معرفی و بررسی کتاب «رهیافتهای اقتصادی اسلام»
سرمایهداری از منظر امام موسی صدر در اسلام جایگاهی ندارد
پروژه فکری امام موسی صدر بر تعیین نسبت میان اندیشه اقتصادی اسلام و اندیشه اقتصادی مارکسیسم و تعیین تمایزهای میان این دو مدل تفکر استوار بوده است.
فصل نخست کتاب، مجموعه مقالات فارسی امام موسی صدر است که به قلم ایشان در مجله درسهایی از مکتب اسلام به چاپ رسیده است. مجلهای که او با جمعی از دیگر حوزویان تأسیس کرده بود و در نوع خود حرکتی بدیع در تاریخ حوزههای علمیه به شمار میآمد. آنگونه که در مقدمه کتاب آمده است، این مقالات در شمارههای نخستین مجله در سال ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ به چاپ رسیده است.
مقالاتی که در این فصل مندرج شده است، پیش از این نیز با مقدمه و توضیحاتی از علی حجتی کرمانی بارها منتشر شده بوده است. مقالات ابتدایی این فصل رویکرد عمومیتری به مقوله اقتصاد دارند و مضامینی نظیر کار به مثابه مبنای تعیین ارزش، مسئله افزایش ثروت، مسئله توزیع ثروت و نیز مسئله ارزش اضافی و نسبت آن با مقوله تجارت را در بر میگیرد. دو مقاله انتهایی این فصل، بر رویکرد اسلامی نسبت به اقتصاد تمرکز بیشتری دارد. نام این دو مقاله چنین است: «اصول و روش اسلام در توزیع ثروت» و «سهم کار و سرمایه و ابزار تولید در اسلام».
آنگونه که مضامین مقالات این فصل نیز به خوبی مشخص است، پروژه فکری امام موسی صدر در آن دوره زمانی، بر تعیین نسبت میان اندیشه اقتصادی اسلام و اندیشه اقتصادی مارکسیسم و تعیین تمایزهای میان این دو مدل تفکر استوار بوده است. گفتنی است که امام موسی صدر، علاوه بر تحصیلات حوزوی فارغالتحصیل کارشناسی رشته «حقوق در اقتصاد» از دانشگاه تهران نیز بوده است و همین موضوع آشنایی نسبی او با مباحث کلاسیک اقتصادی را فراهم آورده بوده است. هر چند که او خود اعتقادی نداشته که در زمینه اقتصاد دانش والا و ممتازی دارد. آنگونه که در مقدمه کتاب ذکر شده است، او درباره میزان دانش اقتصادی خود گفته است: «من کارشناس اقتصاد نیستم. مدرک دانشگاهی من در رشته اقتصاد است و فارغالتحصیل دانشکده حقوق در رشته حقوق در اقتصاد هستم، اما با همین اندازه تحصیلات، یعنی لیسانس، میتوانم مسائل کلی اقتصادی را دریابم و درباره جزئیات مسئله ادعایی ندارم. ما برای تبیین ایدئولوژی به اصول کلی اقتصادی نیاز داریم.» (10)
به عبارت دیگر، آنگونه که از همین پاراگراف نیز برمیآید، هدف از مقالات اقتصادی امام موسی صدر در این فصل، نه تئوریپردازی در زمینه اقتصاد، که بهرهگیری از اصول کلی اقتصاد برای تبیین ایدئولوژی اسلامی بوده است و این مقالات را از همین منظر و با همین هدف باید خواند. بر همین پایه است که بحثهای مطرح شده در این فصل، بیش و پیش از آنکه در پی تبیین ابعاد اقتصادی اسلام باشد، رویکرد مقایسهای میان اسلام و ایدئولوژی رقیب در آن روزگار یعنی مارکسیسم را در پیش گرفته است. در نگاه امام موسی صدر: «ایدئولوژی اقتصاد اسلامی ایمان است» (109) و چنانکه عادل پیغامی در پانویس همین کتاب گفته است: «ایمان در اندیشه امام صدر، کلیدواژهای بسیار مهم و تعیین کننده است. اساسا از نظر ایشان معیار فلسفه اخلاق و حسن و قبح و به عبارتی دیگر، چه وضع مطلوب و چه شیوههای مطلوب در تحقق آن، همه دائرمدار مسئلهای به نام ایمان هستند.»
فصل دوم کتاب، گفتارهای اقتصادی امام موسی صدر در لبنان است. بخش عمده این فصل درسگفتارهای وی برای اعضای ارشد جنبش امل است. امام موسی صدر در این درسگفتارها بر آن بوده است تا کادرهای جنبش امل را با روح احکام اسلامی آشنا کند. از این رو، بخشی از این درسها را به مباحث اقتصادی اختصاص داد. تاریخ تقریبی این گفتارها سالهای (۱۹۷۵تا ۱۹۷۸) ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ است. بخش عمدهای از مباحث این فصل، به تبیین مقوله حقوق مالکیت از منظر اسلام اختصاص دارد. چهار مقاله از مقالات این فصل به همین موضوع اختصاص یافته است. رویکرد امام موسی صدر به مقوله مالکیت در اسلام، آشکاری رویکردی غیرمحافظهکارانه است. او میگوید: «مالکیت به معنای سرمایهداری در اسلام وجود ندارد. معنای این سخن این است که از نظر اسلام وقتی میگوییم که من مالک هستم، مردم اختیاردار اموال خود هستند، و من این شیء را در اختیار دارم، مفهوم آن کاملاً با مفهوم مالکیت در سرمایهداری متفاوت است. مالکیت در اصطلاح اسلام فقط از آنِ خداوند است. کسی نمیتواند مالک چیزی به معنای سرمایهداری آن شود. زیرا که مالکیت در سرمایهداری به معنای اختیار تام است.» (116) مفهوم مالکیت در اسلام با تفصیلی که آمد، از منظر امام موسی صدر، «اساس و جوهر اقتصاد اسلامی است.» (114)
مبحث دیگری که امام موسی صدر در این فصل (و به عبارت بهتر: در مباحث اقتصادی مطرح شده در لبنان) به آن توجه بسیاری داشته است، مقوله کار و کارگر است. رویکرد امام موسی صدر به مقوله کار را به عنوان نمونه میتوان در سخنرانی او در سازمان کارگری جوانان مسیحی لبنان در ماه می 1969 مشاهده کرد. این سخنرانی، در کتاب حاضر با نام دین و کارگر ترجمه و مندرج شده است. به اعتقاد امام صدر: «کار سه امتیاز نسبت به ابزار و سرمایه دارد؛ شرکت در سود، مصون بودن از ضرر و امکان داشتن اجرت ثابت. در حالی که سرمایه فقط از امتیاز اول بهره میگیرد و میتواند به نسبت معینی در سود شریک شود. سرمایه نمیتواند مصون از ضرر باشد. همچنین نمیتواند سود ثابتی داشته باشد، چون رباست. ابزار نیز فقط امتیاز سوم را دارد، یعنی فقط میتواند اجرت ثابت داشته باشد. برای اینکه از ضعف کارگر برای مجبور کردنش به دستمزد اندک، سوء استفاده نشود، دین موضع سختگیرانه و قاطعی دارد، و محرومیت کارگر از مزد خود را به طور بینظیری حرام میداند. دین توافق کارگر با سرمایهگذار را به خودشان واگذار کرده است، تا با رعایت عدالت، زمینهای برای انتخاب بهترین راهحلها و عادلانهترین دستمزد فراهم شود.» (206)
مقالات فصل سوم کتاب نیز ادامهای بر مباحث فصل دوم در زمینه کار و کارگر است. همچنین در این فصل دو مقاله جامعهشناختی- اقتصادی است، که در یکی مسئله اختلاف طبقاتی و راهحل اسلام برای آن و در دیگری مبحث عدالت اقتصادی و اجتماعی بررسی شده است. به اعتقاد امام موسی صدر: «جدایی اصل عدالت اقتصادی و اجتماعی از ایدئولوژی اسلامی، که خود گوشه ای از فاجعه جدایی عقیده از شریعت است و گروههای مختلف مسلمان آن را پذیرفته اند، باعث شده است که عدالت، ژرفا و کلیت و استمرار خود را از دست بدهد، به طوری که امروز عدالت اقتصادی و اجتماعی به صورت یک مسئله اجتماعی محض و موضوع سیاسی خالص در آمده است. این نوع عقیده اسلامی، مجرد از نتایج اجتماعی، نزد اغلب مسلمانان به صورت احساسی ذهنی درآمده، که نه بر زندگی آنان اثر می گذارد، و نه بر رفتار فردی و اجتماعی آنان. این گونه عقاید، در تصور برخی مسلمان ها، با عبادت قرین شده است، آن هم برای تنظیم پیوند انسان و آفریدگارش، و برای آسان کردن سفر مرگ، و دیگر هیچ.» (248)
کتاب «رهیافتهای اقتصادی اسلام» نوشته امام موسی صدر را مهدی فرخیان و احمد ناظم به فارسی ترجمه کردهاند و چاپ ششم آن را انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات با همکاری موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با تیراژ 500 نسخه و قیمت سی هزار تومان، در 342 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما