آبوهوای استان اصفهان بهطور کلی معتدل خشک است، اما با توجه به تأثیر بادها و دوری و نزدیکی به منطقه کوهستانی غرب و دشت کویر در شرق و جنوب شرقی، میتوان آب و هوای آن را به سه بخش متمایز تقسیم کرد. یک بخش مربوط به آبوهوای نیمه بیابانی بوده که شهرستان اصفهان را دربر میگیرد و خشکی هوا و کمیِ بارندگی از مشخصات این نوع آبوهواست. رودخانه زایندهرود بهطرز چشمگیری روی آبوهوای این ناحیه تأثیر مثبت دارد و آنرا تعدیل میکند.
در تاریخ 18 مهرماه 1382، از سوی تشکلهای زیستمحیطی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری، این روز بهعنوان «روز نکوداشت زاینده رود» نامگذاری شد.
کتاب «اتمسفر زایندهرود به مثابه میراث فرهنگی» اثر مشترک محمدعلی مرادی و رضا نساجی، در 6 فصل به «مبانی نظری فهم اتمسفر»، «مفاهیم سهگانه میراث»، «خرد کویری»، «آب در جغرافیای اصفهان» و «آب در تاریخ اصفهان» میپردازد.
نمایشی باشکوه از هماهنگی طبیعت، معماری و شهرسازی
«سیاحان و سفرنامهنویسان خارجی که در دوران گذشته به اصفهان میرسیدند، ناگهان در ارتفاع، رویایی زمردین از باغها و بهشت مشاهده میکردند که گنبدهای سبز مساجد و مدرسهها از آن سربرآورده بود. این شهر که در میان سرزمینهای خشک مرکزی ایران به چشم همچون بهشتی میآمد، در واقع باغی در دل کویر بود، باغی که تنها به برکت رودی امکان یافته بود که بدان «زایندهرود» و «زندهرود» نام داده بودند. این رودخانه از سرچشمه خود در «زردکوه» تا انتهایش در مرداب «گاوخونی»، اتمسفری در کوهستان، جلگه و سپس دشت فراهم کرده بود که در سوی کویریاش نمایشی باشکوه از هماهنگی و تعادل طبیعت، معماری و شهرسازی در بستر تاریخ فرهنگی اصفهان ممکن شده بود.
این توجه به اتمسفر زایندهرود به مثابه شاهرگ حیاتی قطب تمدنی اصفهان، بیش از هر چیز تأکید بر این نکته است که اتمسفر نسبتی جدی با طبیعت دارد و طبیعت در یک همپیوندی ناگسستنی با فرهنگ قرار گرفته است، چراکه زایندهرود بیش از هر چیز، طبیعت بوده و در پرتو این طبیعت است که در بستر و حول محور آن، فرهنگ و تمدنی در گذر ایام شکل گرفته که چنین درهمتنیدگی از طبیعت و عناصر روحی واجد خلق اینچنین اثر تمدنی شده است.»
اهمیت آب در حوضه زایندهرود از گذشته تا امروز
«آنچه از منابع مکتوب درباره تاریخ فرهنگ و تمدن ایران بهدست ما رسیده، حاکی از آن است که این منطقه با اقلیم خشک و کمآب خود، محل استقرار تمدنهای مختلف بوده است. در این شرایط اقلیمی که از تاریخ دور مقدار و حجم آب بهطور عام و آب شیرین بهطور خاص، بسیار کم بوده است، امروزه هم با توجه به اینکه حجم ریزش باران بهطور میانگین، کمتر از دویست میلیمتر در سال است و به واسطه خشکی و گرمی هوا، برای تأمین غذا نیاز مبرمی برای کشاورزی وجود دارد و برای کشاورزی نیز آبیاری یک ضرورت اساسی است، چراکه از کشتهای دیم تنها در نوار کوچکی در دامنه کوهستان بهره گرفته میشود.
از اینرو است که ساکنین این ناحیه از گذشتههای دور در پی چارهاندیشی برای حل مشکل کمآبی برآمدهاند و برای تأمین آب، بیشتر از منابع زیرزمینی و یا از رودخانهها و چشمههایی که آبهای آنها در ریگزارها به هدر میرفت یا به دریا میریخت و بهرهگیری آنها در کار کشاورزی، روشهای گوناگونی بهکار میگرفتند، همچون کندن چاه و حفر جویها و کانالهای بزرگ، سله انداختن جلوی رودها و بستن بندها، ساختن شادروانها در بستر رودها برای بالا آوردن تراز آب رودخانه و سوار کردن آن بر زمینهای بلند و نیز اختراع ابزارهایی برای تقسیم آب از روی زمان، مانند پنگال، بست و ... . اینها همه حاصل چارهجوییهای اقوامی کهن برای رفع دشواری کمآبی و کمبارانی بوده که با ابداع و بهکارگیری آنها در تلاش بودند تا از آبهای روزمینی و زیرزمینی بیشترین بهره را ببرند.»
نخستین چاپ کتاب «اتمسفر زایندهرود به مثابه میراث فرهنگی» در 375 صفحه با شمارگان 200 نسخه به بهای 45 هزار تومان از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری راهی بازار نشر شده است.
نظر شما