«ایران قویتر»، «تکنولوژی در خدمت لیموترش»، «کدام استارتآپها همکاریهای 98 را رقم زدند»، «ماهی درشت ایران از آب گلآلود نفت»، «راهکار کسبوکارها در برابر کرونا چیست؟»، «بلاکچین به کمک رسانهها میآید»، «روباتهایی کوچک با قابلیتهایی عظیم»، «محافظت از آب شیرین برای آیندگان»، «حضور در بورس: ترسناک پرریسک اما خواستنی!»، «تکنولوژی در خدمت حفظ لحظات زندگی»، «کرونا را شکست میدهیم»، «زیستبوم نوآوری خیام افتتاح شد» و «فناوریهای ایران ساخت» ازجمله مطالب خواندنی این فصلنامه است.
سفر به دنیای ناشناخته ذهن بر بالهای کتاب
اما در بخش کتابِ شماره سیوهشتم از «دانشبنیان»، دو کتاب با عنوانهای «اقتصاد هویت» و «آینده ذهن» معرفی شده است.
کتاب «آینده ذهن» اثر میچیو کاکو؛ مروج علم و فیزیکدان ژاپنی-آمریکایی است. کاکو، کتابهای زیادی در مورد نظریه ریسمان و نظریه میدان کوانتومی نوشته است. این فیزیکدان و نویسنده نامآشنای کتابهای شبهعلمی، اینبار با کتاب «آینده ذهن» ما را به گشتوگذاری در سرزمین نسبتا ناشناخته فیزیک و مغز انسان میبرد.
این اثر برای مردم عادی و دانشمندان به یک اندازه قابل فهم و مفید فایده است. در سراسر کتاب، نگاه همهجانبه به ذهن وجود دارد، نگاهی که یادآور تصویر پانوراما از چیزی بهعنوان ذهن است که گزیدهای از کار آزمایشگاههای برتر در سراسر جهان را با گزیدههایی از نظریههای دانشمندانی که در حال حاضر در حال مطالعه روی ساختوساز مغز انسان هستند، درهم میآمیزد و به روشی هوشمندانه به نتایج و نظریاتی دست مییابد که شگفت و تا حد زیادی قابل اعتماد هستند.
کاکو خود به این مسأله معترف است که متخصص علوم اعصاب نیست، بلکه فیزیکدانی نظری است که به فلسفه ذهن علاقه دارد. فیزیکدانی که امیدوار است مزیت بررسی مسأله از دید یک فیزیکدان بر عمق دانش ما بیفزاید و درک تازهای از آشناترین و درعینحال غریبترین پدیده موجود در کیهان یعنی مغز ارائه دهد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «وقتی به آینه نگاه میکنم، خود را چنانکه در واقیعت هستم نمیبینم. نخست، خود را به شکلی که یک میلیاردم ثانیه پیش داشتم میبینم. چون یک میلیاردم ثانیه طول میکشد تا نور از چهرهام به آینه برسد و به آن برخورد کند و برگردد و وارد چشمم شود. دوم، تصویری که میبینم میانگین میلیاردها و میلیاردها تابع موجی است. این میانگین قطعا به من شباهت دارد، اما دقیقا همان نیست. در اطراف من، تصاویر متعددی از من وجود دارند که در تمام جهات در حال پخش شدن هستند. من بهطور پیوسته با جهانهای دیگری احاطه شدهام، جهانهایی که خود تا ابد در حال شکافته شدن و زایش جهانهای دیگرند. اما احتمال سُر خوردن و لغزیدن به درون آنها به اندازهای ناچیز است که میتوان به مکانیک نیوتونی اعتماد کرد.»
هویت، هنجار و دستهبندی اجتماعی
کتاب «اقتصاد هویت» نوشته جرج اکرلاف و راشل کرانتون در چهار بخش و 10 فصل با ترجمه مهدی فیضی از سوی انتشارات نگاه معاصر راهی بازار نشر شده است.
هنجارها و هویت از کجا میآید؟، چگونه تغییر و رشد میکنند؟، بازخورد بین هویت، سیاست اقتصادی و نهادها چیست؟ و چه چیزی هویتها و هنجارهای متفاوت را در بین کشورها تبیین میکند؟ ازجمله پرسشهایی است که کتاب «اقتصاد هویت» میخواهد به آنها پاسخ دهد.
نویسندگان این کتاب بر این باورند که: «چه بخواهیم و چه آنرا نپسندیم، اقتصاد بر مسائلی چون تفکر سیاستگزاران و عموم مردم و رسانهها تأثیر میگذارد. هرچند آدام اسمیت در سده هجدهم اقتصاد مدرنی را پایه نهاد که تلاش داشت فلسفه اخلاق را به درون علوم اجتماعی طراحی شده برای ساختن جامعهای خوب برگرداند؛ اسمیت در این تلاش از همه شورمندیهای انسانی و نهادهای اجتماعی بهره میگیرد...»
اکرلاف و کرانتون میگویند: «با وجود آنکه بیشتر تحلیلهای اقتصادی تمرکزشان بر انگیزشهای مالی مانند مصرف و درآمد است، اما باید بدانیم که اقتصاد امروز تنها درباره پول نیست و لازم است انگیزههای غیرمادی را نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم. در اصل توسعه یافتن توابع مطلوبیت نیز از آن جهت است که بتوانند طیف گستردهای از انگیزشها و رجحانهای غیرمالی را پوشش دهند؛ چیزهایی مانند تمایل به داشتن فرزند، اهمیت قائل شدن برای شأن و جایگاه اجتماعی و ...»
نظر شما