یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۸
کارگردان‌ها برای ماندگارشدن چاره‌ای جز ادبیات ندارند

شادمهر راستین، منتقد، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان گفت: کارگردان‌ها برای ماندگارشدن چاره‌ای جز وام‌گرفتن از ادبیات ندارند. متاسفانه این روزها همه فیلم‌ را یک جور کاردستی می‌بینند، نه انتقال اندیشه و فقط مطالبه مردم می‌تواند این روند را تغییر دهد.

شادمهر راستین در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با اشاره به فقر اقتباس در سینمای ایران و  نادیده گرفتن تفکر و اندیشه در کارهای هنری اظهار کرد: فکر کردن، ایده داشتن و صاحب اندیشه بودن امروز جزو نیازهای اولیه ما ایرانیان نیست و همه به دنبال کسی هستند که تنها خوب اجرا می‌کند.

وی ادامه داد: در دوره موج نو سینمای ایران، نویسندگان و شاعران روشنفکران اصلی جامعه بودند و کارگردان‌ها دوست داشتند از اندیشه و فکر این افراد بهره‌مند شوند؛ اما امروز نه تنها کارگردان‌ها بلکه بیشتر عوامل اجرایی در هر نهادی دوست دارند که فقط اجرا کنند و انگار حوصله اندیشه و فکر وجود ندارد.

این فیلم‌نامه‌نویس در توضیح حوصله کم برخی فیلم‌سازان اظهار کرد: اگر در حال حاضر به کارگردانی بگویید که نگارش یک کتاب یک سال طول می‌کشد و بعد از آن باید به سراغ نگارش فیلمنامه آن برویم، کارگردان به شما خواهد گفت که من نمی‌توانم سه سال صبر کنم و به سرعت باید کارم را بسازم. در چنین فضایی هر کسی سریع‌تر کاری را انجام دهد زودتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
 
راستین با اشاره به مسائل مالی آثار سینمایی گفت: نکته دومی که در فقر آثار اقتباسی بسیار مهم است، مسائل اقتصادی است. وقتی خوانندگان کتاب کم می‌شوند، توانمندی کتاب و نوشتن نیز ضعیف‌تر می‌شود؛ در نتیجه یک کارگردان باید خیلی جایگاه مطمئنی داشته باشد تا به ادبیات و کتاب گرایش پیدا کند.

وی افزود: وقتی فیلمی ساخت می‌شود، همه امتیازها و تیترها برای کارگردان است؛ قبلا به این شکل نبود. افتخاری بود برای مسعود کمیایی که «خاک» را  از روی اثر دولت‌آبادی بنویسد. آقای فرمان‌آرا وقتی پیش گلشیری می‌رود تا کتاب را بگیرد، گلشیری به افتخار این ارتباط به محضر می‌رود و تمام حق و حقوق مادی و معنوی را رایگان در اختیار فرمان‌آرا قرار می‌دهد؛ یعنی دوستی بین آنها در جهت فرهنگ بوده است و یک گفت‌وگویی بین اندیشه و اجراست. همه این‌ها در شرایطی ایست که امروز کارگردان تلاش دارد تا فیلمنامه به اسم خودش باشد.
 
این کارگردان و منتقد سینمایی با اشاره به موفقیت کارگردان‌هایی که با ادبیات در ارتباط هستند، اظهار کرد: متاسفانه جوان‌ها بخش پنهان ماجرای شخصیت‌های موفق سینما را که مطالعه و پژوهش است، نمی‌بینند. کیارستمی همیشه به عنوان کسی که مستقیم با ادبیات کار نکرده، مطرح می‌شد؛ اما در سال‌های اخر همه دیدند که چقدر به شعر و ادبیات مسلط بود یا نمایشنامه‌ ایرانی‌ای وجود ندارد که اصغر فرهادی در دوره دانشجویی اجرا نکرده باشد.

وی ادامه داد: بنابراین تسلط این افراد به ادبیات باعث خلق آثار ماندگار شده است؛ چراکه کارگردان‌ها برای ماندگارشدن چاره‌ای جز وام‌گرفتن از ادبیات ندارند. متاسفانه این روشی که در تلویزیون در دهه‌های قبل بوده به سینما هم سرایت کرده و همه فیلم را یک جور کاردستی می‌بینند و نه انتقال اندیشه و فقط مطالبه مردم می‌تواند این روند را تغییر دهد.

راستین با انتقاد به تاریخ مصرف‌دار بودن فیلم‌ها گفت: ما باید از ادبیات ریشه بگیریم، پژوهش کنیم و امروز با این ابزار باید با مردم حرف بزنیم. اگر این اندیشه به وسیله ادبیات وارد نشود، فیلم پرفروش سه سال پیش از بین می‌رود و تاریخ مصرف‌دار می‌شود. فیلمی که در دهه 50 اکران شده است هنوز در دانشگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی تدریس می‌شود و درباره آن حرف می‌زنیم ؛ اما واقعا برای ما مهم نیست درباره فیلم پرفروش سال گذشته حرف بزنیم؛ چراکه تاریخ مصرف‌اش تمام شده است.
 
وی در پایان گفت: تغییر این روند یک روزه رخ نمی‌دهد و ما باید این مشکل را از مدارس حل کنیم و از آن سن بچه‌ها را به کتاب و کتابخوانی سوق دهیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها