گفتوگوی ایبنا با مشاور حوزه فرهنگ و مطالعات پایداری مراکز استانی حوزه هنری؛
چالش اصلی کتابهای دفاع مقدس، بیتوجهی به رابطه عرضه و تقاضاست
پیشکسوت حوزه هنری معتقد است که چالش اصلی کتابهای دفاع مقدس، تولید آثار بر اساس برداشت شخصی افراد است در حالی که باید بر پایه عرضه و تقاضا شکل بگیرد و در این صورت است که میتوانیم از آن تأثیرگذاری لازم را انتظار داشته باشیم.
بنا به اذعان بسیاری از کارشناسان و پیشکسوتان حوزه نشر و ادبیات عرصه دفاع مقدس، با گذشت 40 سال از آغاز دفاع مقدس، آن طور که باید به این حوزه پرداخته نشده است و نتوانستهایم جنگ را با همه ابعاد آن ببینیم. اینکه غفلت در این حوزه به چه مواردی مربوط میشود و در این باره چه باید کرد از جمله موضوعات حائز اهمیت است که نباید از کنار آنها بیتوجه عبور کرد؛ چرا که زمان چندانی برای پرداختن به بسیاری از این وقایع وجود ندارد و بسیاری از افرادی که در این عرصهها حضور داشتند، یا از دنیا رفتهاند و یا سالهای پایانی عمر را سپری میکنند. به منظور بررسی این موضوع به سراغ حجتالاسلام سعید فخرزاده، مشاور در حوزه فرهنگ و مطالعات پایداری مراکز استانی حوزه هنری انقلاب اسلامی و پیشکسوت حوزه هنری رفتیم و با وی به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو را در زیر میخوانید.
چهل سال از آغاز جنگ تحمیلی و ایستادگی ملتی بدون حامی و با توکل بر ذات الهی در برابر دشمن میگذرد. قطعاً ادبیات، مستندنگاری و انتشار آثار بهترین امکان برای بازتاب این مقاومت است و میتواند فرهنگ مقاومت را حفظ و پایش کند. راهکارتان برای ثبت خاطرات پیشکسوتان و رزمندگان دوران دفاع مقدس چیست؟
40 سال از آغاز جنگ تحمیلی میگذرد و میتوان گفت تلاشها برای ثبت و ضبط خاطرات از همان آغاز جنگ به صورت ضعیف و کمرنگ شروع شد، اما در طول سالهای دفاع مقدس قوت گرفت و تاریخنگاری جنگ در دوران دفاع مقدس به ثمر رسید و هرچه به پایان جنگ نزدیک میشدیم فعالیتها در این زمینه ساماندهی بیشتری پیدا میکرد، اما نشر آثار عملاً بعد از سالهای دفاع مقدس به طور جدی آغاز شد.
آنچه در طول دفاع مقدس انجام میشد، بیشتر در قالب یادنامه و ویژهنامه بود که بیشتر به شهدا پرداخته میشد و موضوعاتی که مطرح میشد صرفاً جنبه اطلاعرسانی داشت و فعالیتهای پژوهشی به دلیل فرصت کم به ندرت صورت میگرفت و شاید برنامههای تبلیغاتی برای اعزام نیرو به مناطق عملیاتی آنقدر وسیع بود که این شاخه عملاً در حاشیه قرار گرفت و این فرصت ایجاد نشد که کارهای وسیعی ارائه شود. نخستین جرقهای که بعد از جنگ در این زمینه زده شد با ایجاد کانکسی در حوزه هنری اتفاق افتاد و به همت برخی فعالان و دلسوزان این عرصه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت در حوزه هنری ایجاد شد و شروع به چاپ آثار دفاع مقدس کردند و سپس مراکز دیگر مثل سپاه، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید، جهاد و گروههای مردمی هم پای کار آمدند و هماکنون مراکز متعدد خصوصی و دولتی هستند که در این حوزه فعالیت میکنند و میتوان گفت حدود 20 هزار کتاب در این چند سال منتشر و به بازار عرضه شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
این فرآیندی بوده که طی شده و البته معتقدم که در این مدت 30 ساله روی داده و در دهه اول، عملاً آثار شاخصی را شاهد نبودیم و بیشتر در سالهای پس از دفاع مقدس است که نویسندگان به این کار مشغول شدند و فعالیتهایی انجام شد.
به نظر شما آیا کتابهایی مانند «دشت آزادگان»، «دا» یا «بابانظر» توانسته حس و حال جنگ را منتقل کند؟ چه دلایلی باعث شده استقبال از بعضی کتابها بیشتر باشد؟
کتابهای شاخص زیادی در حوزه دفاع مقدس منتشر شده که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته مثل کتاب «دا» که چندین دوره چاپ شد. امثال این کتابها باورهایی را در جامعه ایجاد کردند و نه فقط کتاب، بلکه مقالاتی که در صدا و سیما و نشریات منتشر شد و در کنارش به عنوان قوام اصلی، کتابها یک بینش و تفکری را در جامعه ایجاد کرد و مردم با ایثار رزمندگان در دوران دفاع مقدس آشنا شدند و این گامی بود که این کتابها برداشتند.
بخش اعظمی از آثار مربوط به دفاع مقدس به نقش رزمندگان اسلام و آن هم نیروهای پیاده و بسیجیهایی که در جبهه حضور مییافتند پرداخته شده و همین امر باور خوبی در جامعه نسبت به رزمندگان ایجاد کرده است، گرچه همه مردم در محلهها و اقوام شاهد بودند که چه کسانی به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند، اما بنظر میرسید این شناخت کافی نبود و برای بازگویی و بازروایی اینها و انتقال آن به نسلهایی که سالهای دفاع مقدس را ندیدند لازم بود که این کارها انجام شود و بنظر میرسد به نحو احسن در حد توان مراکز فرهنگی این کار انجام شد.
فکر میکنید در این سالها چه ظرفیتهایی در خصوص دفاع مقدس مورد غفلت قرار گرفته است؟ و چقدر موضوعات به چالش کشیده شدهاند؟
در مورد دفاع مقدس به نقش مردم که پشتیبانی جنگ را انجام میدادند خیلی پرداخته نشده، درست است که دو میلیون رزمنده در این دوران در جبههها حضور داشتند، اما در کنارش مردمی بودند که مقاومت کردند و بخش عظیمی از حمایتها و کمکهایی که در سالهای دفاع مقدس توسط مردم صورت گرفت هنوز دیده نشده و این یکی از غفلتهاست و دیگری نقش دولت است، اینکه آیا دولت در دوران دفاع مقدس کارکردی برای جنگ داشته؟ چه بخشی از وظیفهاش را برای این کار انجام داده؟ نقش تخصصی یگانهایی که در جنگ بودند نیز از جمله مواردی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مثلاً درمورد مهندسی در جنگ خیلی کار نشده در حالی که همین تلاشها و کوششها که در حوزه مهندسی در جنگ انجام شده، پایه توسعه مهندسی در جامعه ماست که متأسفانه دیده نشده است.
همچنین در مورد نقش پزشکان در جنگ کار خاصی انجام نشده و تعداد محدودی کتاب در این حوزه به صورت مستقل به این موضوع پرداختهاند. اینکه چقدر بیمارستان داشتیم؟ چه اقدامات پزشکی انجام شده؟ و کارهایی که صورت گرفته آیا در حد توان بوده یا خیر؟ موضوعاتی است که باید در آثار دفاع مقدس به آنها پرداخته شود. موضوعات دیگر که به صورت حاشیهای به آنها پرداخته شده، نقش رستههای دریایی و هوانیروز است. همچنین درمورد نیروهای اطلاعاتی، بحثهای جاسوسی و مسائل بینالمللی زیادی وجود دارد که در حوزه دفاع مقدس آنطور که باید پرداخته نشده است.
موانعی که در تدوین و نگارش آثار دفاع مقدس وجود دارد، چیست؟
پس از گذشت چهل سال از دوران جنگ تحمیلی زمان آن رسیده که روشها پختهتر شود. یکی از مشکلات که در حوزه تولید آثار دفاع مقدس وجود دارد، این است که رابطه عرضه با تولید و تقاضا قطع است، یعنی تولیدکننده به زعم خود و براساس نیاز خود احساس میکند که باید کتابی را منتشر کند و درواقع برداشت فردی و شخصی افراد هست که تولید را شکل میدهد در حالی که برای اینکه تولید موفق باشد بر پایه تقاضا و نیاز باید شکل بگیرد و در این صورت است که میتوانیم از آن تأثیرگذاری لازم را انتظار داشته باشیم.
متأسفانه بیش از 50 درصد کتابهایی که چاپ شده امروزه استفاده نمیشود و در کتابخانهها خاک میخورد. با توجه به اختیاراتی که در حوزه تولید نشر وجود دارد، اگر اینها را بهینه و هدفمند نکنیم بخشی از توانمان را برای نیاز امروز جامعه از دست میدهیم. برای رفع این معضل باید رابطه بین تقاضا و تولید ایجاد شود. اینکه جامعه به چه چیزهایی نیاز دارد؟ چه شبهاتی در ذهن مردم وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود؟ و چه انگیزههایی میتواند برای شنیدن حرفهای نو درباره دفاع مقدس در مردم ایجاد کند؟ موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد و قبل از اینکه به تولید اثر فکر کنیم باید مطالعات گسترده صورت پذیرد و مشخص شود که قرار است برای پاسخ به کدام نیاز تولیدات صورت پذیرد.
تولید باید هدفمد باشد، نمیتوانیم تولید انبوه و گروهی را بدون هدف بپذیریم و برای این که این اتفاق بیافتد، قطعاً مطالعات و نظرسنجیها لازم است و باید بررسی شود که کتابهایی که تاکنون منتشر شده در چه حوزههایی بوده و درباره چه موضوعاتی کارشده و به چه موضوعاتی پرداخته نشده و این موارد میتواند کسانی که قرار است در حوزه تولید فعالیت کنند را در بکارگیری روش و برقراری ارتباط با مخاطب هدایت کند.
یکی دیگر از ضعفهای موجود، شبکه اطلاعرسانی است. مثلاً کتابی دو سال است که منتشر شده و موضوع هم مربوط به شخصیتی است که علاقهمندان زیادی زیادی دارد که اگر خاطراتش چاپ شود، حاضرند بخوانند، اما اطلاعی از چاپ کتاب ندارند و این نشان میدهد که شبکه اطلاعرسانی کارآمد نیست و با مخاطب ارتباط برقرار نکرده که نیاز به کار دارد و وظیفه نهادهایی است که مسئولیت این کار را برعهده دارند، مثل مرکز حفظ آثار و حوزه هنری که میتوانند در این زمینه قدم بردارند و زمینه را فراهم کنند.
اینکه نهادهای متعدد متولی ادبیات دفاع مقدس شدهاند چقدر در این زمینه مؤثر است؟
این موضوع هم آسیبزا خواهد بود و هم به نوعی رحمت است. آسیبزا از این جهت که ممکن است تکرار صورت پذیرد، اما اگر یک سلیقه سازمانی معین کنیم، فضا برای تولید بسته میشود. وقتی نهادهای مختلف در این حوزه به ایفای نقش بپردازند، باعث میشود که تنوع سلیقهها درباره دفاع مقدس وجود داشته باشد. عملاً اگر بخواهیم این فعالیتها را به سازمان خاص و یا مرکز واحد محدود کنیم، یک جمود فکری و موضوعی ایجاد میشود، بنابراین با تکثر موافقم در صورتی که با نقد اثرگذار هدایت شود.
نظر شما