محمود ساطع در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
کاشان نیاز به یک مجله معتبر و آبرومند داشت/ مجلات ادبی نیاز به حمایت دارند
سردبیر مجله فرهنگی، هنری، ادبی «کاج» معتقد است که خلاء یک مجله معتبر و آبرومند در کاشان احساس میشد.
سردبیر مجله «کاج» در توضیح دلایل پرداختن به سوژه کارخانه شماره یک کاشان گفت: شروع عصر صنعتی شدن کاشان با کارخانه شماره یک بوده است. این کارخانه وجوه عامالمنفعه فراوانی داشته و موسسان آن یک کارخانه را به مرور زمان و در یک فرآیند 50 ساله به سه کارخانه بزرگ تبدیل کردند و بیش از 6 هزار نفر در این کارخانجات فعالیت میکردند. در ادامه در کنار این کارخانه سرمایهدارانی آمدند و تشویق شدند کارخانههای مخمل، ابریشم و صنایع فرش راهاندازی کنند و بدین شکل، این صنایع توانستند شهر را تغییر دهند.
وی ادامه داد: جالب است که بدانید برق در کاشان با همین کارخانه شماره یک آمد و پیش از آن برق وجود نداشت. یعنی این کارخانه برق تولید میکند و بعد به معابر شهری میدهد و رفتهرفته خانههای اطراف از آن برق میگیرند. وقتی به تعاملات مالی این کارخانه برای فروش برق نگاه میکنیم، میبینیم که نگاه صاحبان این کارخانه فقط مادی نبوده و آنها در شهر، مدرسه و بیمارستان ساختهاند و از این رو میتوانیم بگوییم که کارکردهای اجتماعی این کارخانه در شهر بسیار زیاد بوده است. همه این موارد سبب شد که ما به سمت این هویت شهری برویم و پرونده این شماره را درباره این کارخانه ببندیم.
ساطع در توضیح کارخانه شماره یک اظهار کرد: روایت این کارخانه فقط روایت نخستین کارخانه صنعتی کاشان نیست؛ بقیه صنایع کشور نیز که در این بازه زمانی به وجود میآیند، انگیزههای ملیگرایانه فراوانی برای آبادانی و عمران کشور داشتند که طی یک فرآیند و بنا بر دلایل متعدد، بسیاری از آنها پا به خاموشی گذاشتند.
وی افزود: ما در بخش ویژه این شماره برای پرداختن به این سوژه، به چند شکل عمل کردیم. در ابتدا با تعدادی از کارگران، مهندسان، مدیران و کسانی که نسبت به این کارخانه اشراف و آگاهی داشتند، مصاحبه کردیم. پارهای از این صحبتها را به شکل مصاحبه آوردیم؛ اما به دلیل آنکه شاید خیلیها حوصله مصاحبه را نداشته باشند، بسیاری از این مصاحبهها تبدیل به روایت شد و بخشهایی را نیز تبدیل به مقاله کردیم و در 276 صفحه به کارخانه شماره یک پرداختیم.
این نویسنده با اشاره به سایر بخشهای این مجله مثل «داستان» و «شعر» گفت: اگر بخواهم درباره سایر مطالب مجله توضیح دهم، باید بگویم که سعی کردیم مطالب را همسو با جریان کار و کارخانه بگیریم و اگر به بخش داستان نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که داستانها تم کارگری دارند و در همان بخش داستان نیز چند مقاله و یادداشت پیرامون این موضوع آورده شده است که درباره چیستی و چرایی ادبیات کارگری صحبت میکنند. بنابراین تلاش کردیم که بخش داستان با بخش ویژه یک همگرایی داشته باشد.
وی ادامه داد: در بخش شعر نیز همان روند بخش داستان را دنبال کردیم و تم و موضوع بیشتر شعرها نزدیک به حوزه کار است. البته تاکید ما صرفا روی کارگر کارخانه نیست و حتی درباره کارگر کولبری که در مسیر جان سپرد هم شعری داریم. بخش «بوم» مجله نیز با توجه به اینکه کارخانه شماره یک مثل خیلی از کارخانجات آن سالها به نساجی میپرداخته، درباره نساجی است و ما در بخش بوم به پیشینه صنعت نساجی پرداختهایم.
سردبیر مجله «کاج» در توضیح هدف فعالیتهای این مجله گفت: واقعیت این است که ما افتخار میکنیم در سرزمینی زندگی میکنیم که نویسندگان، شاعران، مترجمان و شاعران زیادی در هر دورهای تلاش کردند تا مجلهای را باتوجه به سیاق و علاقه و حوزه تخصصیشان منتشر کنند. ما در کاشان پیشینه بسیار درخشانی در حوزه روزنامهنگاری در دوره قاجار داشتیم و فراوانی از نویسندگان ایرانی دوره قاجار زاده و اهل کاشان بودند. برای مثال اگر نگاهی بندازیم به مجلات دوره قاجار بیاندازیم «حبل المتین» را میبینیم که از سوی دو برادر کاشانی اداره میشد یا مجله «ثریا» که از مجلات روشنفکری آن دوره بود، نیز مدیران کاشانی داشت.
وی افزود: متاسفانه ما در دوره کنونی و بنا بر دلایل متعدد از جمله گرانی کاغذ و مشکلات مالی، روزنامه و مجله نداریم و آنهایی هم که در قبل منتشر میشد، دیگر منتشر نمیشود. ما در پاسخ به این خلا به سراغ یک فصلنامه رفتیم و تلاش میکنیم که در منطقه کاشان و شهرهای مجاور یک مجله معتبر و آبرومند تولید کنیم که رسیدیم به مجله «کاج». این مجله به نوعی با چند نهاد ادبی در کاشان در ارتباط است؛ از جمله آنها میتوان به کانون ادبی جهان سپهری، موزه منوچهر شیبانی و خانه تاریخی کاج اشاره کرد که با هم کار میکنند.
ساطع با اشاره به محلی یا کشوری بودن، مجله اظهار کرد: واقعیت این است که هنوز بعد از انتشار چهار شماره در سیاستگذاریهایمان تردید داریم و از یک سو فکر میکنیم که میتوانیم در سطح کشوری کار کنیم و از سوی دیگر یک سری نیازهای موضوعی در منطقه وجود دارد که باید در رسانه به آن بپردازیم. ما هنوز به تصمیم قطعی نرسیدیم. ما در این شمارهها تلاش داشتیم که در بخش «بوم» به کاشان بپردازیم و در بقیه بخشها نگاه کلی داشته باشیم و با همین سیاستگذاری شروع کردیم اما به یک تصمیم قطعی نرسیدم. شماره بعدی ما درباره شهرها و دوچرخههاست. یعنی موضوعی فراتر از کاشان تعریف کردیم.
سردبیر مجله «کاج» در توضیح نحوه توزیع مجله گفت: در شمارههای گذشته پخش محدود بوده است و 300 نسخه از مجله را برای نویسندگان، هنرمندان و مراکز فرهنگی ایران فرستادیم و در پارهای از شهرها مثل رشت، تهران، کاشان و نقاط دیگر نیز شبکههای داشتیم و کتابفروشان برای فروش مجله به ما کمک کردند اما باید بگویم که با همه این اوصاف پخش روال صحیح و منطقی نداشته است.
وی ادامه داد: به تازگی با طاقچه و فیدیبو وارد گفتوگو شدیم تا از این شماره بتوانیم فروش نسخه اینترنتی هم داشته باشیم و با پخش ققنوس هم وارد صحبت شدهایم تا در صورت تایید این واحد نشر بتوانیم مجلات را در کتابفروشهای سطح کشور توزیع کنیم.
این نویسنده درباره راهکارهای درآمدزایی مجله اظهار کرد: ما در کاشان یک سازمان مردم نهاد هستیم که این سازمان دو مجموعه دارد. یک واحد اقامتی به نام «خانه تاریخی احسان» و یک مجموعه فرهنگی به نام «خانه تاریخی کاج» و «موزه شیبانی». ما از درآمدی که از خانه تاریخی احسان به دست میآوریم، فعالیتهای فرهنگی مجموعه را پوشش میدهیم.
وی افزود: در حقیقت موزه منوچهر شیبانی مجموعهای است که در حوزه ادبیات، شعر، داستان، پژوهش و کاشانشناسی به انضمام مجله «کاج» فعالیت میکند. به واقع این مجله درچند شماره گذشته از سوی این مجموعه درونی حمایت شده است. با این حال امیدواریم که در آینده از کمکهای بیرونی نیز بتوانیم استفاده کنیم.
ساطع در پایان گفت: وضعیت مجلات ادبی مستقل خوب نیست و شرایط مناسبی ندارند؛ چراکه هزینه تهیه کاغذ و چاپ بسیار بالاست. امیداوریم نهادهای فرهنگی و دولتی بتوانند به نشریات مستقل کمک کنند؛ چراکه کار بسیار سخت شده است. ما فصلنامه منتشر میکنیم اما واقعیت این است که در سال 97 یک شماره، در سال 98 یک شماره و امسال نیز یک شماره منتشر کردهایم و واقعا این امکان را نداریم که برای تابستان دوباره هزینه کنیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر شرایط اجازه دهد برای پاییز یک شماره داشته باشیم.
نظر شما