نماینده مجلس یازدهم با بیان برخی از رویکردهای خود در حوزه فرهنگ، ورود به بحث کپیرایت برای صیانت از آثار هنری و فرهنگی را وظیفه مجلس دانست.
مجلس شورای اسلامی در تخصیص بودجه است، نقشی اساسی دارد و اگر نمایندگان مجلس؛ بهویژه اعضای کمسیون فرهنگی آن خود دغدغه فرهنگ و کتاب داشته باشند، میتوان به بهبود وضعیت فرهنگ امیدوار بود. به همین بهانه با بیژن نوباوهوطن، نماینده منتخب مردم تهران در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که پیش از این نیز نماینده دوره هشتم و نهم مجلس و نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بوده است؛ گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
دیدگاه، تفکر و رویکرد شما بهعنوان نماینده منتخب مردم برای مجلس یازدهم، درباره حوزه فرهنگ؛ بهویژه کتاب چیست؟
به اعتقاد من حوزه فرهنگ اصیلترین، اساسیترین و مهمترین حوزه در کشور است. درست است که امروزه اقتصاد، معیشت مردم و این قبیل موضوعات بسیار حساسیت پیدا کرده؛ اما بازهم اگر در حوزه فرهنگ قوی باشیم، خود سبک زندگی میتواند در سنگینی و سبکی سبد مصرف مردم اثر داشته باشد و همه اینها مربوط به حوزه فرهنگی است. اساسا تربیت اجتماعی و نحوه برخورد با مسائل گوناگون، همه و همه به حوزه فرهنگ برمیگردد. علاقه و تخصص خود من از اول در همین حوزه بوده است و هشت سال هم در مجلس با همین شیوه کار کردم؛ ولی متاسفانه بسیاری از مسئولان این مسأله را برنمیتابند. در واقع بهدلیل دیربازده بودن فرهنگ، توجه دولتمردان و همچنین مجلس شورای اسلامی و تمام افردی که بهنوعی کارگزار هستند، به فرهنگ بسیار ضعیف است.
در طول این سالها، ضعف توجه به فرهنگ نتایجی در پی داشته است؛ مثلا تخصیص اعتبارات به حوزه فرهنگ بسیار کم است، ضعیفترین افراد برای مدیریت (وزرای) فرهنگ انتخاب میشوند و حتی ضعیفترین افرادی که وارد مجلس میشوند و در هیچ کمیسیون دیگری جای نمیگیرند، آخر سر به کمیسیون فرهنگی فرستاده میشوند. همه اینها ناشی از این است که دید نسبت به فرهنگ، دید بایستهای نیست و اگر این روند ادامه پیدا کند، ضربات پیاپی و مهلکی به فرهنگ جامعه خواهد خورد.
با توجه به اینکه شما سابقه نایبرئیسی کمیسیون فرهنگی در دوره نهم مجلس شورای اسلامی را هم دارید، نگاه مجلس به مساله و حوزه فرهنگ را چگونه میبینید؟
متاسفانه اصلا سابقه خوبی از کمیسیون فرهنگی در مجلس ندارم. در کمیسیونهای مختلف؛ بهخصوص کمیسیون تلفیق مجلس، کمترین اهمیت و اعتبار به کمیسیون فرهنگی داده میشد. همیشه بیشترین ادعاها در بخش فرهنگ است و همه افراد ادعای فرهنگی دارند؛ درحالیکه اصلا التفات فرهنگی ندارند. در خود مجلس و دولت وقتی که تفکیک بودجه صورت میگیرد و به بخشهای مختلف بودجه اختصاص میدهند، بخش فرهنگ ضعیفترین بودجه را دارد. به هنر اصلا توجه نمیشود. هنر و حوزههای تربیتی کاملا رهاشدهاند و این آسیبهای بسیار مهمی را به کشور وارد کرده است.
راهحلی هم برای برون رفت از این وضعیت دارید؟
اگر قانون را رعایت کنیم، میتوانیم مشکلات را تا حد زیادی حل کنیم؛ چراکه ما قانون پیوست فرهنگی ابلاغشده داریم؛ یعنی هر طرحی که میخواهیم انجام دهیم، حتی طرحهای زیستمحیطی یا شهرسازی، پیوستهای فرهنگی دارد. امروزه وضعیت بهگونهای شده است که از میان چند میلیون خانه درشهر تهران، شاید دو خانه دارای هویت فرهنگی و اسلامی پیدا نکنید؛ درحالی که در هیچ کجای دنیا تقریبا اینچنین نیست. شما اگر بخواهید یک کارخانه تاسیس کنید، باید پیوست محیطزیستی آن را رعایت کنید که به شهر آسیب نرسد و محیط زیست را آلوده نکند؛ ولی هرگز چنین تصوری درباره فرهنگ در کشور ما ممکن نیست. یکی از مشکلات مهم ما در این حوزه این است که پیوستهای فرهنگی که جنبه قانونی دارد، هرگز از سوی دولت اجرایی نشده است.
از اساسیترین مشکلات ما در حوزه فرهنگ، تخصیص بودجه به این حوزه و بهویژه کتاب و نشر است که عموما پایینترین سطح بودجه به آن اختصاص داده میشود. نمود آن هم در جایزه کتاب سال قابل مشاهده است، که به دلیل عدم تخصیص بودجه، جوایز شایستگان تقدیر سه دوره اخیر آن اهدا نشده است؛ شما این مساله را چگونه میبینید؟
جایزه کتاب سال یک بحث فرعی و ثانویه است و مساله ما در بخش کتاب بسیار ریشهایتر است. وقتی فرهنگ تا این حد ضعف دارد و رسانههای ما اینقدر ضعیف هستند که نگاه مردم به رسانههای خارجی است -چنانکه تاثیر رسانههای خارجی بر فرهنگ ما، به مراتب بیشتر از رسانههای داخلی شده- باید هم به کتاب توجهی نشود! اینکه شما میگویید در این بودجه کم فرهنگی اصلا توجه بایسته به کتاب نمیشود؛ به این دلیل است که اصلا کسی به کتاب اهمیت نمیدهد. بحث کتاب و کتابخوانی همهجای دنیا یک بحث کاملا علمی است؛ ولی و در کشور ما کاملا غیرعلمی دنبال میشود. اگر ما ارزش کتاب را آنچنانکه هست بفهمیم، قطعا به جایزه کتاب هم درست نگاه میکنیم.
الان کتاب در جامعه ما جزو ضروریات محسوب نمیشود و تصور مردم ما این نیست که از طریق خواندن کتاب و افزایش مطالعه میتوانند ارتقاء فکری پیدا کنند، یا اینکه در زندگیشان تغییر ایجاد کنند. امروزه بزرگترین مشکل ما در جامعه این است که همه روشهایی که به اصطلاح ارتقاء فرهنگ کتابخوانی اختصاص یافته؛ صددرصد غلطاند که این خود یک بحث مفصل علمی دارد.
با این تفاسیر اگر باید برای کتاب کاری کرد؛ آن کار چیست و از کجا باید شروع کرد؟
کتاب را نمیتوان با سفارش به مردم داد؛ بلکه باید به شکل علمی و از کودکستان به دست بچه داده شود. مانند بسیاری از کشورهای غربی که کتاب جزو منابع درسی است، کتاب باید وارد مواد اصلی مدارس شود؛ در اینصورت مردم خودبهخود به آن عادت میکنند و میبینند که چقدر میتوانند از طریق خواندن کتاب موفق باشند.
البته مشکلات فرهنگی ما فقط مختص حوزه کتاب نیست؛ مگر به سینما، تلویزیون، هنرهای نمایشی و سایر هنرها چقدر توجه میشود؟ شما امروز یک نویسنده را در ایران معرفی کنید که از طریق کتاب نوشتن و نویسندگی بتواند زندگیاش را بگذراند. یک شاعر را پیدا کنید که از طریق انتشار کتاب شعر بتواند زندگی کند؟ در بسیاری از کشورهای غربی که حق رایت و تالیف محترم است و افراد بسیار به آن اهمیت میدهند؛ بسیاری از افراد حتی با نوشتن مقالات عادی در روزنامهها زندگی میگذرانند و این مساله ضعف بزرگ کشور ما است که مجلس هم تابعی از آن بهشمار میآید. بهنظر من اهمیت این مساله در مجلس بیشتر از همهجا است اما متاسفانه کمترین توجه به بخش فرهنگ میشود و کتاب هم یکی از مولفههای آن است.
از مشکلات دیگر دامنگیر در حوزه فرهنگ و کتاب، مسأله کپیرایت است که چون ایران عضو لایحه کپیرایت نیست، ارتباط با نشر بینالملل و توسعه و تبلیغ فرهنگی محدود شده است. آیا معتقد به راهحل خاصی در اینباره و برونرفت از وضعیت حاضر هستید؟
ما جزو کپیرایت بینالمللی نیستیم و موازین آن را در داخل کشور رعایت نمیکنیم و از خودمان هم ضربه میخوریم. مساله حق رایت سالها است که در دنیا حل شده؛ اما ما برای اینکه حقوق تالیفات و آثار هنری بینالمللی را رعایت نمیکنیم، در کشور خودمان هم از خودمان ضربه میخوریم. الان یکی از بخشهای بسیار مهمی که فرهنگ مکتوب ضربه میزند، تالیفهای زیرزمینی است؛ برخی کتابها را بدون اجازه و غیرقانونی چاپ میکنند و این اتفاقی که میافتد، اتفاق بسیار خطرناکی است. اگر ما حق کپیرایت را رعایت نکنیم، ادامه این وضعیت باعث میشود که بسیاری از تالیفات خوب اصلا در کشور صورت نگیرد و به از خارج کشور سر در آورد؛ یعنی مولفان و نویسندهها آثار خود را برای چاپ به کشورهای دیگر بدهند و این خیلی خطرناک است.
بحث کپیرایت درواقع صیانت از آثار هنری و فرهنگی است و وظیفه مجلس است که به این حوزه ورود پیدا کند؛ چراکه دولت امکان ورود ندارد و تنها اجرائیات در اختیار او است. البته همان چیزی که الان هست را هم اگر دولت نظارت و رعایت کند، خیلی اوضاع بهتر است؛ ولی اساسا وظیفه مجلس است که حق رایت، کپیرایت و صیانت از آثار هنری و فرهنگی را قطعی کند.
نظر شما