چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۹
کیوانی قطعه شعری  در ستایش زریاب سرود که باطنش انتقاد از اوضاع بود

سیدعلی آل‌داود در یادداشتی در نکوداشت مجدالدین کیوانی به خاطرات و دوستی 33 ساله خود با کیوانی اشاره کرد و او را یکی از منظم‌ترین، دقیق‌ترین و موقع‌شناس‌ترین افراد معرفی کرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سیدعلی آل‌داود، حقوقدان و نویسنده: نخستین آشنایی در بهار 1365 اتفاق افتاد، آن روزها من به تازگی در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی مشغول به کار شده بودم. معرّف من مرحوم دکتر محمدحسین روحانی بود و چون یکی دو کتابم را دیده بود، از همان ابتدا به عنوان نویسنده مقاله شناخته شدم، مدتی کوتاه میزی در کتابخانه داشتم و پس از چند ماه به‌عنوان دستیار مرحوم استاد دکتر زریاب خویی برگزیده شدم، در اطاقی بزرگ در طبقه دوم دایره‌المعارف که دکتر زریاب در اختیار داشت، دو تن دیگر همسایه و هم اطاق او بودند، هرچند رشته کار و فعالیت آنان به کلی متفاوت و مستقل بود، دکتر مجدالدین کیوانی و دکتر صمد موحد در نخستین روزها با دکتر کیوانی آشنائی و دوستی صمیمانه بهم رساندم زیرا کیوانی اخلاقی ملایم و دلنشین و جذاب دارد و به آسانی افراد را مجذوب خود می‌سازد.

بیان گرم و صمیمانه و خالی از ریای او برای هرکس که با ایشان مواجه شود موجب آشنایی و دوستی دیرپا می‌شود.

باری دکتر کیوانی در آن اوقات در دانشگاه تربیت معلم تدریس می‌کرد و تا جایی که به یاد می‌آورم چندگاهی بود که از ریاست دانشگاه زاهدان استعفا داده و راهی تهران شده بود، اما هنوز تا مرحله بازنشستگی فاصله داشت. هفته‌ای دو سه روز هرگاه فراغت می‌یافت به دایره‌المعارف می‌آمد، اما برخلاف بیشتر استادان و حتی پژوهشگران جوان‌تر، دکتر کیوانی از حیث نظم و ترتیب و پذیرش مسئولیت کم نظیر است. روزهایی را که خود قرار گذاشته بود حتما در دایره‌المعارف حضور می‌یافت و از اول تا آخر وقت، اوقات را به کارهای مربوط به آنجا به سر می‌برد.

وظایفی که برعهده داشت نخست نوشتن مقاله مخصوصا مقالات ادبی، احوال و آثار سرایندگان، پژوهش در باب اصطلاحات و مضامین ادبی و از این قبیل، گاه به ندرت هرگاه دکتر زریاب نگارش مقاله تاریخ را به وی محول می‌کرد از پذیرش امر استاد تحاشی نمی‌ورزید. مسئوولیت دیگر او، ترجمه مقالات دشواری بود که مورد احتیاج پژوهشگران و نویسندگان مقالات قرار داشت و به سبب دشواری و اشتمال بر اصطلاحات متعدد، آنان خود از عهده بهره‌گیری از مقالات مزبور برنمی‌آمدند.

جز اینها دکتر کیوانی هرگز از کار پژوهشی و ترجمه متون مفید و نوشتن مطالب نو فرار نکرده بلکه او در بیشتر زمینه‌ها مورد مراجعه همه گروه‌های علمی دایره‌المعارف بود و بدون مضایقه همواره مسئوولیت‌های سنگین را می‌پذیرفت. یکی دو سال بعد دکتر صمد موحد که مسئوولیت نگارش و ویرایش مقالات فلسفی را برعهده داشت همکاری با دایره‌المعارف را رها کرد و دکتر کیوانی یار دیرین و هم اطاقی شفیق و همکار دانشگاهی خود را درین جا از دست داد. میز او به تصرف روانشاد کاظم برگ نیسی درآمد که جوانی فاضل و عربی‌دان کم‌نظیر بود و افزون بر تسلط بر زبان انگلیسی در ادب و تاریخ ایلات عرب ایران محققی کم‌نظیر به شمار می‌آمد.

برگ نیسی با آنکه اخلاق نسبتا تند داشت و دیرجوش بود اما او نیز به آسانی مرعوب و مجذوب دکتر کیوانی شد و رفاقتی اساسی و بنیادین میان آن دو به وجودآمد که تا زمان مرگ زودرس برگ‌نیسی ادامه یافت.

اینک از آن روزگاران تاکنون بیش از سی و سه سال گذشته و بیشتر خاطرات را گذر زمان از ذهن و خاطر محو کرده و گرد فراموشی بر آنها نشانده است. اما اشاره به یکی دو نکته دیگر را در مطاوی این خاطرات ضروری می‌داند: نخست آنکه دکتر کیوانی طبع انتقادی دارد، اینگونه نیست که ناهنجاری‌ها و نارسایی‌ها را در محیط کار و در جامعه ببیند و چشم بر هم نهد، کوشش او همواره بر آن بوده که حتی با تذکر و یادآوری در پی رفع آنها برآید ولو آنکه این تذکرات دفعتاً به ضررش تمام شود. او طبع شعر خوبی دارد و مضامین تازه را در سروده‌هایش می‌گنجاند. یادم نمی‌رود در جلسه بزرگداشتی که برای دکتر زریاب در دایره‌المعارف برگزار شد، او قطعه شعر مفصلی به ظاهر در ستایش زریاب و در باطن در انتقادات از اوضاع روز ساخته بود اما اجازه خواندن این قطعه شعر داده نشد.

موضوع دیگر اشاره به ویژگی‌ اخلاقی کیوانی است که هرچند او راضی نباشد که من درین جا به آن اشاره کنم ولی آن را سزاوار بازگویی می‌دانم. دکتر کیوانی به واقع و بی‌هیچ خودنمایی جانبدار طبقات محروم و کم‌درآمد است و تا جایی که استطاعتش اجازه دهد همواره به یاری آنان می‌شتابد. من از او نشنیده‌ام و وی هم هرگز اشاره‌ای به این موارد نکرده است و بازگفتن آنها را درست نمی‌داند اما اطلاع دارم هنگامی که برخی کارکنان اداری و خدمه دایره‌المعارف دچار تنگدستی و نیاز مالی شده‌اند او از کمک کردم به آنان دریغ نکرده و تا جائی که از دیگران شنیده‌ام به تنهایی صندوق وامی در آنجا تشکیل داده و سرمایه‌اش را خود تأمین کرده و فرد مورد اعتمادی را مسئول صندوق وام کرده و به تدریج به خواستاران وام می‌پرداخته است.

مقصود از یادکردن این مطالب آن است که شخصیت افراد همواره منعکس از جهان‌بینی آنان نشأت می‌گیرد، چنانکه کمتر سراغ داریم که بین اطرافیان خود چنین شخصیت‌های مردم‌گرا و انسان دوستی پیدا شوند.

از ویژگی‌های خاص دکتر کیوانی، نظم و ترتیب در زندگی و احترام به وعده‌هایی است که خود قبول می‌کند. من در مدت 35 سال اخیر به سبب سفارشی در نگارش مقالات برای فرهنگ آثار ایرانی اسلامی، بخش حقوقی دانشنامه ایرانی، بخش تاریخ دایره‌المعارف، و سردبیری مجله ایرانشهر تقریبا با بیش از 150 نفر از نویسندگان و دانشمندان و مترجمان ایران تماس داشته و از آنان خواهش نگارش یا ویرایش مقاله داشته‌ام. بدون اغراق می‌توانم اقرار و اعتراف کنم که از میان همه آنان دکتر کیوان منظم‌ترین، دقیق‌ترین و موقع‌شناس‌ترین آنان است.

هرگز از اوقاتی که یقین می‌شود یا خود پذیرفته سرپیچی و تخطّی نداشته و بهانه‌های مرسومی را در میان نمی‌آورد. گو آنکه به سبب وقت‌شناسی و تحویل مقاله به سطحی‌نگاری و عدم بررسی همه منابع نیز روی نیاورده بلکه در همه حال منابع و مأخذ ضروری را ملاحظه کرده و از آنها سود جسته است.

خصیصه دیگر کیوانی، سخت‌گیری اوست نسبت به آنان که کاری را می‌پذیرند و در انجام آن کاهلی و سستی یا غرض‌ورزی نشان می‌دهند. نمونه بارزی آن گرفتاری‌های هیأت علمی فرهنگ آثار ایرانی اسلامی با انتشارات سروش ـ‌ یعنی ناشر این کتاب است. همین جا باید گفت که کیوانی از اول شروع این طرح یعنی از تابستان سال 1373 تاکنون همواره یکی از همکاران پرکار و علاقمند به انجام و اتمام این پروژه سودمند بوده است. اما او اصولاً از گرفتاری‌هایی که هیأت علمی یعنی این بنده و استاد احمد سمیعی با ناشر داشته‌ایم بی‌خبر مانده و نوک تیز حمله خود را همواره متوجه ما ساخته است. خوب است در همین جا توضیحی درباره این کتاب دایره‌المعارف مانند داده شود زیرا دکتر کیوانی شاخص‌ترین همکار ما در این مدت طولانی بود و بیشترین مقالات را شخص وی نوشته است.

این طرح در سال 1373 از سوی استاد سمیعی و مرحوم استاد ابوالحسن نجفی و چند تن دیگر به انتشارات سروش پیشنهاد شده و مورد پذیرش قرار رگفت اندکی بعد این بنده نیز به هیأت علمی فرهنگ و آثار دعوت شدم اما با مشکلات و گرفتاری‌هایی که از همان اوایل پیش آمد سایر اعضای هیأت علمی یعنی آقایان ابوالحسن نجفی، اسماعیل سعادت و کامران فانی از آن کناره گرفتند. از آن وقت تاکنون و در این مدت بالنسبه طولانی مدیریت سروش بارها تغییر کرده و هریک از مدیران سلیقه‌های گوناگون داشته و گاه برخی به کلی راه مخالفت با ادامه آن را در پیش گرفته‌اند، به هرحال کاری آسان نبود زیرا سروکله زدن و چانی با مدیران سروش برای جلوگیری از تعطیلی کار و بدقولی برخی نویسندگان در انجام تعهدات همواره دلایلی بود که می‌توانست هیأت علمی را از میدان بیرون کند اما همه این ناگواری‌ها به جان خریده شد بلکه این طرح به سرانجام برسد، معهذا یکی از آخرین مدیران سروش ضربه نهایی را وارد کرد و طرح بی‌آنکه به اتمام برسد با چاپ جلد چهارم تعطیل شد.

در میان همه همکاران، دکتر کیوانی بیش از همه نگران اتمام آن بوده و گاه ما را نیز متهم به کم‌کاری و عدم پی‌گیری کرده است، او دل سوخته و شیفته این کار است زیرا در مجلدات چهارگانه منتشر شده این کتاب بیش از 230 مقاله نوشته و این مقدار کمی نیست، می‌توانست درین مدت و به‌جای نگارش این مقالات، چند کتاب مستقل را تالیف یا ترجمه کند که هم شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد و هم احتمالا حق‌التألیف مناسب‌تر.

کیوانی در مجلدات اول تا سوم فرهنگ آثار در هر یک بیش از 20 تا 40 مقاله نوشته است، اما جلد چهارم را باید در حقیقت ثمره تلاش و صف‌ناپذیر ایشان به شمار آورد زیرا مهمترین بخش این جمله که نگارش مقالات جدی در باب دواوین شعر فارسی است برعهده دکتر کیوانی بوده است،‌ او در باب بیش از 155 دیوان شعر فارسی از رودکی تا ملک‌الشعرای بهار مقاله انتقادی و گزارش قابل توجه نگاشته، او در نگارش این قبیل مقالات تبحر کافی دارد زیرا با ادوار شعر فارسی و ویژگی‌ها هر دوره به خوبی آشناست کار او سطحی و سرسری نبوده و نیست بلکه به هنگام نوشتن هر عنوان سراسر دیوان آن سراینده را با نگاه عمیق و انتقادی خود بررسی کرده و حاصل نکته‌سنجی‌هایش را به صورت مقاله درآورده است.

می‌‌توان ادعا کرد که در باب تعداد زیادی از سرایندگان مخصوصا شاعران درجه 2 و 3 تاکنون مقاله‌ای با این دقت نوشته نشده است. توصیفات او را در باب آثار بسیاری از شاعران می‌توان بر مندرجات تاریخ ادبیات‌های مشهور چون آثار دکتر صفا، ادوارد برون و دیگران مرجع دانست. زیرا وی از اطلاعات تازه‌تر بهره برده و ثانیا اگر دیوان شاعری به چاپ نرسیده با کوشش بسیار به نسخه‌های خطی آن سراینده دسترسی پیدا کرده و براساس آن مقاله خود را نوشته است. دقت او در امر نگارش مقالات به حدی مقبول طبع مشکل‌پسند استاد سمیعی قرار گرفت که هرگاه مقاله‌ای در موضوعات ادبی را که مولف دیگری نوشته بود و موردپسند ایشان نبود بی‌درنگ از من می‌خواست که مجدداً از دکتر کیوانی بخواهید مقاله را تجدید تألیف کند.

باری به همت و تلاش و خستگی‌ناپذیری استاد دکتر کیوانی باید آفرین گفت. زیرا نه تنها در دوران جوانی و میان سالی بلکه اکنون که سنین عمرش از هشتاد فراتر رفته همواره اوقات را به تحقیق و پژوهش و ترجمه گذرانده و از وقت گذرانی و استراحت نامحدود که شیوه برخی بزرگان ماست به کلی پرهیز دارد. برای او عمری طولانی توأم با سلامیت و توفیق بیشتر در امور علمی و پژوهشی خواستاریم. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها