احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در این مراسم، سخنان خود را با اشاره به وجه مدیریتی نادر ابراهیمی و اینکه مجموعه خانوادهاش را خوب مدیریت میکرد، شروع کرد و گفت: در دیدارها و گفتوگوهایی که با نادر ابراهیمی داشتم، هیچوقت حس نکردم او مرگ را جدی گرفته باشد. شخصیت ابراهیمی جامعیتی داشت که در کمتر کسی دیده میشود. او در حوزههای مختلف روزنامهنگاری، نویسندگی، شعر، داستان، ادبیات کودک و ترجمه فعالیت داشت و در همه این حوزهها هم تاثیرگذار بود.
عشق به ایران سمتوسوی سیاسی ابراهیمی را تعیین میکرد
مسجدجامعی ایراندوستی را وجه مشترک آثار ابراهیمی خواند و افزود: بهنظر من ابراهیمی کار سیاسی ندارد و این عشقش به ایران بود که سمت و سویش را تعیین میکرد. تفاوت او با دیگر شاعران هم همین بود؛ چون الان شاعرانی داریم که اشعار خوبی هم دارند، اما رویکرد سیاسیشان باعث رونق زبان شعریشان شده است.
وی ادامه داد: ادبیات نادر ابراهیمی خیلی به اوضاع جامعه نزدیک بود و از آندست ادبیاتی نبود که نویسندههای خاص، برای بخشهای خاص تولید میکنند؛ که این هم شاید مقداری برخاسته از تجربه شخصی ابراهیمی از زندگی بود و از ذات او میجوشید. در این مورد هم خیلی نمیتوان ادا درآورد؛ چون نهایتا جوهره فرد خود را در اثر هنری نشان میدهد.
عضو شورای اسلامی شهر تهران در ادامه ضمن اشاره به تجربههای شغلی نادر ابراهیمی، چون کشاورزی، مکانیکی، کار در حجره، چاپخانه و روزنامه، کتاب «ابوالمشاغل» او را بهگونهای تجربه زیسته خود او خواند و عنوان کرد: او آمیخته با مردم این سرزمین بود. در ادبیات معاصر ما، کمتر نویسنده یا شاعری پیدا میشود که چون ابراهیمی ابوالمشاغل بوده باشد و این تجربهها را طی کرده باشد. ابراهیمی با مردم آمیخته بود و عشق به مردم، کارگر، کشاورز، کاسب و عشق به صنعت و طبیعت در درون او تبلور پیدا کرده بود.
ایران نادر ابراهیمی نقطهچین نیست
مسجدجامعی در ادامه ضمن اشاره به اینکه ایران مورد نظر نادر ابراهیمی و موجود در آثار او با ایران اخوانثالث فرق میکند؛ بیان کرد: ایران ابرهیمی، همین ایران، همین مردم و همین سرزمین است. در روایتهای خودش هم جغرافیا، آداب و رسوم و قوانین همینجا را میگوید. یعنی ایرانی که میگوید، نقطهچین نیست؛ بلکه ایرانی است که ما در آن زندگی میکنیم، نفس میکشیم، به آن عشق میورزیم و در کنار مردم آن هستیم و کیست که اگر چنین ایرانی مورد تهاجم قرار گیرد، دست روی دست بگذارد.
او ادامه داد: آن چیزی که در ذات آثار ابراهیمی هست و به لحاظ روحی، فهم و معنایی او را متفاوت میکند، همین نگاه به ایران است. درد وطنی که ابراهیمی میگوید، درد همه است. همیشه هم در طول تاریخ کسانی بودهاند که دغدغه این سرزمین را داشتهاند و از دریچه دغدغه این سرزمین، وارد مسائل دیگر شدهاند. اتفاقا زبان این جور افراد به نوعی با شعر و پهلوانی آمیخته است. یعنی بهنوعی این سرزمین را پهلوانان نسلبهنسل و اصلبهاصل حفظ کردهاند و امروز به ما دادهاند.
مسجدجامعی افزود: امروز میبینیم شخصی مثل قاسم سلیمانی میگوید روی سنگ قبر من بنویسید سرباز و نه هیچ نام و القاب دیگری که این سالها برای رزمندگان هست. این در خواست، من را یاد سرباز هخامنشی با آن چشمهای نجیب، صورت آراسته و نظم ویژهاش میاندازد. بنابراین کلمه سرباز نسبت به کلمات مشابهی که ما به کار گرفتهایم، بسیار معنادارتر است. یعنی به نظر میرسد ایشان هم همان فضا را داشته است.
مسجدجامعی در ادامه گفت: اتفاقا اینها زبانی بین شعر و نثر دارند؛ چون عشقی در ذات آنها است که آن عشق در شعر تجلی پیدا میکند و بارور میشود. من در شعر ابراهیمی همین را دیدم.
مستند نادر ابراهیمی ساخته میشود
عضو شورای اسلامی شهر تهران ضمن بیان اینکه نادر ابراهیمی بنیاگذار کارها و جریانهای زیادی بوده و پایههای اولین کانون ایرانشناسی را در سالهای پیش از انقلاب بنا گذاشته است، عنوان کرد: صحبتهایی شده که با همکاری بنیاد سینمایی فاربی مستندی درباره نادر ابراهیمی ساخته شود که همکاری همسر، فرزندان و نوههای ایشان را میطلبد.
مهدی قزلی
مهدی قزلی، رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی، دیگر سخنران این مراسم بود که سخنان خود را با یادآوری انتشار اولین جلد از مجله همشهری داستان آغاز کرد و گفت: حدود ده سال پیش در گروه مجلات همشهری، تصمیم به انتشار مجلهای به نام «همشهری داستان» گرفته شد و با توجه به وضع ادبیات، خیلی مهم بود که در اولین شماره این مجله از چه کسانی و چه مطالبی کار شود. آن زمان بنده پیشنهاد دادم طرح روی جلد اولین شماره را با تصویری از نادر ابراهیمی شروع کنیم و تیتر بزنیم «مرگ ماه در شب چهارده».
او ادامه داد: با وجود مخالفت خیلیها درباره این طرح جلد و تیتر، به نظر من این تیتر برای نادر ابراهیمی خوب، پسندیده و شایسته بود؛ چون معتقد بودم اگر او به پانزده، شانزده سالگی برمیگشت، حداقل در حوزه ادبیات باز هم همانگونه که هست، میبود و آثارش همینها بودند. بنابراین نادر ابراهیمی ماه کامل است و بیش از این نمیتوانسته کمال پیدا کند. بههمین خاطر در اولین شماره مجله همشهری داستان، با افتخار جلد را به نام نادر ابراهیمی زدیم و با افتخار زیر آن نوشتیم: «مرگ ماه در شب چهارده».
طلیعهدارها از نادر ابراهیمی نمیگویند
رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی ضمن بیان اینکه نادر ابراهیمی، نویسندهای مشغول کار بود و اهل حاشیه نبود، اضافه کرد: ابراهیمی تمام زندگیاش مشغول نوشتن بود و بههمین دلیل تعداد آثارش زیاد بود، اما الان دارودستههای پرسروصدا، شیپورچیها و طلیعهدارها از نادر ابراهیمی نمیگویند. فکر میکنم هرچقدر که بگذریم و از لحظه فقدان نادر ابراهیمی فاصله بگیریم، او و آثارش بیشتر و بهتر شناخته میشوند و بیشتر بهکار میآیند.
قزلی در ادامه گفت: نادر ابراهیمی از آن جنس نویسندهها نبود که پشت میز مینشستند و از آنجا تکان نمیخوردند؛ بلکه سیر داشت و نسبت به وقایع اجتماعی اهل نظر بود. مردم را میشناخت، خود را درگیر مسألههای مهم اجتماع میکرد و البته خلوت خود را هم داشت. شبیه خلوتی که زنبور عسل در کندو برای خود ایجاد میکند، خانهای بر بلندی در گوشه خانه خود ایجاد کرده بود.
نادر ابراهیمی اهل شعار نبود و هیچ بیانیهای امضا نکرد
قزلی در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه نادر ابراهیمی اهل شعار نبود و هیچ بیانیهای امضا نکرد، گفت: مسیر زندگی نادر ابراهیمی پیگیری ماجراهای حاشیهای و امضا کردن بیانیه و شعار دادن نبود. او هر جا که نظری داشت، در آثارش منعکس میکرد؛ چرا که نویسنده و شاعر حرفهای کسی است که وقتی نظری دارد، آن را در آثار خودش منعکس کند. اگر این کار را نکند، مجبور است دنبالهرو اهل شعار باشد؛ درحالیکه در همه جای دنیا، نویسندگان و شعرا، با آثاری که خلق میکنند، از قاطبه جامعه خود جلوتر هستند و من فکر میکنم نادر ابراهیمی جزو این دسته نویسندگان بود.
رئیس بنیاد شعر و ادبیات داستانی در ادامه به جایگاه خانهموزههای ادبی در دنیا و اهمیت آنها اشاره کرد و گفت: در اروپا خانههایی که نویسندگان و مشاهیر در آن زندگی کردهاند یا در آن رفتوآمد داشتهاند را به موزه تبدیل میکنند و آثار این بزرگان و آنچه از آنها باقیمانده را در معرض دید مردم و مخاطبان قرار میدهند. این خانهموزهها کم کم به بخشی از آناتومی گردشگری فرهنگی آن منطقه و کشور شدهاند که ادبیات و ادیبان آن کشور را هم به گردشگران معرفی میکند و به نظر من یکی از جدیترین سرمایههای یک کشور است.
او ادامه داد: در ایران در این زمینه یک مقدار عقب هستیم. شاید باغموزه جلال آلاحمد که در منزلش احداث شد، یکی از گامهای خوب در این زمینه باشد. امیدورارم گامی هم که درباره خانه نیما در همین زمینه برداشته شده، گام موثری باشد. ما هم از دو سال پیش پیشنهاداتی در همین زمینه به شهرداری ارائه کردهایم.
قزلی ضمن اشاره به اینکه خانواده نادر ابراهیمی از مدتها قبل پیگیر راهاندازی این کتابخانه و موزه بودهاند، گفت: در کشور ما به دلیل ساختار ضعیف بروکراسی اداری، این نوع کارها سخت است؛ بههمین دلیل باید همت خانواده ابراهیمی و دوستانی که در راهاندازی این مجموعه دست داشتند را ستود.
پیشنهادات قزلی برای کتابخانه نادر ابراهیمی
وی در پایان با بیان اینکه اکثر خانهموزهها در دنیا ایستا هستند، عنوان کرد: خانه موزهها باید پویا باشند و بتوانند از نویسندگان و شاعران، روایتی ارائه کند. اینطور نباشد که بازدیدکنندهها فقط با چند کتاب، یک قفسه و یک میز مواجه باشند. شاید با یک دیوار عکس بتوان سیر روایی زندگی نویسنده را نشان داد.
قزلی با اشاره به موزه و کتابخانه نادر ابراهیمی گفت: در این کتابخانه حدود 4000 کتاب است که مطمئنا در زمانهای کوتاه بازدید، امکان دیدن همه آنها وجود ندارد؛ بنابراین میتوان با راهاندازی یک وبگاه ساده، لیستی از اسامی این کتابها را ارائه کرد و در اختیار مخاطبان گذاشت. همچنین میتوان مطالبی که درباره نادر ابراهیمی وجود دارد، مثل پایاننامهها، مقالات و ... را نیز جمعآوری و به این کتابخانه اضافه کرد.
اتفاقا درست وقت این کارها است
افشین علاء، شاعر، نویسنده و فعال حوزه کودک نیز در سخنانی عنوان کرد: معمولا در شرایطی که بحرانهای سیاسی، نظامی، امنیتی و... کشور را تحت الشعاع قرار میدهد، برخی مسئولان فرهنگی بهغلط میگویند الان وقت این کارها نیست. باید گفت که اتفاقا درست این موقع، وقت این کارها و مراسم فرهنگی است.
افشین علاء
علاء در بخش دیگر سخنان خود به آثار نادر ابراهیمی برای کودکان اشاره کرد و گفت: در میان هنرمندان، نویسندگان، شاعران و تمامی کسانی که در عرصه فرهنگ کار میکنند، باید بهطور مضاعف قدردان آنهایی باشیم که بخشی از کار خود را به کودکان هم اختصاص میدهند و بهطور تخصصی و حرفهای در این زمینه کار میکنند. نمونه آن هم کم است و مخصوصا در دهههای اخیر عده کمی پرچمدار آن هستند؛ نادر ابراهیمی از جمله آنها است.
وی در پایان گفت: نادر ابراهیمی اگر به رمانها، شعرها، داستانهای کوتاه، ترجمهها، فیلمنامهها و بهطور کلی به هر کدام از کارهایی که انجام داده، اکتفا و بسنده میکرد، باز هم امروز جای تقدیر داشت؛ اما او کودکان را فراموش نکرد؛ چیزی که در ادبیات ما مغفول مانده و کمتر به آن توجه شده است.
در این مراسم محسن مومنیشریف، رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات؛ فرزانه تهرانیمقدم، همسر زندهیاد نادر ابراهیمی؛ علیرضا تابش، رئیس بنیاد سینمایی فارابی؛ مرتضی امیریاسفندقه، شاعر و رئیس شورای سیاستگذاری خانه شعر و ادبیات؛ سیدمحمدحسین حجازی، مدیرعامل منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد و محمدمهدی رضازاده، رئیس خانه شعر و ادبیات نیز حضور داشتند.
بخش دوم گزارش این مراسم را اینجا بخوانید
نظر شما