کتاب «خرده فرهنگ: معنای سبک» به دنبال بهرسمیت شناختن حق طبقه فرودست است تا چیزی را که از آنها ساخته شده است، تفسیر کند و موقعیت فرودستی را که هرگز انتخاب آنها نبود به رسمیت بشناسد.
درواقع کتاب با استناد به چارچوب نظری منظومه فكری چپ و به ویژه اندیشههای آنتونیو گرامشی، خردهفرهنگ پانكها در بریتانیای پس از جنگ را به صورت موردی بررسی میکند. نویسنده به گفته خودش در این پژوهش به دنبال بهرسمیت شناختن حق طبقه فرودست است (جوانان، سیاهپوستان، طبقه کارگر) تا چیزی را که از آنها ساخته شده است، تفسیر کند و موقعیت فرودستی را که هرگز انتخاب آنها نبود به رسمیت بشناسد و حتی از آن فراتر رود.
در نگاه نویسنده بررسی سبکهای خُردهفرهنگ، صرفاً شکاف بین «زندگی روزمره» و «اسطورهشناسی» را تأیید میکند. به عبارت دیگر هبدیج معتقد است که سبک در خردهفرهنگ، آبستن معناست. تحولات آن مقابل طبیعت قرار میگیرد و قطعکننده فرایند عادیسازی است. به این ترتیب آنها ژست و حرکاتی در جهت کلام هستند که اکثریت خاموش را آزرده میکنند، اصل وحدت و یکپارچگی را به چالش میکشند و با مغلطه اجماع در تضادند.
او این اثر را پژوهشی برای تشخیص پیامهای نهفته در کدهای رویههای شفاف سبک و ردیابی آنها به عنوان نقشه معنا میداند. معناهایی که به قول بارت به طور مبهم همان تناقضاتی را بازنمایی میکند که قرار بود حل یا پنهان کند. نویسنده همچنین در این کتاب تلاش میکند مفهوم دیوارنوشته را کشف کند و معانی نهفته در سبکهای مختلف جوانان پس از جنگ را بیرون بکشد؛ اما قبل از اینکه به خردهفرهنگهای فردی بپردازد.
نویسنده تاکید دارد که واژه «خردهفرهنگ» آمیخته با راز و رمز و معنای آن همیشه محل اختلاف است. این واژه حاکی از رازآلودگی، سوگندهای ماسونی و یک دنیای زیرزمینی است که به نوعی با مفهوم «سبک» نیز گره میخورد. این واژه همچنین مفهوم بزرگتر و به همان اندازه پیچیده فرهنگ را تداعی میکند. از همین رو بخش اعظم این کتاب صرف توصیف روندی شده که در آن اشیا به عنوان «سبک» در خردهفرهنگ برای خود معنایابی میکنند؛ مثل رمانهای ژنه، این روند با جرم علیه نظم طبیعی آغاز میشود؛ هرچند در این مورد ممکت است انحراف واقعاً کوچک به نظر برسد.
این اثر شامل دو بخش با عناوین «چند مطالعه موردی» و «یک خوانش» است. نویسنده در بخش اول به بررسی چند نمونه بهعنوان مطالعه موردی پرداخته و در بخش دوم پس از بیان کارکرد خردهفرهنگ و اشکال مختلف آن، «سبک» را از منظرهای گوناگونی مورد مطالعه قرار داده است.
در بخشی از کتاب تحت عنوان «از فرهنگ تا هژمونی» نیز در تعریف مفهوم «فرهنگ» آمده است: «فرهنگ مشخصا تعریفی گنگ و مبهم دارد. این کلمه معانی مختلف و اغلب متضادی در نتیجه استعمال آن در سالیان متمادی به خود گرفته است. حتی تعریف علمی آن نیز دو معنی دارد؛ معنی اول به فرآیندی اطلاق میشود که در آن اندامهای میکروسکوپی رشد میکنند، معنی دوم آن نیز محصول تولیدشده از این روش است.»
دیک هبدیج که یکی از نخستین فارغ التحصیلان مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام شناخته میشود در سال ۱۹۷۹با این کتاب؛ نظریهپردازی درباره خردهفرهنگ و رفتار خردهفرهنگی در قالب انتخاب سبک پوشش، آرایش و مهمتر از همه موسیقی خاص و متمایر با دیگران را که شامل فرهنگ بزرگترها یا والدین، فرهنگ رسمی و هژمونیک جامعه و دیگران رقیب است، پایهگذاری میکند.
کتاب «خرده فرهنگ: معنای سبک» نوشته دیک هبدیج با ترجمه علی صباغی در ۱۹۹صفحه، با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و به قیمت ۲۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.
نظر شما