فهرست انتخابی این مترجم به شرح زیر است که ما توضیح مختصری درباره هر کدام از این آثار دادهایم.
رمان «ناتور دشت» اثر جی. دی. سلینجر را محمد نجفی به فارسی ترجمه کرده است. در سال ۱۹۵۱ منتشر شد و طبق آخرین آمارها تاکنون بیشتر از ۶۵ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. این رمان کتابی شاخص در ادبیات آمریکا محسوب میشود و به بیش از ۳۵ زبان نیز ترجمه شده است. در سایت معروف گودریدز بیش از ۷۵۰ هزار نفر به کتاب ناتور دشت نمره ۵ از ۵ را دادهاند و در کل با رای بیش از ۲٫۲ میلیون نفر این رمان نمره ۳٫۸ از ۵ را کسب کرده است. مجله گاردین نیز این رمان را جزء ۱۰۰ رمان برتر قرار داده است.
در توضیح این رمان باید گفت که شخصیت اصلی رمان، هولدن کالفیلد، نوجوانی ۱۷ ساله است. او در جایی شبیه مرکز توانبخشی یا مرکز درمانی و یا چیزی شبیه به این است که قصد دارد چند روز از زندگی مزخرفش را در کریسمس پارسال برای روانکاو خود تعریف کند. پایه و اساس رمان نیز ماجراهایی است که در سه روز برای هولدن اتفاق افتاده است. این کتاب را نشر نیلا منتشر کرده است.
«شبهای روشن»، اثر فئودور داستایفسکی با ترجمه سروش حبیبی
کتاب «شبهای روشن»یک داستان عاشقانه از خاطرات یک رویاپرداز است. داستان این رمان کوتاه هم مانند بیشتر داستانهای داستایفسکی از زندگی خود او مایه گرفته است. داستانی که اگر زندگینامه داستایفسکی را خوانده باشید، میدانید به نحوی زندگیاش کرده است. عنوان کتاب به یک پدیده فیزیکی اشاره دارد. در تابستان، در نواحی شمالی کره زمین نزدیک به قطب شمال، به علت زیادی عرض جغرافیایی شب تا صبح هوا مثل آغاز غروب روشن است. سروش حبیبی همانند کتاب «ابله» و کتاب «همزاد»، ترجمه بسیار خوبی عرضه کرده است. داستان کتاب «شبهای روشن» در مورد جوان رویاپردازی است که تنهایی را به خوبی درک میکند. کسی که سالهاست تنها زندگی میکند و مانند دیگر شخصیتهای اصلی داستایفسکی با مردم عادی متفاوت است. این جوان ۲۶ ساله مدام تنهایی خود را با شهر پترزبورگ تقسیم میکند. با دیوارها و در و پنجرههای شهر در دل میکند و ادعا دارد بهتر از هرکسی آنان را میفهمد. این کتاب از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
«کوچه ابرهای گمشده» نوشته کورش اسدی
«کوچه ابرهای گمشده» رمانی از کورش اسدی است که وقتی کتاب را به پایان میرسانید با این نوشته روبهرو میشوید: «پاییز ۱۳۸۵» با این حال، رمان در سال ۱۳۹۵ مجوز دریافت میکند و منتشر میشود. داستان این کتاب ۳۱۱ صفحهای در یک روز – از صبح تا شب – اتفاق میافتد. اما چون شخصیت اصلی کتاب – کارون – در طول روز تحت تاثیر مواد مخدر است، خواننده همراه با او در زمانهای مختلف سیر میکند. همچنین در طول رمان، کارون کتابی در دست دارد که ما هم همراه با او آن را میخوانیم. به عبارت دیگر یک کتاب دیگر هم در این رمان گنجانده شده است. همه این موارد باعث میشود که داستان کتاب «کوچه ابرهای گمشده» بسیار بیشتر از یک روز به نظر برسد. درباره شخصیت اول داستان باید گفت که کارون جوانی است که به دلیل جنگ از جنوب کشور به تهران آمده است و حرفه کتابفروشی را پیش میگیرد. کار او پیدا کردن کتابهای نایاب برای مشتریان است و گاهی کتابخانه افراد را یکجا میخرد. او فردی کتابخوان با ذهنی باز است. این کتاب از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.
«راهنمای مردن با گیاهان دارویی» اثر عطیه عطارزاده
«راهنمای مردن با گیاهان دارویی» داستانی است که توانست نظرات مختلف را به خود جلب کند و جوایز متعددی را هم کسب کرد؛ اثری پر رمز و راز که در آن پای گیاهان دارویی به ماجراهای سرنوشتساز شخصیتها باز میشود. مادر و دختری در خانه حیاطدار بزرگی در تهران مشغول تهیه داروهای گیاهیاند و از فروش آنها روزگار میگذرانند. حادثهای در کودکی دخترک نحوه زندگی او را تغییر داده است. او که با مادرش به تنهایی زندگی میکند به کتابها علاقهمند است. دختر در نقش راوی، گذران زندگی خویش را شرح میدهد تا وقوع اتفاقی پای دختر را به دنیایی باز میکند که تاکنون نمیشناخته است. مواجهه با ناشناختهها آغاز تغییرات بزرگی در زندگی مادر و دختر است. دغدغه عطارزاده در کتاب «راهنمای مردن با داروهای گیاهی» این است که چطور میشود جهان را یکطور دیگر دید. چطور میشود واقعا دید و حس کرد؟ اگر دیدن را به معنی واقعا دیدن بدانیم، اگر چشم هم نداشته باشیم، میتوانیم ببینیم. این کتاب از سوی نشرچشمه منتشر شده است.
«نمیتوانم و نمیخواهم» نوشته لیدیا دیویس با ترجمه اسدالله امرایی
امرایی در میان پیشنهادهای مطالعاتیاش یکی از بهترین ترجمههای خودش را نیز قرار داده است. کتاب «نمیتوانم و نمیخواهم» که از سوی اسدلله امرایی به فارسی ترجمه شده، در پنج بخش تنظیم شده که هر یک از بخشهای پنج گانه آن با یک نامه طولانی آغاز میشود. این کتاب مشتمل بر صد و بیست و پنج داستان عاشقانه و اجتماعی به قلم دیویس است، داستانهایی کوتاه و بلند که گاه چند سطر و گاهی تا چند هزار کلمه ادامه دارند.
داستانهای اين مجموعه، همچون اغلب داستانهای ديويس، در قالب داستانهای مينیمال يا سادهگرا به شمار میآيد كه نويسنده تلاش دارد تا شرح لحظه به لحظه اتفاقات و رخدادها و احساساتی كه نسبت به آن دارد را به محض تجربه كردن آن حس، به روايتش بپردازد؛ سبكی كه به نظر میرسد تحت تاثير فرانتس كافكا، ساموئل بكت و گوستاو فلوبر به دست آمده باشد تا در نهايت موجب دستاورد بزرگی چون كمک هزينه گوگنهايم و جايزه منبوكر، يكی از بزرگترين جوايز ادبی جهان برای «ليديا ديويس» باشد. این کتاب از سوی نشر افق منتشر شده است.
«یوزپلنگانی که با من دویدند» نوشته بیژن نجدی
«یوزپلنگانی که با من دویدند» روایت ۱۰ داستان کوتاه با موضوع مرگ است که هر کدام کاملا مجزا و با نثری خاص و شعرگونه توسط زندهیاد بیژن نجدی نوشته شده است. در این کتاب، بیژن نجدی از مرگ مینویسد، از جنازهای که رویای فرزند نداشته طاهر و ملیحه است، از مرتضی مینویسد که به جرم کشتن یک قو از زادگاهاش طرد میشود، از روزهایی مینویسد که نمیتوان فهمید مردم چه میگویند و چه میخواهند. او در هر داستان بهشکلی متفاوت مرگ را توصیف میکند. گاهی ساده و گاهی پیچیده، آن را به واقعیت و خیال پیوند میدهد، حس شاعرانهاش را به آن میافزاید و شخصیتها را درگیرش میکند. این اثر جاودانه از سوی نشر مرکز منتشر شده است.
«در ستایش مرگ» اثر ژوزه ساراماگو با ترجمه شهریار وقفیپور
با شنیدن نام ژوزه ساراماگو هنجارشکنی در جهان داستان را به یاد میآوریم. مردی که جهان زندگی و مرگ را به چالش میکشد. هر بار که به اثری از وی برخورد میکنیم حتما اتفاق غیرمنتظرهای در جهان متن، ما را شگفت زده خواهد کرد.
«در ستایش مرگ» رمانی دیگر از ساراماگوی پیشبینی ناشدنی است. البته عنوان اصلی آن «مرگ تعلیقی» نام دارد اما شهریار وقفی پور در ترجمه عنوان زیبای دیگری برای آن برگزیده است. دو فصل اول، آرام و بیدغدغه و حتی با نوشتاری روزنامهنگارانه پیش میرود که برای کسانی که «کوری» را خواندهاند، غیرقابل تحمل میشود اما وقتی پیش میرویم داستان وارد شگفتیهای هیجان انگیزش میشود. شگفتانههایی که دست از سرتان برنمیدارد و اجازه نمیدهد، کتاب را زمین بگذارید. این کتاب از سوی نشر مروارید منتشر شده است.
«خون خورده» نوشته مهدی یزدانیخرم
کتاب «خون خورده» آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، روایتی جذاب از زندگی پنج برادر گم شده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دهه 60 است. این کتاب داستان متلاشی شدن برادران سوختهای است که سرنوشتی عجیب و مهیب برایشان رقم میخورد و جسم هر کدام روایتی تلخ را پشت سر میگذارد. این کتاب تنها ماجرای برادران سوخته نیست. قصه ارواح و انسانهایی است که پیرامون زندگی چند برادر پرسه میزدند. رمان «خون خورده» به نوعی ادامه دو اثر قبلی نویسنده تحت عناوین «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» محسوب میشود. داستان برادران سوخته، یادآور جنگهای صلیبی است و در یک بازه زمانی بین سالهای 1360 تا 1367 در زمان گذشته و بخش دیگر آن در یکی دو سال اخیر اتفاق میافتد. این کتاب از سوی نشر چشمه منتشر شده است.
«فونتامارا» نوشته اینیاتسیو سیلونه با ترجمه منوچهر آتشی
«فونتامارا» نام کتابی از اینیاتسیو سیلونه نویسنده ایتالیایی است. این کتاب داستان ساکنان دهکدهای به نام فونتامارا است که زیر ستم فئودالهای زمان خود زندگی میکنند. با اینکه این کتاب اولین اثر سیلونه بود اما وی را به شهرتی جهانی رساند.سیلونه نگارش این رمان را در سال ۱۹۳۱ به پایان برد و منوچهر آتشی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است. خوانندگان خارجی آن را به عنوان افشاگری حقیقی درباره سرکوب رژیم فاشیستی و مقاومت دهقانان برمیشمردند. موضوع اصلی کتاب بیاعتبار کردن رژیم فاشیستی موسولینی بوده با این وجود، برخی از خوانندگان کتاب این نتیجه نادرست را درباره رژیم فاشیستی میگرفتند که به تعرض جنسی و کشتار جمعی مخالفان متوسل میشود. این کتاب از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
«انجمن شاعران مرده» نوشته نانسی اچ.کلاینبام با ترجمه زهرا طراوتی
کتاب «انجمن شاعران مرده» داستانی درباره تغییر است. نانسی اچ.کلاینبام، روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی رمانهای متعددی نوشته که بیشترشان در سینما مورد اقتباس قرار گرفتهاند. فیلم «انجمن شاعران مرده» در سال ۱۹۸۹ به کارگردانی پیتر ویر و پیش از چاپ رمان آن ساخته شد و توانست جایزه بهترین فیلم مراسم اسکار آن سال را به خود اختصاص دهد. تام شولمن جایزه بهترین فیلمنامه را به دست آورد و فیلم در دو بخش بهترین بازیگر مرد (رابین ویلیامز) و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد. داستان کتاب «انجمن شاعران مرده» در سال ۱۹۵۹ و در آمریکا میگذرد. بیشتر اتفاقات این داستان در دبیرستانی به نام ولتون اتفاق میافتد. در دبیرستان ولتون قوانین خشک و سختگیرانهای اجرا میشود. انجمن شاعران مرده نیز اسم گردهمایی است که پنهانی در زمان تحصیل کیتینگ بر پا میشد و دختران و پسران جوان مخفیانه در یک غار دور هم جمع میشدند و شعرهای مورد علاقه خود یا اشعاری را که خودشان سروده بودند میخواندند. حال بچههای مدرسه ولتون به فکر میافتند دوباره آن انجمن را برپا کنند که این کار باعث میشود به خود حرکتی بدهند و از سکون خارج شوند. باعث میشود سراغ کارهایی بروند که به آنها علاقه شدید دارند. در این رمان خانوادهها و مراکز تربیتی بر روحیه فرزندان خود حاکم هستند به طوری که بچهها در مقابل رفتار تند آنها تظاهر به اطاعت میکنند ولی دنبال دلبستگیهای خود میروند. این کتاب از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.
«منگی» اثر ژوئل اگلوف با ترجمه اصغر نوری
«منگی» داستان فردی است بی نام و مستاصل. فردی که در محیط زشت، خشونتآمیز و تهوعآور دنیای اطراف خود اسیر است. محیطی که خورشید در آن قابل رویت نیست و باد از هر طرف بوی گند زندگی را با خود میآورد. راوی که ما تا آخر از نام و نشان او بیخبر میمانیم تنها فرد این محیط تاریک است که از وضعیت منگی خود آگاه است. شخصیت اصلی کتاب منگی در یک کشتارگاه کار میکند. کاری که دوستش ندارد و به امید اینکه روزی بتواند کشتارگاه و محل زندگیاش را ترک کند، روزها را میگذراند. اما او فقط حرف میزند. عملی در کار نیست. او از زندگی و محیط اطرافش در عذاب است. جویای عشق و زندگی است و در تلاش است خود را از این محیط تاریک و خفقان که همه روزهای زندگیاش را احاطه کرده است نجات دهد. او انسانی در حاشیه ولی امیدوار است. میل به رفتن و رهایی دارد ولی توان آن را ندارد. این کتاب از سوی نشر افق منتشر شده است.
«حمامها و آدمها» اثر میخاییل زوشنکو با ترجمه آبتین گلکار
مجموعه داستان «حمامها و آدمها» اثر میخاییل زوشنکو، نویسنده روس است که از سوی آبتین گلکار ترجمه شده است. این کتاب قبلا تحت عنوان «طالع نحس» از سوی نشر کوچک به چاپ رسیده بود؛ اما مشابه بودن نام کتاب با فیلم مشهور طالع نحس، باعث شد، مترجم عنوان کتاب را عوض کند و اسم یکی دیگر از داستانهای کوتاه این مجموعه را به عنوان نام کتاب انتخاب کند. این کتاب شامل ۳۵ داستان کوتاه است که عموما تناقضهای زندگی روزمره در روسیه را هدف قرار داده است. در بیشتر داستانهای این کتاب با مردمی روبهرو هستیم که بسیار بدبخت و بدشانس هستند و در واقع میتوان گفت طالع نحسی دارند. طنز موجود در این کتاب به جامعه امروز ما هم نزدیک است و خواننده ریزبین میتواند این شباهتها را بهخوبی درک کند. زبانی که زوشنکو برای نوشتن داستانهای خود استفاده میکند زبان محاوره کوچه و بازار است و تقریبا در تمامی داستانها میتوان چهره قهرمانی غیرعادی را مشاهده کرد. قهرمانی که کاملا یک آدم عادی و متوسط است. از سیاست چیزی نمیداند، برای آرمانهای والا مبارزه نمیکند و اندیشههای بزرگ نیز در سر ندارد. این کتاب از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
«چتر ژاپنی» اثر ویکتوریا توکارِوا ترجمه پرویز دوایی
کتاب «چتر ژاپنی» شامل ۸ داستان کوتاه با ترجمه پرویز دوایی است. در اکثر داستانها تم اصلی نوعی غم اما غم شیرین و تنهایی و در نهایت رابطه بین زن و مرد است. در تمام داستانها علی رغم نوعی افسردگی و خستگی که حس میشود همیشه نور امیدی هم میتابد و به مخاطب و کارکتر هردو امید و انگیزه ادامه دادن به زندگی، حتی زندگی افسرده و خسته کننده را میدهد. توکاروا این انگیزه دادن را اصلا به شیوه نخ نما و کلیشهای پند و آموزه مطرح نمیکند! شما به هیچ عنوان احساس نمیکنید من برتری وجود دارد و نصیحتهایش تو ذوق میزند! به هیچ عنوان اینگونه نیست. نویسنده به آرامی و ملایمت فقط قصد روایت دارد و این شمایید که ناخوآگاه با او همراه میشوید و به مرور مخصوصا در پایان هر داستان، به درک شاید کمی تلخ اما مثبت هر قصه از زندگی میرسید. این کتاب از سوی جهان کتاب منتشر شده است.
«سفر در اتاق تحریر» نوشته پل آستر با ترجمه مهسا ملکمرزبان
«سفر در اتاق تحریر» عنوان سیزدهمین رمان پل استر نویسنده توانا و مطرح آمریکایی است. همانند سایر کتابهای استر، سفر در اتاق تحریر نیز پرسشهایی را پیش روی خواننده میگذارد که تا پایان کتاب با آنها درگیر خواهد بود. کتاب اگرچه قطور نیست و بیش از ۱۵۰ صفحه ندارد؛ کافی است تا شلوغیهای ذهن استر را بار دیگر به تصویر بکشد. از لحاظ به کارگیری تکنیکهای زیبای نویسندگی، این کتاب نمونه بسیار خوبی از نویسندگی خلاق است که مطمئنا خواندن آن برای نویسندگان آماتور الهامبخش خواهد بود. در کتاب «سفر در اتاق تحریر» یک روز از زندگی پیرمردی به نام آقای بلنک را میخوانیم، هرچند او خودش این نام را نمیشناسد و آقای بلنک اسمی است که در کتاب به او نسبت داده میشود و او میپذیرد. آقای بلنک در اتاقی از خواب برمیخیزد که هیچ ایدهای در مورد اینکه سلول یک زندان است یا اتاق یک بیمارستان ندارد یا جای دیگر، حتی نمیداند چگونه سر از آنجا درآورده است. اسباب اتاق چیزی بیش از یک تخت، یک میز تحریر، یک صندلی و یک چراغ مطالعه نیستند و نام همه اشیا و حتی دیوار با برچسب روی آن نوشته شده است، گویی کمکی باشد برای حافظه رو به زوال پیرمرد. آقای بلنک نمیداند در اتاق به روی او قفل است یا آزاد است که از اتاق خارج شود. این کتاب با ترجمه مهسا ملکمرزبان از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.
نظرات