سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۱
شعر معاصر از مضمون و حرف جدی تُهی است

هرمزگان - محمود اکرامی فر، شاعر و پژوهشگر حوزه ادبیات گفت: شعر معاصر از مضمون و حرف جدی تُهی است و این یک آسیب است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، محمود اکرامی فر در کارگاه تخصصی «آموزش شعر» بندرعباس از بیراهه سه دهه‌ای در شعر گفت و با شعر «قرار آشنایی را به وقت آمدن بُگذار / نماز عشق را گاهی بدون پیراهن بگذار…» در اتمسفر شاعرانه و شرجی بندرعباس کلام را آغاز کرد و گفت: احساس می‌کنم ۳۰ سال است که در نشست‌های شعر به بیراهه می‌رویم زیرا در دوراهی «گفتن» و «چگونه گفتن»؛ هیچ وقت نگفته‌اند چه بگو؟ زیرا دهانی که باز شد و حرفی برای گفتن نداشته باشد، آخرش به خمیازه ختم می‌شود.

اکرامی‌فر با تحسین شعر «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا…» از آثار استاد شهریار، ادامه داد: مهم نیست یک شعر چقدر آرایه‌های ادبی، زیبایی شناسی بصری، تشبیه و استعاره و … دارد، مهم این است که چه حرفی برای گفتن دارد، بنابراین یکی از آسیب‌های شعر معاصر، تهی بودن از مضمون و نداشتن حرف جدی است.

در ادامه شعر معرف «آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید / یک نفر در آب دارد می سپارد جان / یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند / روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید…» اثر علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج شاعر معاصر و پدر شعر نوی فارسی را زمزمه کرد و گفت: این شعر در تاریخ ماندگار است. سپس غزل «از ورطۀ ما خبر ندارد / آسوده که بر کنار دریاست…» از دیوان اشعار سعدی شیرازی و شعر «شبِ تاریک و بیمِ موج و گِردابی چنین هایل / کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحل‌ها» از حضرت حافظ آورد و گفت: این اشعار بر خلاف اشعار معاصر حرف های زیادی برای گفتن دارند.

وی با این مقدمه افزود: حرف کلی ما موضوع بشریت است و این سوال مطرح می‌شود که ما آدم ها چرا به فکر همدیگر نیستیم و به جای اینکه مچ همدیگر را بگیریم دست یکدیگر را بگیریم. «مهربانا بگیر دستم را / دوست دارم دوباره برخیزم» با این تفسیر بهتر است با گرگ بیابان هم مهربان باشیم و اگر با گرگ بیابان مهربان بودی هنر کرده‌ای.

شعر معاصر از مضمون و حرف جدی تُهی است

این مولف اضافه کرد: شعر معاصر، حرف جدی که جهان را تکان بدهد ندارد. اما شعر حافظ و مولوی تاریخ و جغرافیا را طی کرده‌اند و در اروپا و آمریکا خوانده می‌شود بواسطه آن حرفی است که می‌زند. او گریزی به شعر زنده یاد قیصر امین‌پور هم زد و گفت: قیصر، آدم خوبی بود، حرف‌های خوبی می‌زد و خوب حرف می‌زد و راز ماندگاری اش نیز همین است.

عضو انجمن شعر و ترانه صداو سیما افزود: نمی‌خواهم بگویم که چگونه گفتن بد است، چگونه گفتن هم زیباست، پس در کنار چه گفتن، چگونه گفتن هم مهم است اما آنچه در تاریخ می‌ماند چه گفتن است نه چگونه گفتن و ما تا حالا فریب چگونه گفتن را خورده‌ایم. یادمان باشد که تفتیش عقاید نمی‌کنیم، این تفتیش عقاید نیست بلکه تصحیح عقاید و تصحیح تفکر است و دکتر شریعتی در این زمینه جمله قشنگی دارد که می‌گوید: اگر بدانیم چه می‌گوییم یاد می‌گیریم که چگونه بگوییم. بنابراین چگونه گفتن را کسانی بلد هستند که گفتن را بلد باشند.

محمود اکرامی فر با اذعان به اهمیت شعر گفت: حرف برای ماندگاری به قالب شعر نیاز دارد. شعر یک رسانه است و ظرفیتی دارد که سخن شما را ماندگار، زیبا و اثرگذار کند. زیرا شعر سرشار موسیقی، استعاره، کنایه، تخیل و ایجاز است و این ظرفیت را دارد که بتواند سخن را زیباتر، مجلس پسند و شیک تر کند. از این بابت ما به عنوان یک شاعر، شعر را انتخاب می‌کنیم و در قالب شعر حرف می‌زنیم چون شعر ظرفیت‌هایی دارد که در جنبه‌های دیگر ادبیات وجود ندارد.

این پژوهشگر حوزه ادبیات از ایجاز و اختصار در شعر گفت و بیان داشت: شاعر باید اقتصاد ادبی را بداند و وقتی می‌تواند با دو کلمه منظور را برساند چرا باید سه کلمه به کار ببرد؟ البته بعضی وقت‌ها هم که مخاطب دریافت نمی‌کند ناگزیر است از کلمات بیشتر استفاده کند. وگرنه «در خانه اگر کس است یک حرف بس است.»

او در ادامه به داستان حضرت موسی و گفت‌وگو خدا با آن حضرت پیرامون عصای وی اشاره کرد و گفت: بعضی جاها نیز شاعر از حرف زدن لذت می‌برد و از واژگان بیشتر استفاده می‌کند و آن راز بین عاشق و معشوق است.

این منتقد ادبی، شعر را ماجراجویی ادبی عنوان کرد و توضیح داد: شاعر بلاهایی سر کلمه در می‌آورد که خودش هم نمی‌داند چه اتفاقی می‌افتد و کلمه را استخدام می کند و از ظرفیت آن استفاده بهینه می‌کند. بنابراین شاعری موفق خواهد شد که پیش و پشت کلمه را بفهمد، ظرفیت اسطوره‌ای، عُرفی، نمادین، فولکلوریک، خیال‌انگیزی و … کلمات را بداند و آن‌گاه با هندسه کلمات در کنار همدیگر می‌تواند شعر بگوید و محتوای تاثیرگذار تولید کند.

این مدرس نام آشنا، کلمه را نماد معرفی کرد و بیان کرد: نمادهای دیگری مانند زبان بدن و رنگ هم وجود دارد که این نمادها ذهن را منتقل می‌کند. اما شاعر باید معنای این نمادها را بفهمد. مثلاً رنگ سرخ در روان‌شناسی به معنی رفتن ولی در فرهنگ به معنی ایستادن است. بنابراین شاعر باید ظرفیت فرهنگی و نمادین کلمات را بشناسد تا مخاطب شعر او را بپسندد. پس برای بیان یک معنی یا باید از گفتن به شیوه آشنایی یا شیوه آشنایی زدایی استفاده کرد.

اکرامی فر همچنین تاکید کرد: می‌خواهم بگویم که کلمه نماد است و اگر شما می‌خواهید به یک نفر بگویید که از تو متنفرم چطوری باید بگویید؟ یا زبان بدن یا زبان دهن از این دو راه بیرون نیست. گاهی وقت‌ها نیز زبان رنگ هم کار می‌کند. با خوانش شعر «گُل سرخی به من داد / گُل زردی به او دادم» او پرسید از من متنفری؟ گفتم: نه، می‌دانم بعد از کام گرفتن از من، دنبال گل زرد می‌گردی؛ پس می‌خواهم زحمت چیدن گل زرد را به تو ندهم، این گل زرد را به تو می‌دهم که به خودم برگردانی.

شعر معاصر از مضمون و حرف جدی تُهی است

پس از موضوع شعر، اکرامی فر، شاعر را نیز به عنوان رسانه معرفی و تشریح کرد: شاعر تولید محتوا، دروازه بانی، پخش، بازخورد و … می‌کند و قدرت و اثر گذاری در حد یک رسانه دارد. پس دیگران در شعر خیلی مهم هستند. زیرا جامعه آینه ماست و ما خودمان را با دیگران می‌فهمیم. بنابراین مخاطب حرف اول و آخر را می‌زند و شخصیت شاعر را بر اساس آثارش ارزیابی می‌کند.

این شاعر اصالتاً خراسانی به ویژگی‌های دیگر شاعر هم پرداخت و گفت: امروزه باید شاعر از تک ساحتی بودن بپرهیزد. شاعر باید فلسفه، دین، جامعه، رسانه و … را هم بشناسد. شاعر امروز باید مثل حکیم نظامی گنجوی و مانند حکیم ناصر خسرو قبادیانی، چند وجهی باشد. انسان‌های تک ساحتی با مشکل مواجه می‌شوند و اگر می‌خواهند اثرگذار باشند باید علاوه بر ادبیات، سایر علوم را نیز بفهمند. زیرا عصر امروز، عصر انسان‌های تک ساحتی نیست.

این محقق و روزنامه نگار به حوزه رسانه و فضای مجازی نیز از منظر متفاوت‌تری نگاه کرد و گفت: فضای مجازی، جای فضای حقیقی را گرفته است. شاید هم فضای مجازی، فضای حقیقی است زیرا ادبیات، بحث، اقناع و … آن‌جا اتفاق می‌افتد. حتی شعر هم از کتاب به فضای مجازی شیفت شده است و نوع آثار نیز از مجموعه آثار به تک اثر تبدیل شده است.

وی در توصیه به شاعران تاکید کرد: اگر می‌خواهید شاعر خوب و تاثیرگذاری باشید، بخوانید و بخوانید. بنویسید و بنویسید. اگر امکان نوشتن شعر نداشتید، نثر بنویسید. اگر نشد، شعر نیمایی بنویسید و اگر آن هم نشد، پژوهش کنید، فقط از مطالعه و نوشتن فاصله نگیرید. همواره چیزی برای نوشتن به همراه داشته باشید. اگر از نوشته‌هایتان خوشتان نیامد، سطل زباله را برای ما گذاشته‌اند، پس نسبت به نوشته‌های خودتان بی رحم باشید.

اکرامی فر افزود: نگاه دیگران را حتی اگر قبول هم ندارید، گوش بدهید. احترام بگذارید حتی اگر اعتنا نکردید. راجع به کار خودتان تبلیغ کنید زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم دچار اقتصاد فرهنگی شده‌ایم.

در ادامه این کارگاه بیش از ۵ ساعته که با همکاری همه‌جانبه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، ستاد برگزاری هفته کتاب، خانه کتاب و ادبیات ایران و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در بندرعباس برگزار شد، شاهد شعرخوانی شاعران سراسر استان نیز بودیم.

شاعران و انجمن‌ها

راشد انصاری، ایرج انصاری‌فرد، عبدالحمید انصاری نسب، منوچهر ضیایی، اصغر ملایی محمدآبادی، مطهره دهقانی، زهرا صالحی، بلقیس بهزادی، اسماً کریم آبادی، نسترن میرشکاران، نفیسه ذاکری گورزانگی، فرید شجاعی، آمنه شهسوار نسب (ملکه)، پریزاد محمدی، شهین بهاری، ستاره براهیمی، شهرام حنایی، صابر رحیمی، فرزانه فرخی نژاد، یحیی دهقانی، هستی پورسالاری، فرنوش غفوری، فاطمه زارعی، نغمه حکمت شعار، آیلین محمدی، اطهر السادات پذیرش، مطهره باقر بیگی، نسا شبتاری، لقمان نظری، مرتضی غلامشاهی، نرجس دورکیش، نیلوفر شاطری، علی اکبر فاضلی، فضیله یگانه، طاهره اقتدار بختیاری، علی اکبر ضمیری، مطهر باقر بیگی، سینا سلطانی، مصطفی رحیمی (رادوین)، نجمه محمودی و صبا مرادی (سودابه) از انجمن‌های شعر درخت، شعر هرمزگان، شعر دانش‌آموزی سیمرغ، انجمن خلیج فارس، شعر و ترانه، انجمن شعر بستک، انجمن شعر بهشت جنوب رودان، انجمن شعر دریای دانشگاه فرهنگیان در این کارگاه تخصصی حضور داشتند.

به گزارش ایبنا، کارگاه تخصصی «آموزش شعر» هرمزگان ساعت ۱۵ تا ۲۰ دوشنبه ۲۸ آبان‌ماه در سالن رودکی اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در چهار راه فرهنگ (۲۲ بهمن) بندرعباس با استقبال کم‌نظیر شاعران سراسر استان هرمزگان برگزار شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها