به گزارش سرویس جهان کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس:در دنیای داستانهای معمایی، ژانر فرعی «Cozy Mystery» یا معماهای دنج و خودمانی، با فضاهای دلنشین شهرهای کوچک، شخصیتهای دوستداشتنی و ترکیبی از رمز و راز و روابط انسانی، جایگاه ویژهای دارد. کریستین دیسمت، نویسنده آمریکایی، با مجموعهی پرطرفدار «Mischief in Moonstone» (شرارت در موناستون)، مهارت خود را در جان بخشیدن به این ژانر به اثبات رسانده است. او خوانندگان را به شهر خیالی اما ملموس موناستون در ویسکانسین میبرد؛ مکانی الهامگرفته از طبیعت بکر شمال ویسکانسین، با جنگلهای انبوه و آبشارهای خروشان که پسزمینهای ایدهآل برای ماجراهای عاشقانه و معماهای سبکی است که در قالب نوولهای خواندنی و مستقل روایت میشوند. با انتشار تازهترین کتاب از این مجموعه، کتاب «The Moonstone Fire» (آتشِ موناستون) ، فرصتی مغتنم فراهم آمده تا به دنیای نویسندگی خالق این شهر و ماجراهایش نزدیکتر شویم.
این گفتگو که در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۵ توسط والری بیل انجام شده است، فرصتی است برای فراتر رفتن از خلاصه داستانها و کاوش در ذهن نویسندهای که با انتخاب هوشمندانه سنگماه «موناستون» بهعنوان سنگ بنای جهان داستانیاش، مجموعهای با ۹ عنوان را خلق کرده است. والری بیل، همکار کریستین دیسمت در گروه نویسندگان بلکبرد، با کنجکاوی یک دوست و دقت یک همکار، به سراغ او رفته و با انجام این مصاحبه پرده از رازهای فرآیند خلاقیت، منابع الهام و چالشهای نوشتن مجموعهای ادامهدار در ژانری محبوب برداشته است. از شکلگیری اولیه ایده تا خلق شخصیتهای جدید و گسترش دنیای موناستون در هر کتاب. این مصاحبه دعوتی است به گشتوگذار در زندگی نویسندگی کریستین دیسمت و کشف آنچه او را به یکی از صداهای شنیدنی در ژانر معمایی-عاشقانه بدل کرده است.
کریستین، آیا همیشه میخواستید نویسنده شوید؟ اولین داستانی که نوشتید، یادتان هست؟
من همیشه عاشق نوشتن بودم. در دبیرستان، عضو تیم ویرایش و تنظیم سالنامه مدرسه بودم و به کلاس نویسندگی خلاق هم علاقه داشتم. اولین داستانی که نوشتم مربوط به همان کلاس دبیرستان بود. شخصیتی خلق کردم که تا حدی با الهام از کتابدار مدرسه ما بود؛ مردی فوقالعاده، شوخطبع و حامی. علاقهام به نوشتن طنز از همان داستان اول شکل گرفت. معلم نویسندگیام با خواندن داستان خندید – یک خنده از سر رضایت! - این واکنش مرا شگفتزده کرد و خلاقیتی را در من بیدار کرد که از وجودش بیخبر بودم. همین واکنش به من انگیزه داد تا ادامه دهم و نویسنده شوم.
ممکن است کمی درباره شغلهایی که پیش از تمرکز کامل بر نویسندگی داشتهاید، برای خوانندگان ما بگویید؟ پیشینه شغلی نویسندگان اغلب جالب توجه است.
چون در یک خانواده روستایی بزرگ شدم، اولین کارهایم شامل مراقبت از گاوها، گوسالهها، خوکها، جوجهها و اسبها و کمک به مادرم در باغ بزرگمان بود. والدینم از من میخواستند تصاویر گاوها را نقاشی کنم، چون به هنر علاقه داشتم و در آن استعداد هم داشتم. آن زمان، هر گاو گله، پرونده ثبت مشخصات دستنویس خودش را داشت.
شغل دیگرم این بود که یک تابستان در دوران دبیرستان، در مدرسه منطقه بارنولد ویسکانسین، کمدها، میزها و دیوارها را تمیز میکردم.
شغلهایم در دوران بزرگسالی شامل خبرنگاری برای یک روزنامه هفتگی در داجویل ویسکانسین، نویسندگی برای بخش برنامههای آموزشی دانشگاه ویسکانسین، نویسندگی محتوای بازاریابی برای برنامههای دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، مدیریت کنفرانسها و برنامههای آموزشی دانشگاه و فیلمنامهنویسی بودهاند. حتی برای کاری در هالیوود هم دستمزد دریافت کردم. سالها نیز بهعنوان مربی نویسندگی و ویراستار محتوایی فعالیت کردهام.
خوانندگان ممکن است با مجموعه دیگرتان، «معمای فروشگاه فاج» (Fudge Shop Mystery)، آشناتر باشند، اما بیصبرانه منتظر خواندن مجموعه Mischief in Moonstone هستیم. ممکن است درباره منبع الهام این داستانها بگویید؟
منبع الهام من، مناطق زیبای شمال ویسکانسین و اطراف دریاچه سوپریور بود؛ با مناظر خیرهکننده آبشارها، جنگلهای انبوه و خود دریاچه سوپریور. داستانهای موناستون در قالب نوول (داستان کوتاه یا بلند) برای مجموعهای نوشته شدند که با همکاری گروهی از نویسندگان به نام Jewels of the Quill (جواهرات قلم) شکل گرفت.
کارن وایسنر، نویسنده و دوستی از ویسکانسین، از من خواست تا مجموعه خودم را برای این پروژههای گروهی توسعه دهم، اما در ابتدا نپذیرفتم، چون از تواناییام مطمئن نبودم. نوشتن داستن کوتاه نیازمند زمانبندی و طرحریزی فشردهای بود و لازم بود داستان در کمتر از ۳۰ هزار کلمه، یا حتی کمتر، به پایان برسد.
این مجموعه شامل معماهای عاشقانه سبک و سرگرمکننده است که در یک شهر کوچک خیالی اتفاق میافتد. شهر و شخصیتهای اصلی در طول مجموعه ثابت هستند، اما هر کتاب شخصیتهای جدیدی معرفی میکند و داستانهای پیشین را گسترش میدهد. این مجموعه تاکنون ۹ کتاب را شامل میشود و ناشرم بهتازگی کتاب ششم، آتش موناستون (The Moonstone Fire)، را منتشر کرده که از زاویه دید یک شخصیت مرد روایت میشود.
تمام داستانهای این مجموعه در قالب داستان کوتاه نوشته شدهاند. چه عاملی شما را به این قالب جذب کرد؟
پیش از آزمودن این قالب کوتاه، بیش از یک دهه مشغول نوشتن رمانهای معمایی-عاشقانه و فیلمنامههای بلند بودم. من عاشق تجربههای تازه هستم. نوشتن در این قالب کوتاه چالشبرانگیز است. گاهی نوشتن این داستانها به اندازه یک رمان کامل زمان میبرد.
علاوه بر این، تکلیف موضوعی که در ابتدای این پروژه به من محول شد، جذابیت داشت. باید سنگ قیمتی را انتخاب میکردم که با درونمایه گروه «جواهرات قلم» هماهنگ باشد. من لقب «بانوی موناستون» را دریافت کردم. موناستون (سنگ ماه)، سنگی خیرهکننده و خاص است که به خوششانسی شهرت دارد و نام شهر خیالی مجموعه من نیز از همین سنگ گرفته شده است.
ممکن است کمی درباره جدیدترین اثرتان در این مجموعه، «آتش موناستون»، صحبت کنید؟
جیسون هال، کابویی از غرب، فکر میکرد میتواند از پس هر مشکلی برآید، تا اینکه با زن بیخانمانی روبرو شد که شاید عامل آتشسوزی در کلبه یکی از دوستان تازه ازدواجکردهاش در موناستونِ ویسکانسین بوده باشد. زمانی که جیسون او را پیدا کرد، این زن همراه پسر کوچکش در یک غار زندگی میکرد. در ادامه داستان، یک مرغدانی بالای یک انبار هم نقش پیدا میکند.
این کتاب ششم در مجموعه موناستون است و مانند سایر داستانهای این مجموعه، یک معمای عاشقانه سنتی و مستقل به شمار میرود. اگرچه خوانندگان با شخصیتهایی از کتابهای پیشین نیز روبرو خواهند شد. داستان به مسائل جدیتری مانند فرار یک زن و کودک از شرایط دشوار میپردازد، اما در کل، لحن سبکی دارد و لحظات طنزآمیزی نیز در آن گنجانده شده است.
از میان تمام کتابهایی که تاکنون نوشتهاید، کدامیک را بیشتر دوست دارید؟
اولین کتابِ هر مجموعه. چون ریسک بزرگی بود، از موفقیتش مطمئن نبودم، اما از پس آن برآمدم و پیشرفت کردم. کتاب «وقتی رودولف ربوده شد» (When Rudolph Was Kidnapped) را دوست دارم، چون اولین کتاب مجموعه Mischief in Moonstone است. داستانی دوستداشتنی و بسیار طنزآمیز درباره زن و مردی است که هر دو در تعطیلات کریسمس، در مسیر اشتباهی قرار میگیرند. یک گوزن شمالی زنده که مانند حیوان خانگی نگهداری میشود، مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد.
و درباره مطالعه چطور؟ معمولاً چه نوع کتابهایی میخوانید؟
من انواع کتابها، از جمله غیرداستانی، خاطرات و کتابهای کودکان را مطالعه میکنم. چند کتاب عالی که اخیراً خواندهام عبارتند از: Be Ready When the Luck Happens کتاب خاطرات اینا گارتن، The Mail Man معمایی هیجانانگیز اثر اندرو ولشهاگینز، The Serviceberry و Braiding Sweetgrass درباره طبیعت از نگاه بومیان آمریکا و Izzy Strikes Gold که یک کتاب کودک اثر لری سامرز است.
منبع: خبرنامه ساباستک (Substack)/ مصاحبهگر: والری بیل ۱۰ ژانویه ۲۰۲۵
نظر شما