آلزایمر، رایجترین شکل زوال عقل است. علائم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات بهخصوص حافظه موقت در دوران پیری آغاز شده و بهتدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی، از دست دادن قدرت تکلم، گوشهگیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتیهای تنفسی به پایان میرسد. مرگ پس از 5 تا 10 سال از بروز علائم اتفاق میافتد، اما بیماری حدود 20 سال قبل از ظهور علائم آغاز شده است. این بیماری بیشتر در افراد بالای 65 سال بروز پیدا میکند، اگرچه آلزایمر زودرس (با شیوع کمتر) ممکن است زودتر از این سن رخ دهد.
کتاب «شناخت و مهار آلزایمر؛ بررسی جامعهشناختی» تألیف مرتضی منادی؛ جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س)، ضمن معرفی شاخصههای آلزایمر، راهکارهای کاهش این بیماری و عوارض آن را بررسی کرده و و در ادامه به نکاتی درباره چگونه فکر کردن و واقعیتهای جوامع اشاره میکند.
آلزایمر، تهدیدی برای آینده جوامع
بیماری آلزایمر را نخستینبار روانپزشک آلمانی به نام آلویز آلزایمر در سال 1906 میلادی معرفی کرد. در دهههای اخیر در جوامع مختلف هرروزه به تعداد بیماران آلزایمری افزوده میشود که علاوه بر بحث بیولوژیک، میتواند محصول یک سلسله عوامل باشد. در بخشی از کتاب «شناخت و مهار آلزایمر» درباره روند صعودی این بیماری و عوارض منفی آن بر جوامع آمده است: «بیماریهای روانی در جهان امروز در جوامعی ازجمله جامعه امروزی ما در حال پیشرفت است که نخست زندگی را برای خود بیماران سخت و طاقتفرسا و در مواردی بیمعنی کرده، دوم امنیت و آرامش نزدیکان و افراد پیرامون را کاهش داده و سوم، کمکم آینده جامعه را به خطر میاندازند.
اگر امروز بهصورت جدی به آنها نیاندیشیم و آنها را جدی نگیریم، فردا دیگر دیر خواهد بود و هزینه بیشتری را باید پرداخت تا آنها را مهار کرد و کاهش داد. بیماری آلزایمر از بیماریهای نسبتا جدیدی است که آینده بشر ازجمله جامعه ما را دچار تغییرات جدی و نگرانی کرد. گفته میشود که در حال حاضر در سراسر جهان بیش از 24 میلیون نفر به آلزایمر مبتلا هستند و اخیرا گروهی از محققان گفتهاند که این رقم تا سال 2050 چهار برابر خواهد شد.»
عوامل درونی موثر در شکلگیری آلزایمر
«عوامل درونی که باعث شکلگیری بیماری آلزایمر میشوند، غالبا از بیماریهای روانی، بیماریهای جسمی که کمکم روان انسانها را درگیر میکنند، شکستهای مختلف زندگی و بعضی ویژگیهای شخصیتی مانند رفتارهای بدون فکر همچون اعتیاد یا خشونتهای بیمورد، آرمانگرایی یا خودخواهی، نشأت میگیرند. در حوزه بیماریهای روانی بهجز اسکیزوفرنی که منشأ ارثی دارد، بقیه بیماریهای روانی اکتسابی هستند و محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی پیرامون افراد است که امکان مبتلا شدن اینگونه افراد به بیماری آلزایمر را دارد. بهعبارتی انسان در بدو تولد، نه دارای شخصیتی است و نه مبتلا به هیچیک از بیماریهای روانی شناخته شده، البته بعضی از انواع عقبماندگی که علت ارگانیک دارند. در واقع نوزاد تازه بهدنیا آمده، هیچیک از سندرمهای نابهجاریهای روانی را در بدو تولد از خود نشان نمیدهد.
شاید شنیده و یا دیده باشیم که فردی مضطرب، فرزندش نیز مضطرب است و یا هر حالت و یا اختلال روانی دیگر، فرزند به مانند والدینش است و اینگونه نتیجه بگیریم که این فرزند از یکی از والدینش این حالات یا اختلال را به ارث برده است، درحالیکه در واقعیت امر، فرزند این حالت را مانند هر رفتار دیگری مانند چگونه خوردن، چگونه پوشیدن، چگونه برخورد کردن و غیره، از والدینش آموخته و یاد گرفته و الگوبرداری کرده است. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که هم شرایط بیرونی، موثر در تولید بیماری آلزایمر هستند و هم خود فرد شرایطی را برمیگزیند یا برای خود مهیا میکند تا در دام بیماری آلزایمر گرفتار شود.»
نخستین چاپ کتاب «شناخت و مهار آلزایمر؛ بررسی جامعهشناختی» در 120 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات آوای نور راهی بازار نشر شده است.
نظر شما