دومین سوگواره ادبی سردار شهید قاسم سلیمانی استان قم با همکاری مدرسه اسلامی هنر، حوزه هنری استان قم و مرکز پژوهشهای صدا و سیما در قم برگزار شد.
در این برنامه فاطمه زهرا عزیزی، مرضیه نفری، زهرا آقازاده نژاد و فاطمه دولتی به قرائت متن های ادبی پرداحتند و سیداحمد حسینیشهریار، سمانه روشنایی، مصطفی نصیری، عاطفه جوشقانیان، محمدحسین مهدویان، عباس احمدی، محسن کاویانی، میثم داودی، محمدمتین کریمی، محمدعلی خاکساردوست، رضا ابوذری، منوره سادات نمایی، عاطفه خرمی و زهرا سلیمی شعرهای خود را سرودند.
فریدالدین فرید عصر قائم مقام مدرسه اسلامی هنر قم، برگزاری سوگواره ادبی به مناسبت بزرگداشت سردار شهید سلیمانی و یارانش را ادای دینی از سوی مراکز و مؤسسات فرهنگی دانست و گفت: فکر میکنم باید چندین مجلس برای این شهید سرافراز وطن در حوزههای مختلف ادبی و هنری برگزار شود. بحمدالله در این ایام این دومین سوگواره ادبی است که در استان قم برگزار شد.
فرید عصر این محفل را با همکاری حوزه هنری قم و مرکز پژوهشهای صدا و سیما معرفی کرد و یادآور شد: بیش از 15 نفر از شاعران و گروهی از نویسندگان جوان با حضور مرثیه سرایان و مداحان اهل بیت این مراسم را برگزار کردند.
عضو هیات علمی موسسه عالی هنر و اندیشه اسلامی خون شهید سلیمانی را دارای برکات زیادی در حوزههای مختلف ارزیابی کرد و افزود: یکی حوزه هایی که این برکت شامل حال آن شد، حوزه هنری و ادبی است. اتفاق مهمی که در طول چند روز گذشته افتاد خلق آثار پرشمار ادبی و هنری بهصورت خودجوش و از صمیم قلب و با دل سوخته بود.
وی تصریح کرد: در اولین محفل سوگواره ادبی استان 25 شاعر شعر خواندند اما عده زیادی شعرهایشان باقی ماند و گمان می کنم تا 22 دیماه آثار زیادی تولید خواهد شد که میطلبد محفل های متعددی برای عرضه آثار برپا شود.
فرید عصر خبر داد: طی روزهای آینده سومین و چهارمین سوگواره ادبی هم برگزار خواهد شد.
آغازگر برنامههای شعرخوانی فاطمه زهرا عزیزی دانشآموز کلاس پنجم ابتدایی بود. متنی که در ادامه میآید، اثر این دختر نوجوان در رثای سردار سلیمانی است.
«سلام ای سردار بزرگ. سلام ای پدر تمام جهان. سلام ای شهیدی که هنوز کسی باورش نمی شود که تو رفته ای. سلام ای تمام امید و آرزوی همه.
این چه عشقی است که تمام مردم برای آن داغدار شدند ولی هیچ وقت تو را فراموش نمی کنند. تو پدری بودی برای ما و الگوی نمونه برای همه. چرا رفتی؟ چرا؟
ما هنوز به آن درجه نرسیده بودیم که تو ما را تنها بگذاری. وقتی کسی عکس تو را می بیند محو بزرگی تو می شود. در چشمانت عظمت را می بیند. تو آنقدر آدم خوبی بودی که خدا به تو پاداشی داد که نصیب هر کسی نمی شود. شهادت.
شهید شدن حق تو بود. تو کار خیلی زیادی در حق ما کردی اما نمی دانیم که چگونه آن را جبران کنیم. با شنیدن این خبر غم انگیز تمام مردم در بغض و خشم رفتند. خشمی که آمریکا را لرزاند.
ما انتقام تو را می گیریم. کسی نیست که تو را نشناسد و دل او پر از غم و اندوه نشود. درست است که تو شهید شده ای اما برای ما زنده ای.
ای سردار بزرگ تو مردی دلسوز، مهربان و صادق بودی. ما را هدایت کن که در راه تو باشیم. هیچ آدمی را نمی توانیم با تو مقایسه کنیم. ای سردار بزرگ و شجاع».
در ادامه محسن کاویانی این شعر را برای حاضرین قرائت کرد.
جای دمشق این بار سمتِ عشق عازم شد
اسمش که قاسم بود جسمَش نیز قاسم شد
در پیکرش دیدم گریزِ روضه خوانها را
هم روضه قطع الیَمین هم ارباً اربا را
افتاده روی خاک دستی پاک و نورانی
انگشتری با خاتمِ سرخِ سلیمانی
حالا همه لابی گری را خوب فهمیدیم
تضمینِ امضای کَری را خوب فهمیدیم
عباس هارا میکُشی ای شْمرِ خودکامه
زیرا که بیزارند آنها از امان نامه
عباسِ ما رو کرد دستِ مُنحرف ها را
دیدیم آخر برْکَتِ اف ای تی اف ها را
ای دشمن خون خوار بنشین و تماشا کن
هنگام رزمِ ماست گورَت را مُهَیا کن
ای آنکه با تو پُر شده میقاتِ بعضی ها
ای کدخدا و قبله ی حاجاتِ بعضی ها
هرچند در داخل تو با یک عدّه همدستی
لعنت به آنها! بعداز این با ما طرف هستی
این خاک رهبر دارد و خاکی پراز رهروست
آری دگر پایانِ دورانِ بزن دَر روست
ای کشور محبوبِ آقازاده های ما
چیزی نمانده که بیوفتی تو به پای ما
دیدی چگونه باختی حالا قُمارت را
سردارِ ما با رفتنِ خود ساخت کارت را
ما را تو با این کارِ خود بیدارتر کردی
سردارِ ما را شک نکن سردارتر کردی
در هر نبردی او به نامردان فشار آورد
با رفتنَش هم نیز پیروزی به بار آورد
او کاوه بود و رفت بالاتر درفشِ او
حتی سَرَت ارزش ندارد قَدرِ کفشِ او
با مرگ هم دیگر در این طوفان نمی میریم
چیزی نمانده ! انتقامی سخت می گیریم
ما اهل صلح و منطقیم از جنگ بیزاریم
اما از این پس با تو قاسم کُشتگی داریم
چیزی نمانده تا که برخیزیم سوی تو
همرنگ مویت می شود از ترس روی تو
چیزی نمانده تا بفهمی آه یعنی چه
در صفحه هامان ذکرِ بسم الله یعنی چه
چیزی نمانده تا ببینی با پریشانی
در پایتخت خود اتوبان سلیمانی
موشک به خاکَت می خورد از چند ناحیه
کاخِ سفیدت می شود فردا حسینیه
ما با تو می جنگیم تا وقتی نفس داریم
ما پشتمان عمریست طوفانِ طبس داریم
دنیای بی سردارمان هرچند تاریک است
فردای روشن می رسد ، خورشید نزدیک است...!
محمد غفاری معاون فرهنگی هنری حوزه هنری استان قم نیز در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با اشاره به پیشقدم بودن شاعران قم در مسائل فرهنگی و اجتماعی و رویدادهای مختلف کشور گفت: بحمدالله شاعران قوم همیشه در اتفاقات خاص بهویژه به مناسبت موضوعاتی همچون انقلاب، آیین و مذهب پیشقدم بوده اند.
غفاری اضافه کرد: در ادامه اتفاقات مهمی که در چند روز اخیر رخ داد، شب شعرهایی در قم برگزار شد، اولین برنامه بزرگداشت یاد و خاطره شهید سردار سلیمانی و یارانش در سالن شهید آوینی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد و تعدادی از شاعران به شعر خوانی پرداختند.
وی بیان کرد: دومین مراسم در سطح استان با همکاری مدرسه اسلامی هنر برگزار شد که بخش دیگری از شاعران عزیز به شعرخوانی پرداختند.
معاون فرهنگی هنری حوزه هنری استان قم با اشاره به کارهایی خوبی که در این چند روز سروده شده است، یادآور شد: بالغ بر60 شعر با کیفیت از نظر فرم و محتوا سروده شده است که برخی از آنها در رسانه پخش می شود. امیدواریم بتوانیم در آینده نزدیک به عنوان تجلیل و تشکر از شاعران و ادامهی این راه برگزار کنیم.
غفاری تاکید کرد: جوشش احساسات و غلیان عواطف باعث پدید آمدن آثار هنری میشود و شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و یارانش این جوشش احساسات را به اوج خود رساند.
در بخش دیگری از برنامه عباس احمدی این شعر را خواند.
باز هم موج های طوفان زاد
غیرت خلق را تکان دادند
تا به دریای معرفت برسیم
شهدا راه را نشان دادند
تسلیت واژه قشنگی نیست
گرچه او قهرمان ملت بود
او که چون مرغِ در قفس، عمری
در به در در پی شهادت بود
یا علی گفت و دل به دریا زد
چون شهادت کلید پرواز است
حاج قاسم دوباره ثابت کرد
درِ این باغ همچنان باز است
مرحبا ای شهید زنده ی عشق
پیش ارباب، روسپید شدی
تلخ بود این خبر، جدید نبود
سالها پیش از این شهید شدی!
موعد انتقام نزدیک است
تند بادیم و غیرتی شده ایم
دشمن از ما به وحشت افتاده
همگی بمب ساعتی شده ایم
نظر شما