در این میان کتاب «آگاهانه خوردن» نوشته سوزان آلبرز با ترجمه پیوند جلالی و تینا کریمی به اهمیت توجه آگاهی در غذا خوردن میپردازد. گفتنی است، تمرینهای متنوع این کتاب به تقویت عادتهای سالم و کسب آرامش بیشتر در هنگام غذا خوردن منجر میشود. «آگاهانه خوردن» از چند جهت با سایر کتابهای این حوزه تفاوت دارد.
اول، این کتاب در مورد شما و برای شما است و مطالب آن طوری نوشته شده که به شما کمک کند خودتان تجربه کنید و راه خودتان را پیدا کنید. دوم، بیشتر مثالهای این کتاب برای شما آشنا و ملموس است، چرا که الهامگرفته از مشکلات افرادی است که نویسنده به عنوان درمانگر هر روز با آنها مواجه بوده است. سومین ویژگی منحصربهفرد این کتاب، تکیه آن بر تمرینهای توجهآگاهی است تا مفاهیم عرفانی. توجهآگاهی شیوهای برای فکر کردن و زندگی کردن است. آگاه بودن نه فقط در غذا خوردن، بلکه در همه جنبههای زندگی، برای ما مفید است.
کی باید غذا بخوریم؟
تینا کریمی مترجم کتاب «آگاهانه میخورم» در گفتوگو با ایبنا معتقد است؛ این اثر به این میپردازد که انسان چقدر نسبت به رفتارهای خوردن خود هوشیار است؟ اینکه چرا در ساعاتی معین یا حتی غیر معین غذا میخوریم؟ آیا واقعا گرسنه هستیم؟ باید گفت، امروزه یک رفتار بسیار طبیعی و ساده چون غذا خوردن برای برخی افراد به یک معضل تبدیل شده است.
وی افزود: کتاب «آگاهانه خوردن» به این امر میپردازد که زمان و دلیل اصلی غذا خوردن چه زمانی است و افراد در چه وقتهایی نیاز به غذا پیدا میکنند. در واقع نویسنده در این اثر به پیامدهای نا به جا غذا خوردن و رفتار آن میپردازد.
این مترجم گفت: مخاطبان با خواندن این اثر به رفتار غذا خوردن خود توجه بیشتری خواهند داشت. اینکه چرا غذا میخورید؟ و روش درست غذا خوردن چیست؟ سوالهایی است که نویسنده تلاش کرده است به آن پاسخ دهد. امروزه توجه افراد بیشتر به این سمت است که چه چیزی را چقدر بخورد. در واقع ما همیشه در بند رژیمهای غذایی هستیم و اندازه غذای خود را از بیرون کنترل میکنیم درحالیکه آلبرز؛ نویسنده این اثر معتقد است؛ اگر انسان به رفتارهای خورن خود آگاه باشد و به دلایل اصلی خوردن خود واقف شود و بداند این غذایی که میخورد حاصل سررفتگی حوصله یا ناشی از پرخوری عصبی نیست، میتواند بفهمد که جسمش به چه چیزهایی احتیاج دارد. درواقع نویسنده در این اثر یک پله عقبتر میرود و توصیه میکند که افراد غذا خوردن خود را از حالت اتوماتیک خارج کنند.
وی افزود: در واقع این خوردن زیاد باعث میشود که فرد بیشخوری کند و از کیفیت غذا هم اطلاع پیدا نکند. حال اگر ما به این تعادل در خوردن برسیم به پاسخ چقدر خوردن و چه چیزی خوردن هم میتوانیم دست بیابیم.
به گفته این مترجم؛ در کتاب آگاهانه خوردن نویسنده برای افراد این را تجویز میکند که چیزهایی را بخورد که بدنشان تجویر میکند پیام اصلی این کتاب این است که به صدای بدن گوش فرا دهیم.
غذای بی کیفیت را حذف کنید
کریمی گفت: وقتی موقع غذا خوردن به رنگ و بو و طعم غذا توجه میکنیم، در این شرایط بدن به ما میگوید که چه بخوریم و چه نخوریم. اما زمانیکه اتوماتیکوار رفتار کنیم به طور خودکار متوجه نمیشویم که چه غذایی را دوست داریم و چه غذایی را دوست نداریم، اگر آگاهانه غذا بخوریم ناخودآگاه غذای بی کیفیت از سفره ما خارج میشود.
وی افزود: نویسنده در این اثر به مخاطبان توصیه میکند، سراغ غذاهایی بروند که دوست دارند بخورند، اما آگاهانه بخورند. وقتی شما به خوردن یک خوراکی پرکالری مشغول میشوید اگر آگاهانه این کار را کنید متوجه خواهید شد که چقدر چرب است یا بدنتان نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد که چنین خوراکی چرب با پرکالری اصلا مورد نیازش نیست و صرفا شما بر اساس یک سری عادتها همواره آن را مصرف میکردید.
به گفته این مترجم؛ انتخاب غذایی باید از درون باشد نه از بیرون نه آنکه مدیای مختلف و رسانهها برای ما تجویز کنند. این صدای بدن ماست که به ما میگوید چه بخوریم و چقدر بخوریم.
این مترجم در پاسخ به این پرسش که جایگاه کمک گرفتن از اطلاعات تغذیهای در مولفه آگاهانه خوردن کجاست؟ گفت: تمامی این موارد نقطه آخر آگاهانه غذا خوردن است یعنی اینکه فرد به قدری در غذا خوردن توجه آگاهی دارد که میداند چه چیزهایی باید بخورد. در این مسیر باید از اطلاعات تغذیهای به ویژه در نسبت غذاها باید کمک بگیریم.
طیفهای غذایی را دریابید
وی افزود: ما هیچ گاه نمیتوانیم بگوییم که یک غذا به طور کامل بد و ناسالم است و یک غذای دیگر از سلامت صد در صدی برخوردار است. غذاها در طیف ناسالمی و سلامتی قرار میگیرند و دو دسته مجزا نیستند برخی در طیف غذاهای سالم هستند و برخی هم در طیف غذاهای ناسالم.
کریمی خاطرنشان کرد: حال ما باید با سلیقه خودمان آن دسته از غذاهایی که به سلامتی ما نزدیکتر است را انتخاب کنیم. نویسنده هیچ رژیمی را تجویز نمیکند و معتقد است، داشتن رژیم نقطه مقابل آگاهانه خوردن است. اما وی در کتابش تلاش کرده است بیش از صد نوع تکنیک را بیاورد که افراد بدانند چگونه باید به آگاهانه غذا خوردن برسند.
وی گفت: کتاب به چهار بخش تقسیم شده است؛ در واقع نویسنده از چهار منظر به این موضوع پرداخته است که چه چیزی رفتار آگاهانه ما را در غذا خوردن تحت شعاع قرار میدهد. ذهن، بدن، احساسات و افکار این چهار بخش را شامل میشود.
این مترجم ادامه داد: در بخش مربوط به ذهن، نویسنده به این امر میپردازد که چقدر سطح هوشیاری ما بر رفتار آگاهانه در امر غذا خوردن تاثیر دارد؟ برای مثال اگر فردی دارای حواس پرتی است یا متمرکز است چقدر غذا خوردن آن دست خوش تغییر است؟
کریمی ادامه داد: بخش دوم که درباره بدن است به نقش این مولفه در آگاهانه خوردن میپردازد. یعنی آنکه ما باید متوجه سیری و گرسنگی شویم و بعد باید بدانیم که چه چیزی باید بخوریم. به کار گیری حواس پنجگانه در غذا خوردن هم یکی دیگر از مولفههایی است که تاثیر زیادی بر آگاهانه خوردن دارد.
از سر احساس غذا نخورید
این مترجم با اشاره به تاثیر احساسات در این فرایند گفت: بسیاری از افراد درگیر نقش احساسات در غذا خوردن خودشان هستند. حتمن شنیدهاید که برخی افراد در هنگام عصبانیت بیشتر از حد معمول غذا میخورند یا حتی بی اشتها میشوند. در این بخش کتاب نویسنده به این موضوع میپردازد که غذا خوردن ما بیشتر تحت تاثیر احساسات ماست تا گرسنگی.
به گفته کریمی، این یک مکانیسمی است که بیشتر افراد دارند و مغز در شرایط پر هیجان دستور میدهد که حتمن باید کاری انجام شود و هر فردی بنا بر تربیت خانوادگی و اجتماعی و محیطی که در آن رشد یافته است، دست به اقدام میزند که اغلب در خوردن غذا خود را نشان میدهد. اینجاست که غذا خوردن وسیلهای برای سرکوب یا کنترل احساسات به شمار میرود و این موجب ضرر است.
وی ادامه داد: افکار هم اهمیت زیادی دارد، به ویژه افکار کلیشهای که به فراوان هم میان افراد یافت میشود. برای مثال جملاتی که همیشه شنیدیم و اکنون تیدیل به افکار شدهاند، مجوز نا آگاهانه غذا خوردن را صادر میکنند. برای مثال همیشه شنیدیم که باید بشقاب خود را تمیز کنیم یا با یک بار غذا خوردن اتفاقی نمیافتد اینها فکرهایی هستند که در نهایت ما را از هدف آگاهانه غذا خوردن دور میکند.
کتاب «آگاهانه خوردن» در در 232 صفحه، به قیمت 38 هزار تومان از سوی انتشارات ارجمند تابستان امسال راهی بازار کتاب شد.
نظر شما