بحران ناشی از ویروس کرونا در جهان از لحاظ عظمت با جنگ جهانی دوم مقایسه میشود. زمانی که انجمنهای کتاب مردم را برای رسیدن به آرامش به خواندن کتاب تشویق میکردند.
با گزارشهای اولیه حاکی از افزایش فروش کتاب، در حالی که کتابفروشیها و انبارها بستهاند و ناشران در حال بازنگری فهرستهای خود هستند، الگوی کتابخوانی نسل قبل در مورد عبور از بحران و ماندن در خانه چه میتواند به ما بگوید؟
محدودیتهای آغاز جنگ جهانی دوم تمامی جنبههای زندگی روزمره را تحت تاثیر قرار داد. اما بالاتر از کمبود مواد غذایی و سوخت، تخلیه خانهها و نبودِ اخبار و خدمات عمومی، این قطعی برق بود که در صدر فهرست نارضایتی مردم قرار داشت. خانوارها به خاطر روزنه نوری که از پنجره میتابید توبیخ و مجازات میشدند، چراغ ماشینها کمنور شده بود و قدم زدنهای شبانه در خیابانها خیانت محسوب میشد.
با محدودیت گسترده حرکات آزادانه، تجارت کتاب دست به کار شد. کتابخانهها و کلوبهای کتاب، کتاب را به عنوان ابزاری برای مبارزه با بیحوصلگی و پر کردن شبهای بینور در خانه یا پناهگاه که همراه با لذت و فراموشی مشکلات پیرامون است ترویج کردند. «کتابها میتوانند از ماسک گاز هم واجبتر باشند» این را انجمن کتاب، اولین کلوب کتاب مشهور بریتانیا توصیه میکرد.
فروش داستانها
انجمن کتاب در سال ۱۹۲۹ راهاندازی شد و تا دهه ۱۹۶۰ به کار خود ادامه داد. آنها هر ماه کتابهای انتخابشده را به دقت برای هزاران خواننده ارسال میکردند. این کلوب از کلوب امریکایی موفق «کتاب ماه» الگوبرداری شد که در سال ۱۹۲۶ و با هدف افزایش فروش کتاب در زمانهای که خرید آن چندان معمول نبود تاسیس شد. این موضوع باعث ناراحتی برخی منتقدین و کتابفروشان شد که آن را متهم به امتیازدهی ناعادلانه به برخی کتابها میکردند، اما بسیار مورد توجه خوانندگان قرار گرفت.
انجمن کتاب توسط کمیته منتخبی از چهرههای مشهور ادبی نظیر جِیبی پریستلی، سیلویا لیند، جرج گوردون، ادموند بلاندن و سیسیل دِی-لوییس و به ریاست هیو والپول، رماننویس پرفروش آن دوران اداره میشد. این انتخابها به معنای «بهترین» بودن در هیچ زمینهای نبود، اما آنها میبایست شایسته صرف وقت و پول سخت بهدستآمده مردم میبودند.
این کلوب با تضمین دهها هزار فروش اضافه تاثیر بهسزایی در تجارت کتاب اواسط قرن بیستم داشت، زمانی که ناشران ناامید از افزایش فروش کتابهای خود بودند.
کتابها ادامه میدهند
انجمن کتاب در میان آشفتگیهای سیاسی و در آستانه جنگ جهانی دوم خوانندگان را به سمت کتابهای غیرداستانی با سیاستِ مُماشات سوق داد که به بررسی ژئوپلتیک معاصر میپرداختند. «مرگ قلب» الیزابت بوون (انتخاب انجمن کتاب در اکتبر ۱۹۳۸) رمان کلاسیکی با همین درونمایه بود که در آن احساس رخوت و تالم اجتماعی و گریزناپذیری از جنگ پیشرو در اقدامات ناامیدکننده شخصیتهای داستان به چشم میخورد.
وقتی بریتانیا سرانجام در سپتامبر ۱۹۳۹ علیه آلمان اعلام جنگ کرد، کارشناسان انجمن کتاب دچار تفرقه شدند. برخی مثل جرج گوردون آن را اینطور توصیف کردند: «وضعیتی تحملناپذیر که بالاخره به صراحت مخوف جنگ انجامید.» اما بقیه ویران شدند، علیالخصوص ادموند بلاندن که هنوز آسیبهای جنگیدن در جنگ جهانی اول را تحمل میکرد.
کارشناسان و اعضای انجمن میدانستند که وقتی مردم از اخبار خسته شوند دوباره به کتاب که بهترین منبع آرامش است روی میآورند، همانطور که در جنگ جهانی اول عضویت در کتابخانهها و کتابخوانی با افزایش روبهرو شد. ناشران و فروشندگان کتاب در طول جنگ جهانی دوم با چالشهای بزرگی مواجه شدند، ازجمله کمبود کاغذ، مشکلات توزیع، نیروی کار رو به نابودی و آسیبهای ناشی از بمباران دفاتر و انبارها. اما در پایان خوانندگان بیشتری از طبقات اجتماعی وسیعتر به وجود آمدند. میزان تقاضای کتاب بهطور مداوم در حال افزایش بود و بین سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۵ به بیش از دو برابر رسید.
مردم چه میخواندند؟
در طول جنگ جهانی دوم انجمن کتاب فهرست خود را متنوعتر کرد که در آن میان از کتابهایی که بینشی از زندگی عجیب معاصر ارائه میدادند تا آثار داستانی –بهویژه داستانهای تاریخی- به چشم میخورد.
عناوین فهرست اول شامل رمانهای طنز از ای.ام. دلافیلد و اِولین واو و همچنین پرفروشهای فراموششدهای نظیر «فرار» اتیل ونس (یک داستان پلیسی دور از ذهن که در اردوگاه کار اجباری اتفاق میافتد) و «رسیدن به ستارهها»، گزارش نورا والن، خبرنگار امریکایی از زندگی در آلمان نازی بودند.
با خرابیهای بهوجود آمده ناشی از حمله هوایی «بلیتس»، کتابهای غیرداستانی با موضوع روز در اولویت قرار گرفت. «کلمات بالدار: اعضای نیروی هوایی ما برای خوشان حرف میزنند» و «به سوی نبرد: سخنان وینستون چرچیل درباره جنگ» در این میان از محبوبیت ویژهای برخوردار بودند.
داستانهای تاریخی بهطور مداوم مورد تقاضای مردم بود. نیمی از انتخابهای انجمن در سال ۱۹۴۱ رمانهای بلند با داستان تاریخی بودند. همانطور که خوانندگان امروزی آماده رویارویی با آخرین کتاب ۹۰۰ صفحهای هیلاری منتل میشوند، انعکاس این موضوع که ارتباطی تخیلی با گذشته مدتهاست که به خوانندگان کمک میکند از جنون زمان حال رهایی یابند، تامل برانگیز است.
کتابهای دیگری که در جنگ جهانی دوم مورد استقبال قرار میگرفتند کلاسیکها بودند. از آنجایی که کتابهای چاپی کمیاب شده بودند، انجمن کتاب نسخههای جدیدی از «غرور و تعصب» جین آستین و «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا»ی تولستوی را تجدید چاپ کرد. والپول میگفت اینها کتابهایی بودند که او میتوانست حتا در طول حملات هوایی بنشیند و به خواندنشان ادامه دهد.
آمارهای ارائهشده نشان میدهد که با بروز بحران ویروس کرونا در جهان فروش کتابهای کلاسیک ازجمله «جنگ و صلح» با افزایش روبهرو شده و خوانندگان از این کتابها برای گذار از این دوران ناآشنا استفاده میکنند. شما هم اگر نیاز به همراه دارید میتوانید به گروه آنلاین خوانش «جنگ و صلح» بپیوندید.
نظر شما