در واکنش به اظهار نظر نیما صفار که معتقد بود «تنگسیر» اثری استعارهای است و اکنون دیگر جذاب نیست، گفت: اتفاقاً مخاطب عام به دنبال داستانگویی است و ما در این رمان پس از گذشت سالها با قصهای روان و صمیمی روبرو هستیم که به گوشهای از زیستبوم آشنای مؤلف اشاره دارد و جامعه امروزی هم با آن ارتباط برقرار میکند.
وی یادآور شد: در روند این قصه شاهدیم قهرمان اثر در نقطه پایان با تمام علایق خود با پیراستگی و آراستگی به پیشواز سرنوشتش میرود.
اهورا ابراهیمیراد از نویسندگان و هنرمندان جوان حاضر در این نشست هم گفت: به نظر من شخصیت «زائر محمد» باورپذیر است و اغراقشده نیست و بهعنوان یک فرد معمول و باورپذیر دست به اقداماتی در مواجهه با مسائلی که در مسیر زندگیاش پدید آمده، میزند.
منیر عرفانی از دوستداران جوان ادبیات داستانی نیز معتقد بود «زائر محمد» با رنجی درونی روبهرو است که نشانههای آن را در گفتوگوهایش با حیوانات هم شاهد هستیم.
وی افزود: جذابیت اثر در جسارت و شجاعت «زائر محمد» در مواجه و رودررویی با ظلم و ظالمان است ولی انتظار پایانبندی بهتری از اثر داشتم.
در خاتمه زهرا عباسی از دیگر علاقهمندان و دوستداران حوزه ادبیات داستانی، اظهار کرد: شخصیتپردازی رمان از همان ابتدا بهگونهای پیش میرود که در خدمت روند قصه بوده و نتیجهای که مؤلف میخواهد از قصه بگیرد. همچنین چوبک در این رمان به جزئیات زیاد پرداخته و ما در مقام خواننده با نثر جذابی روبرو هستیم.
یادآوری میشود، «تنگسیر» نخستین رمان «صادق چوبک» در سال ۱۳۴۲ شمسی منتشر شده است که ماجرای آن در تنگستان، دواس و بوشهر میگذرد و بهعنوان نقطه عطفی در پرونده کاریِ صادق چوبک به شمار میآید. قهرمان داستان «زائر محمد» در میان تمامی شخصیتهای خلقشده توسط چوبک، یک ویژگی بارز دارد: او نمایانگر بهترین و درخشانترین ویژگیهای سلحشوری و جوانمردی است و از معدود کاراکترها در نوشتههای چوبک است که آگاهانه و بهرغم ایمان دینی استوار خود، برای انتقام آماده میشود و آن را به خداوند واگذار نمیکند. روح طغیانگر «زائر محمد» که بر ضد پلیدیهای زمانه میشورد، از او شخصیتی کنشگر و فعال خلق میکند و از این نظر در میان شخصیتهای خلقشده در رمانهای فارسی، او جایگاه ویژهای دارد.
نظر شما